۵ پاسخ

منم بخاطرلولیک شیرنخوردنش خیلی اذیت شدم اماهربارعکسارونگاه میکنم میگم خدایاشکرت گذشت اون روزا

منم دلم تنگ میشه عکسشو میبینم الآنم دلم یه بچه دیگه میخواد شوهرم قبول نمکنه 😭😭😭من دلم به بارداریمم تنگ شده باورت میشه 🥲🥲

منم دلم تنگه ولی خیلی برام سخت گذشت کولیک وحشتناک و‌رفلاکس شدید و‌منم تنها و‌افسردگی بعد زایمان
اصلا روزای خوبی رو نگذروندم بهمین خاطر اسم بچه میاد میلرزم

انشاالله نی‌نی بعدی ات استفاده کنه

منم دلم عمیقا برا نوزادیش تنگه
برا مراقبتایی ک لازم داشت🫠

ولی من ی تعداد رو نگه داشتم اولین لباسی ک پوشوندیم آوردیم خونه، اولین لباس مهمونی اولین پاپوش اولین کتونی اولین کفش تابستونی
بقیه رو همه رو دادم ب چندتا از دوستام تن بچه کنن

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۴ سالگی
آقااااا سلام
یه اعلام حضور کنید ببینیم کی هست کی نیست
چه خبرا حالتون چطوره؟
من عمیقا توی روزای تعطیل دلم میگیره نمیدونم چرا 😐
خواستم بیام اینجا بنویسم که بمونه و چند وقت بعد دوباره بیام بخونم اینطوری خلاصه بگم که
احتمالا کلاسای کاردرمانی حسی و ذهنی ارادو کنسل کنم و خودم باهاش کار کنم چون سه ماهه داره میره و اصلا تغییری نکرده و من تاکید داشتم که مشکلات حسیش بهتر شه که تو این سه ماه اصلا تمرینات حسی انجام ندادن
فقط گفتار درمانی میبرم که اگر اینم خودم میتونستم و از پسش بر میومدم نمیبردمش ولی خب هرچیزی نیاز به علم داره که تو این موضوع من ندارم😬😂
گفتارش نمیتونم بگم بهتر شده ولی بازم خداروشکر یه چیزایی رو میگه که قبلا نمیگفت
اکولالیاش( تکرار مداوم جملاتی که قبلا شنیده) یه روزایی خیلی کمه و یه روزایی مثل امروز از همون صبح که چشماشو باز کرد رو دور تکرار بود
باید صبور باشم
ولی خدا شاهده خسته ام با هرچیزی گریم میگیره و دلم اتیش میگیره🥲
فقط به خودم میگم خدا اینطوری نه منو نه این بچه رو رها نمیکنه حتما یه روزی وایمیستم و نتیجه ی این روزای سختو میبینم
برامون دعا کنید با اون قلبای پاکتون❤️
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
من پسرمو بردم مشاوره و مهد
بعد پسر من از لحظه تولد نق نقو بود دائم یه بازی میخواست سرجرمش کنیم و زود هم خسته میشد
خوابشو وحشتناک بود و تو پتو و منو و اینا میخوابید تازه شاید یک سال خوابش درست شده
خیلی هم حرف نمیزنه و کلا دایره لغاتشم خیلی زیاده
اینارو به مشاوره گفتم گفت اینا می‌تونه علائم بیش فعالی باشه😑
البته گفت باید شیش تا علامت رو تو شیش ماه ببینیم اونم تو این سن نه و تو سن مدرسه
آخرم نفهمیدم مشکوک به بیش فعالی یا نه
بچه های شما نوزادی چطور بودن؟ پسر من یک لحظه هم زمین نمی‌موند و اصلا مثل خیلی بچه ها دیدم مامان می ذاتشون مثلا به در و دیوار و چراغ نگاه می‌کنه بچه پسر من نبود
موقع خوابش وحشتناک میشد هم خوابش میومد هم نمیتونست بخوابه گریه میکرد و اصلا تو شرایط خاص باید میخوابید
البته کولیک هم داشت ولی غرغرو بودنش به نظرم ربطی به کولیک نداشت
الان جدیدا هر نوزادی ای میبینم آنقدر آرومه نه نق نقی نه گریه بیخودی انگار میکنم فقط بچه من آنقدر ناآروم بود تا یک‌سالگی پدرمو دراورد