با اینکه شش ماه از سزارینم گذشته و جاشم حتی کم رنگ شده هنوز انگار تو اون بیمارستان تو اون خاطرات موندم.. حالم دیگه از خودم و مغزم داره بهم میخوره

شما به خدا اعتقاد دارید درسته؟
به خیرخواهی و حکمت و صلاح‌سنجی خدا اعتماد دارید درسته؟
عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
«بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید.»
یه واقعیت رو باید تا مغز استخوان بپذیرید: «شما هرگز نمی‌تونید مطمئن بشید که زایمان طبیعی براتون بهتر بود»
چه بسا مادری که تو زایمان طبیعی بچه‌ی سالمش تو کانال زایمان گیر کرد، اکسیژن بهش نرسید و تا آخر عمر دچار آسیب مغزی و معلولیت شد
چه بسا مادری که تو زایمان طبیعی بچه‌اش دچار دیستوشی شونه شد، تاندونش کشیده شد و یک دستش تا آخر عمر فلج موند
چه بسا مادری که بچه‌اش حین زایمان طبیعی به خاطر گره بندناف، پیچیدن بندناف دور گردن جنین یا پرولپس بندناف دچار کمبود اکسیژن و معلولیت دائمی شد
واقعیت اینه که شما هرگز نمی‌تونید دست رو قرآن بذارید و بگید اگر زایمان من طبیعی بود الان همه چیز بهتر بود
خدا برای بنده‌هاش بهترین رو میخواد حتی اگر خودشون نتونن تشخیص بدن بهترین چیه
درددل کردن خوبه، باعث میشه سبک بشید
پیشنهاد میکنم همین درددل رو با خدا بکنید، باهاش حرف بزنید و اعتراف کنید که اون بیشتر و بهتر از شما می‌دونه و بگید اگر زایمانتون رو اینطور خواست، به صلاحتون بوده و قبول میکنید
اینقدر بگید تا باورتون بشه و به جونتون بشینه
خودتون رو موظف کنید هر روز این رو تکرار کنید و هر روزی که گفتید رو تقویم علامت بزنید و فردا باز تکرار کنید و باز هم...

وای منم سزارین سوم هنوز جاشون درد میکنه

منم مث توام

زایمانت سخت بوده ؟؟