۱۱ پاسخ

منم الان داشتم به همین فکر میکردم
چرا بچم بغل من بیتاب تره، بغل بقیه آروم میشه، با اینکه من شیرش میدم🥺
دلم گرفته

عزیزم اون هنوز کوچولوی چ انتظاری داری. منم گفتی بغلم گریه میکنه شوهرم میگیره ازم میگ بلد نیستی منم میگم آخيش بهتر ک بلد نیستم یکم حداقل استراحت میکنم چون میدونم در آینده قراره از من کنده نشه

بابا آرادم همین بود
خونه خودت مگه نیستی من از وقتی رفتم خونه خودم تنها شدیم از صبح فقط منو آرادیم شوهرمم شب میاد فقط منو میبینه عادت کرده روزا باهاش بازی کن باهاش حرف بزن خودتم تمام کاراشو انجام بده دست کسی نده
حرف بقیه ام روت تاثیر گذاشته از بچه ناراحت نشو بقیه باید شعورشون برسه بهت اینارو نگن

عزیزم کمی بزرگتر بشه اوکی میشه منم مثل تو پسرم می‌رفت بغل مادر شوهرم آروم میشد آنقدر حرص می‌خوردم اما الان فقط بغل خودم آروم میشه

این افکار منفی رو دور کن از خودت.. مگه میشه بچه مادرشو نخاد. تو دوماهگی تازه داره یاد میگیره همه چیو. متوجه اطرافش میشه.. با این فکر ادامه بدی خودتم سرد میشی و ازت دور میشه.. اصلا اینجور فکر نکن

همین بچه تو 6 ماهگی یه لحظه هم ازت جدا نمیشه البته یکی از دوستانم همین تجربه رو داشت و الان بچش 6 ماهشه.. اگه ی لحظه دوستم دور بشه ازش، میزنه زیر گریه

وا مگه بچت 20 سالشه،، یه بچه ی دوماهه که حس هاش به مرور کامل میشن، بچه ی منم که الان 4 ماهشه بغل همه میره.. این چ حرفیه که شما میزنین عزیزم؟ ولی اون کسایی که اینجوری سرکوفت میزنن باعث میشه دلسرد بشین
منبعد بهشون جواب بده و الکی بگو شما که نیستین و منو بچم تنها هستیم کلی بهم نگاه میکنه و لبخند میزنه

عزیزم بچت حتما دل درد داره
یکماه دیگه ببین تو بغلت چه خنده های بزنه

اظطراب داری خودت میگم که فعلا کوچلو هه بزار یه مدت بگذره تورو شناخت دیگه از بغل تو جایی نمیره

نه عزیزم فعلا بچه است اینطوری فک میکنی اون فقط با صدای قلب تو آرامش پیدا می‌کنه

نینی منم همینطوره

سوال های مرتبط