۸ پاسخ

اینا استرس همه ماماناست مهم اینه بتونیم کنترلش کنیم وگرنه کیه که این نگرانی هارو نداشته باشه

اینا افکار طبیعیع ولی بتونی کنترل کنی خوبه ن اینکه مدام تو فکرت باشه خودخوری شه

پس با این حساب من دیگه باید برم تیمارستان خودمو بستری کنم چون استرس‌های من ۱۰ برابر توئه روژان از دو ماهگی شیر نمی‌خوره تازگیام که غذا نمی‌خوره موندم واقعاً چه جوری زنده می‌مونم با این همه استرس و ناراحتی حتی شبای خواب راحت ندارم بچه انقدر گریه می‌کنه تا خود صبح بیدارم.. شوهر من بد غذاست دکتر هم نمیره به خاطر اون مشکلی که برات گفتم..

دکتر ها که هر وقت بری پیششون هزار تا درد و زهرمار می‌چسبونن بهت میگن برو روانپزشک دارو بخور کاملا عادیه اما سعی کن کنترلشون کنی

اینایی که گفتی واقعا طبیعیه تو مامانا مهم اینه قبل اینکه اتفاقی بیفته استرسشو نداشته باشی مثلا غذا درست میکنی با حس خوب و اینکه حتما غذای خوبی میشه درست کن و دیگه فک نکن که چجوری میشه اگرم خوب نشد که خب مهم نیست حالا بد بشه مگه آسمون به زمین میرسه مخصوصا الانکه نوزاد داری و واقعا وقت زیادی از آدم میگیره انتظار نداشته باش هرکاری رو به بهترین شکل انجام بدی و همه چی خوب پیش بره. من خودم تازه تازه مثل قبلنا میتونم سر غذا وقت بزارم و اونطور که دلم میخادبشه اوایل انقد سریع درست میکردم خودم خوشم نمیومد شوهرم میگفت تو با دوتا بچه همینکه غذا درست میکنی خودش کلیه دیگه به طعم و مزش گیر نده. منظورم اینه که کلا به اتفاقا قبل اینکه اتفاق بیفتن فک نکن اگرم پیش اومد که خب الان به قول شوهرت هرکاری چاره ای داره

من هنوز دنیا نیومده
استرس کولیک، رفلاکس، زردی دارم
استرس اینکه مهرماه دنیا میاد موقا ویزوس ویروس نگیره
استرس اینکه نکنه یه وقتی کاری کنم تو روحیش تاثیر بزاره و.......... ـحتی استرس اینو دارم که دست تنهام چجوری برای همسرم غذا درست کنم و....... ـ
و خب خودم اینو میدونم که افسردگی و اضطراب دارم و این استرسام عادی نیست
هرمادری باشه نگرانه بچشه ولی باید ببینی شدتش چقدره

باید مدیرت کنی

این استرسا تو دوره ای ک شماهستین طبیعیه چون‌منم روزای اول زایمانم همینجوربودم
اما به مرور درست میشه بقول همسرت هر چیزی چاره ای داره بهتره اول ازهرچیزی خونسردیتو حفظ کنی میتونی ازکلاس یوگا استفاده کنی خیلیییییی تاثیرداره تواروم شدن ذهنت و کم شدن استرست

سوال های مرتبط