۵ پاسخ

موقع خواب تو جاش خیلی ورجه ورجه میکنه و مقاومت میکنه ولی به محض اینکه لالایی شرو میکنه بیهوش میشع 😃

پسر من خستگی فیزیکی کلافش میکنه
خواب نا ارومی هم میکنه
من بیشتر مشغله های فکری براش میسازم.خداروشکر هشت نه شب میخوابه

آره حلما هم انرژیش زیاد
ولی خیلی وقت روپا نمیزارم در توانم نیست کمرم نابود میشه...دراز میکشم پیشش قصه میخونم و هی لالایی و پشت شونه هاش ماساژ میدم تا بخوابه
حلما اصلا همراهی نمیکنه درحد یک ربع هم راه نمیاد همش غرمیزنه میگه گرمم،خسته شدم،بغلم کن😵‍💫فکرکن بتونم
دیگه شوهرم نباشه صبح ها میبرمش مهد بیشتر ماشین میگیرم

بچه های چهار ساله رو رو پا میزاری؟ پات میشکنه من کنارش دراز میکشم براش قصه میگم اونم دست منو میگیره می‌خوابه

دقیقا کلا انرژی دارن ماشالا.

سوال های مرتبط

مامان Lia&Dia مامان Lia&Dia ۴ سالگی
بچه ها چرا من آرامش ندارم
مدام یه دلشوره ای ته دالم هست
یا بچه ها که میخوابم صبح تا شب رو با خودم مرور میکنم تا یه چیزی بالاخره پیدا میکنم که گیر بدم به خودم عذاب وجدان بدم که مادر خوبی نیستم یا چرا فلان موقع فلان چیزو به بچه گفتی با اینکه همش با خودم درگیرم و صبوری میکنم خودخوری میکنم ولی به بچه سخت نمیگیرم
ولی خب آدمیزاد یه وقتایی هم قبرش تموم میشه ولی این حق رو به خودم نمیدم

شوهرمم مدام غر میزنه یا مثل یه بچه کوچیک مدام رسیدگی میخواد یا از بچه داری م ایراد میگیره میخ لوسشون نکن تقصیر توعه که میچسبن بهت تقصیر توعه با هم دعوا میکنن تقصیر توعه فلان بیشتر
بخدا دارم دیونه میشم تحت این فشار

خدایا چقدر بچه پشت هم سخته
دختر بزرگمم وقتی دوسال و نیکش بود خواهرش دنیا اومد بهش گفتیم از بیمارستان آجی خریدیم برات به خاطر همون فکر میکنه بچه ها رو از بیمارستان می‌خرم وقتی با خواهرش بدرفتاری میکنه باباش میگه میبرم خواهران پس میدم اینم ناراحت میشه و گریه
امروز خیلی اذیتم کرد یه کم از کوره در رفتم گریه میکنه مامان منو پس ندی بیمارستان هاااا
منم گفتم مه کلم نه عزیزم هیچ وقت پست نمیدم بعدم گفتم بیمارستان بچه ها رو پس نمیگره فقط میفروشه

میخوام به زبون بچه گونه بهش بگم که بچه ها از شکم مامانشون میان چطوری بگم ؟!؟شماها چطوری گفتید😔

خیلی ناراحتم مدام فکر میکنم واسه یکیشون کم گذاشتم
😭