۲۱ پاسخ

نه بابا سخت نگیر دختر من خیلی موقع ها میشه در روز یه وعده غذا میخوره حالا باز بهش نون پنیر دادی.به نظر من بچه باید یکم مستقل هم من هیچ وقت سخت نمیگیرم

گریم گرفت منم

وااااااای چقد حساسی
من بچه ندارم هنوز ولی بیخیال شو اینجوری از پا در میای

عزیزم گاهی ازاین اتفاقا می افته همسرت که عمدا دیر نکرده یا شما که عمدا گرسنگی ندادی گلم بچه با همون 10تا لقمه نون پنیر سیر میشه پسر منم امروز ظهر نخوابید شبی ساعت 10وسط غذا خوردن لقمه دهنش بود نشسته خوابش برد کلی ناراحت بودم که چرا زودتر شام واسش ندادم شوهرم گفت ساعت هفت من براش سیب زمینی سرخ کردم خورده آخه من بیرون بود 9رسیدم خونه ازاین چیزا پیش میاد

من یه زمانی حتما شام پختنی درس میکردم یه بار حال نداشتم گفتم تخم مرغ نمیرو کنم بخوریم؟ درس کردم شوهرم خورد بعدشم گفت دستت درد نکنه خیلی چسبید.بعد اون با خودم گفتم الکی به خودم سخت میگیرم منم آدمم منم بعضی وقتا حال ندارم بعد اون هر وقت حال نداشته باشم یا میریم بیرون شام میخوریم یا شوهرم چیزی درس میکنه

اشکالي نداره عزیزم ادم که همیشه رو به راه نیست با یکبار و چندبار این اتفاق افتادن هم نه شما مادر بدی محسوب میشی نه بچه اذیت میشه. 🙂

عزیزم یه تیکه کوچیک توی گازکباب میکردی میدادی بهش که بچه گشنه نخوابه اخی عزیزم🥲

عزیزم شما همونی هستی که شوهرت نظامی بود؟
خواهرشوهرت میومد میموند پیشت؟

عزیزم مهم نیست غذابهترین غذاباشه همینکه بچه سیرشدخوابیدنشون میده غذابهش چسبیدخوشش اومده

اخی خدا حفظشون کنه

عزیزم فک کنم سونو ان تی میگی و منظورته چون انومالی ۱۸هفته به بعده

مشکلی نیس عزیزم بعضی وقتا اینجور میشه .
و مطمئن باش اگه ضعف کنه و گرسنه بشه بیدار میشه

بیدارش کن یجوری یه تیکه کباب بپز رو گاز گناه داره

یه تخم مرغ درست میکردی براش

خداروشکرنون پنیرخورده به اندازه ضعف نکنه نگران نباش اگرم گشنش بشه بیدارمیشه صدات میزنه

همون نون و پنیر سیرش کرده،مگه چقد معده داره
بعدم این شبا هم میگذره بلاخره یه وقتایی نمیشه مثل قبل باشه،ولی جبرانش میکنی بعد☺غصه نخور

آییی ننه قربون خوابیدنش ماشالا.عب نداره همون نون پنیر ته دلشو میگیره برا پسر منم یکی دوبار اینجور شده

اگ مواد زغال داشتی خودتون کباب می‌کردید

ای جاان خدا حفظش کنه فرشته کوچولو رو واستون 😍😍😍🙏🙏

اخی ای جونم نه بچس خودتو ناراحت نکنه خب اتفاق میوفته

عزیزم چه مامان دلسوزی🥹🥹

سوال های مرتبط

مامان حلماوتودلی🐤🐥 مامان حلماوتودلی🐤🐥 هفته بیست‌وسوم بارداری
یعنی بخدا دارم دیوونه میشم...دیشب خیلی یهویی مجبور شدیم خونه مامانم بمونیم...بعد من حلما رو از شیر گرفتم حدود دو سه روزی کار داشتم پیش مامانم بود مامانم براش شیشه شیر خریده بود داخلش برات نبات داغ درست میکرد شبا تو خواب نق میزد بهش میداد و روزا هم داخلش ابمیوه و شیر و چایی میداد...وقتی رفتم خونه خودم یشب ندادمش خیلی گریه کرد مامانم گفت بهش بدههه گناه داره بزرگ بشه خودش دیگه نمیخوره...الان ماه دیگه میشه ۳ سالش چون شیشه شیرش نبود از ساعت ۴ داره گریه میکنه بهونه میگیره... همه رو از خواب بیدار کرد...تا خالش پاشد رفت از داروخونه براش اورد یکم نعنا داغ براش درست کردم همین الان خورد خوابید😑 هرکار کردم تو لیوان یا قمقمه نخورد...فقط گریه میکرد..
یبار از سینه گرفتمش یبارم الان باید از شیشه شیر بگیرمش فقط بخاطر دلسوزی الکی مامانم😢
شما یوقت این اشتباه رو نکنین ...دختر من اصلا شیشه شیری نبود از بعد اینکه از شیر گرفتمش مامانم براش رفت شیشه شیر خرید...خودم بیدار میشد شبا بهش اب میدادم یا بغلش میکردم میخوابید الان عادت کرده تو همون شیشه شیر باید نعناداغ یا اب بخوره