توروقران میتونید بهم کمک کنید من تا تنها میشم حالت بدی میگیرم و عذاب وجدان شدیدی میگیرم که چرا باردار شدم مثلامن ۲۰ هفته رو دارم پر میکنم حالت روحیم خیلی بده همش یا گریه ام میگیره یا حس میکنم چیزی هستم که فایده ندارم و اعتماد به نفسم به شدت پایین اومده به حدی که همسایمون تازه منو دید گفت برا چیته بچه ات الان کوچیکه (بچم سه سالشه) به شوهرم گفتم میگه خو راست میگه دهاتی شدی که چندتا میاری میدونم شوخی میکنه زدم زیر گریه با اینکه شوهرم خواست هااا یعنی خودشو کشت تا باردار شدم چون پسر نشد بازم دختر شد حرصش گرفته الان حس میکنم متنفر شدم از بچه ام و میگم واقعا برا چیمه فردا می‌بیند عاشق بچم شدم یه بار میگم بچم سالم به دنیا نمیاد و استرس سلامتیشو دارم هی میرم عکس سونو بچه رو چک میکنم میگم مشکل داره صورتش یا خدایی نکرده شکاف لب داره یا خدایی نکرده شکاف کام داره با اینکه از دکتر سونو پرسیدم گفتم چکش کن گفت چک کردم سالمه بازم گفتم توروخدا راست میگی گفت بله الان باز با خودم میگم دکتر دروغ میگه بهم چون خودم سابقه شکاف کام دارم و بچه اولم سالمه به نظرتون افسردگی گرفتم حالم بده مخصوصا نمیدونم چرا وقتی تنهام حس خفگی بهم دست میده یعنی افسردگی فقط به مردن فکر میکنم تا شوهرم بگه تو حس میکنم متنفره ازم بدون هیچ دلیلی🥺🥺🥺؟؟؟؟

و خداروشکر خدا بهت دوتا بچه سالم عطا کرده.حتما صلاح بوده دوتا دختر داشته باشی
ما که از حکمت های اون باخبر نیستیم
و اینکه هرکی بهت چرا زود آوردی بگو میخواستم فاصله نیفته

سعی کن به چیز های خوب فکر کنی تو اشتباه نکردی
تازه جنسیت از طرف مرده

درمورد جنسیت بهت بگم بعد دنیا اومدن بچه اونقدر عاشقش میشی که حد نداره

برامنم بچه اولی دختر بود برا دومی رژیم غذایی واینا گرفتم چقدر هزینه کردم بازم دختر شد اولش منم مثل شما یکم دلخور شدم یا شوهرم غررر زد ولی بعد اینکه دخترم بدنیا اومد
شد دنیای ما آنقدر دوسش داریم که یکمم شیرین زبون
انقدر برامون زبون میریزه

دختر توام بزار دنیا بیاد ببین کی بهت گفتم اگه دیوانه وار عاشقش نشدی از اولی هم برات عزیز تر میشه

عزیزم تو بارداری این حس ها طبیعی هست ولی باید از کنارش رد شی نه کنارش بمونی.متاسفانه اطرافیان هیچ درکی ندارند که تو صحبت علی لالخصوص با خانم باردار چطوری صحبت کنند.به هیچی جز خودت وبچه ات فکر نکن.

گلم من سر بارداری پسرم همینطوری بودم حتی فکر مردن هم میکردم چه حسای بد وحشتناکی تو ذهنم می اومد هر روز گریه میکردم بلند بلند صدای تلوزیون زیادمیکردم اهنگ مزاشتم وگریییییه که صدامو مادرشوهرم که طبقه پایین بود نشنوه
شبا هم همسرم میرفت پیش مامانش تنها نباشه
تا صبح هزارتا فکر وگریه
بنظرم برو دکتر یا روان شناس یکم صحبت کن حالت بهتر بشه
اتفاقاخیلی هم خوب شده که خدا بهتون دختر داده دختر رحمته من ارزوم بود دختر میداشتم

توکل برخدا کن بچت سالمه وحالش خوبه ودلش میخوادحال مامانش بهتر باشه کمتر غصه بخوره شاد باشه
برای همه خانومای باردار همچین حالاتی دست میده فقط باید کنترلش کنی همین که این فکرا میاد برو بیرون ازخونه یا پیش مادری خواهری دوستی
تنها نباش

این حس به خاطر رفتار همسرت یا بقیه است... و بخش بزرگش بخاطر جنسیتشه وگرنه فک میکنم تو تاپیکای قبلیت انگار تو اقدام بودین و همش از رژیم پسرزایی و اینا میپرسیدی! حتما میخواستی حامله شی و الان شدی و چون دختر شده اینجوری شدین! منم بچه نمیخوام و اگ الان ناخواسته بچه ام شه احتمال زیاد حس و حال تورو میگیرم.... واقعا دل و جرئت میخواد بارداریی و صدبرابرش بچه داری ک یک پروسه طولانیه‌‌‌... من درکت میکنم چرت اعتماد ب نفست اومده پایین چرا عذاب وجدان داری

عزیزم تو افسردگی بارداری گرفتی منم داشتم همین حس خفگی و گریه و فکرای بد رو.برو دکتر دارو بهت بده دخترات گناه دارن میدونم دست خودت نیس ولی خودتو درمان کن که مادر سالمی براشون باشی

برو پیش روانشناس تا باهات حرف بزنه منم فک میکنم لازم دارم از بس تنهایی و سخت بچه بزرگ کردم و بچم بد قلق بوده ب سختی میخندم همش اضطراب دارم گاهی از بچم بدم میاد هر چند بیشتر وقتا عاشقش حس غمگین و خفگی دارم

هورمونات بهم ریختن

منم توبارداری همش گریه ام میگرفت نه اینکه همسرم یاکسی چیزی بگه نه همینجوری گریه ام میومددل نازک شده بودم امااصلابه چیزای منفی فکرنکن بعدخدایی نکرده افسردگی بعدزایمان میگیری من دخترم متولد۱۴۰۰هست امابه من باشه دیگه میگم بسه اماهمسرم میگه یدونه هم بیاریم فرقی نمیکنه پسرباشه یادخترفقط سالم باشه

بنظرم بخاطر جنسیتشه که اینقد حالت خرابه وپشیمون ومضطربی بخدا که اگ پسربود همچین شوهرت ذوق میکرد و دروهمسایه وفامیل تحویلت میگرفتن که ۱۰سال جوونتر میشدی
خدالعنتشون کنه که واسه دخترداشتن اینجور آدمو دلسرد میکنن از زندگی وبارداری رو تلخ میکنن به ادم

این حس ممکن بخاطر رفتار همسرتون باش
که حتما همین طور

کاش من باردار میشدم

بخاطر بارداریته درست میشی

به احتمال زیاد هورمونهاتون بهم ریخته بخاطر بارداری
سعی کنید قرآن بخونید خیلی ارامش میده سوره یس بزارید با صوت اقای حسین اصفهانیان خیلی ارامش میده

عزیزم این افکارو از خودت دور کن. مگه هرکی بچه زیاد بیاره دهاتیه تازه الان دهات ها از ما شهری ها باکلاس ترن. بچه زیادش خوبه دورت شلوع میشه. منم پسرم ۳سال بشه استارت بعدی رو‌میزنم. انشالله بچه اتم سالم سالم ب دلت بد راه نده. فکر منفی ممنوع افکار مثبت بخند شاد باش

این حس و حال ها تو بارداری طبیعیه
سخت نگیر بزار راجت بگذره