۸ پاسخ

وا میخواد تحریکت کنه بچتو مریض کنی حسادت میکنه بهت
بگو شمادخسیس نباش نوشابه بده بچت قدش بلند شه رشد کنه گوشی بده چشماشو ذهنشم قوی شه
معلومه حسادت دارن بهت وگرنه همه میدونن نوشابه برا بچه خوب نیست
بگو ما خسیسیم نوشابه نمیدیم بجاش دست و دلبازیم شیر میدیم که مفید باشه براش

چقد عجیبه که نوشابه رو بهش نمیدی آفرین منم اوایل نمیدادم تاسه سالگی ولی تو جمع گوشی کسی میدید اونم دوسدداشت بازی کنه بعد اونا بهش میدادن به حرف منم گوش نمیدادن نوشابه هم همینطور یمدت برا دوتاشون حریص بود از بس منعش کرده بودم الان گوشی پنج دقه بازی میکنه میزاره کنار. نوشابه هم در حد دو قلپ ول میکنه بعدش . ولی خیلی دوس داشتم گوشی براش بی اهمیت باشه ولی باخودم میگم مگه میشه بچه ای گوشی بازی نکنه .

میخواست بگی زندگی شخصی من ب توهیچ ربطی نداره

هرجوووور کنیم خانواده شوهر ی زر مفتی میزنن بدی ی حرف میگن ندی ی حرف میگن کلا نمیتونن ساکت بمونن بمن همش میگن خ ب بچه حساسی خوب کردم ب شماچه اخه اه

وااااااای🤕🤕🤕🤕
آخه گوشی و نوشابه؟؟؟ حالا مثلأ نفع این دوتا تو چیه که بدی به بچه؟ 🤕
خدا به دادت برسه با این فامیل😁😁

میخواست حرصتو در بیاره چقدر از این آدما متنفرم

من بودم‌میگفتم اره عزیزم تا به سن مناسب نرسیده گوشی نمیدم دستش نوشابه نمیدم بهش چون خوب میدونم چی برا بچم مفیده چی ضرر داره! تربیت بچم مهم تر از راحتی خودمه وگرنه میتونم گوشی بدم بهش خودش مشغول باشه منم راحت باشم

شما جواب این آدما رو چطوری میدین

سوال های مرتبط

مامان کوثرجون مامان کوثرجون ۴ سالگی
سلام مادر های عزیز میخواموشما قضاوت کنیددببین کارمن بد بوده یانه۳روزه دختره خونه مادرشوهرم بود هرروز میبرده خوراکی میخره من امروز رفتم خونه نادرشوهرم دنبالش خاله شوهرم اونجابود من نگهداشت تاپیراشکی باهم بپزیم خولستیم پیرلشکی بمزین دیدن فلفل قارچ نداریم من رفتم بخرم دخترمنم امد باهام عصری یه بحث کوچکی بین من مادرسد گفتم مادز شما کوثر بدباراوردی هرچی میخواد زود میخرین گفت ازپس جیق گریه میکنه دلم میسوزه منم براش خریدم میکنم تا گریه نکنه منم دیگه کل کل حوطله نداشتم تا شب شد رفتم فلفل قارچ بگیرم دخترم بردم وسیلمو گرفتم هیجی برای دخترنخریدم بهش گفتم مامان جون باید یاد بگیر هروقت میریم سوپرمارکت هیچی نخواهی طبق معمول گریه کرد منم اوردم خونه مادرشوهرم دیدم تو راه حیش کرد با لباس بیرون خودم دخترم یک راست رفتیم تو حمام حمام کردیم امدیم بیرون. دخترم ساکت شد گوشی بازی کرد خوابید به مادرشوهرم گفتم دیدی گریه کرد هیچی نشد مادرشوهرم بهم گفت داشت دلم میترکید گریه میکرد نگاه کن توی خواب دل میزنه منم گفتم اشکالی نداره ازاین بهتره که همش بریم تو سوپر مارکت دنبال خوراکی برای کوثر الان من کاربدی کردم براش چیزی نخریدم
مامان دریا مامان دریا ۴ سالگی
سلام ی درد دل مادرانه شبا میشه دخترم میخابونم تا یکم بدنم اروم میشه عذاب وجدانم شروع میشه برای مظلوم بودن دخترم دلم میسوزه طفلک خیلی مظلومه از خودش دفاع نمیکنه تو این دنیای کثیف ک ماها ادم گنده اییم موندیم من چند روز دندون درد دارم حوصله ندارم 😔بچم دعوا کردم الکی نبود سر این ک دست ب گاز نزنه گوشی زیاذ نگاه نکن یکم بازی کن خودت از وقتی دنیا اومد براش هم مادر هم رفبق هم خواهرم مغزم برای بازی کرذن کم اورده خیلی باهاش خرف میزنم سر هر مساله با بازی بهش میفهمونم باز انکار ن انگاز 😔 شهربازی میبرم بچها ازیتش میکنن نمیدونم چرا دفاع نمیکنه بخدا ن میزنمش ن انچنان برای هر چی دعوا کنم هر چی بخاذ از خودم میگذرم براش فراهم میکنم ی مادر تنها خودم بزرکش میکنم با ی پدر ک همش میکه بچه چیزیش نشه بشه خدای نکرذه تقصیر منه🥲کنترل اعصابم ضعیف شده درد دل ما مادرا عین تراپیه من دارم اب مبشم نکران دخترممم 😔 همش ذعا میکنم خدایا مراقبش باش خیلی مظلومه بعضی وقتا میگم جنبه نداشتم چرا بچه دار شدم خیلی مادر دل نازکیم 🦋♥️