بالاخره نوبت منم شد تجربه از شیر گرفتنمو بگم براتون

حدودا از یک ماه پیش شروع کردم وعده هاشو کم کردم تا رسید به ۲ بار در روز اونم وقت خواب ظهر و شبش
تا ۵شنبه ک رفتیم عروسی که شب موقع خواب دیدم نمیخوره و باباشو میخواد .بعد با باباش رفتن توی پذیرایی و خوابیدن.از همون جا تصمیم گرفتم بگیرمش دیگه
دیگه ندادم بهش و روز عروسی بعدازظهرش داشتیم میرفتیم خونه اون یکی خواهرشوهرم باز توی ماشین خوابید .و شب هم از اتاق خواب نگاشون کردم دیدم پشتشونو کردن به هم و خوابیدن
سینم شنگین شده بود توی اوج خواب بهش دادم خوردش
دوباره دیشب توی اوج خواب دادم خورد و تا صبح ساعت ۸ خوابید.ساعت ۸ بیدار شد و گررررریه میکرد مشخص بود برا شیره
خوراکی آماده کرده بودم براش مثل ژله و پفیلا
میدونم ژله خوب نیست اما توی این موقعیت اشکال نداره فقط با خوراکی های کارخونه ای ساکت میشد
بعدش شربت عسل درست کردم وصبحانه دادمش
بعد بستنی و بادوم و توت خشک
بعد ناهار آبگوشت گذاشته بودم ناهارشو خورد و رفت سرشو گذاشت رو بالش و خوابید😍😍😍😍قربون خدا برم واقعا کمک میکنه
اینم دلگرمی برا اون مامانایی ک بچشون فقط با شیر خودشون میخوابه
تنقلات باید زیاد آماده کنید ک هروقت بهونه گرفت یه چی جدید بهش بدید ک یادش بره
بادوم و توت خشک حدود چند تا دونه خورد
بستنی هم نصفشو خورد

۶ پاسخ

حس میکنم خیلی سخته....چند روز مسافرت بودم دورش شلوغ بود کمتر شیر میخورد...گفتم برگردم از شیزمیگیرمش.
که سرما خورد و کلا چسبیده به ممه ام.
اشتها هم ندارد اصلا هیچی نمیخوره فقط شیر خودمو میخوره
شوهرم میگه بده تا دوسالش تموم بشه

چه خوب عزیزم
ولی پسر من بدون شیر اصلا نمی‌خوابه امکان نداره بدون وجود من و شیر بخوابه اگر تو ماشین بخوابه که بغل باباش باشه یا تو بغل خودم تو ماشین که بدون شیر بخوابه

و خوش بحالت ک من جرعت نشستن و خوابیدن ندارم حتی گ تازه خورده باشه فوری میاد سمتم پیرهنمو میده بالا دیگ از صب سرپا تا خود ظهر ک ی وقت شیر نخواد ولی گاهنم دیگ میجور میشم موقع خواب ظهر ک میخوره عصرا میریم با ماشین ی دور میزنیم اکثرن پدرمو درمیارع درحدی ک شوهرمم میگ بسشه نده دیگ 😂و موقع خواب شب
گاهن نصف شب بیدار میشه گاهن نع میخوابه تا صب ۶ .۵ اینا
و با این وابستگی من کارم سخته برا از شیر گرفتن😣

خداروشکر عزیزم امیدوارم منم موفق شم
ولی برام جالب بود که چون دوقلو هستن شیر خودتون رو میخورن

بچع من در روز دوبار یا سه بار شیر میدم شبم تا صب دوبار میدم

بمونه یادگار از شهریور ۴۰۳
از شیر گرفتن پسرم با تولد خودم یکی شد.جونم فداش

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد