عزیزم تو حساس شدی
طبیعیه منم اینجوری بودم و هنوزممممم هستم . خونه مامانم هستم مجبورم تحمل کنم.
وای چقدر تو منی😢
من خونه مادر شوهرم بودم چون مامانم فوت شده بعد گروهی اقوام شون میومدن تا نصف شب تازه مردشون هم میومدن اتاق هم خالی نبود که من برم یعنی فقط دوس داشتم بمیرم با بچه ی کولیکی منم از واژن تا مقعد بخیه داشتم اینا هم تا نصف شب بگو و بخند داشتن بیشتر حالم بد میشد یه ذره فکر نمیکردن من تازه زاییدم نیاز به آرامش و راحتی دارم
عزیزم من تا الانم درگیر این حالاتم
ان شا الله که بگذره
درست میشه
من خیلییییی بدتر بودم
فک میکردم دنیا تموم شده
میخواسمبذارم برم فقط
هنوزم خوب خوب نشدم اما خیلییییی از روزای اولم بهترم
و خدارو هزار بار شکر
عزیزم فقط اینو بدون که حالت خیلی خیلی طبیعیه. یهو بدنت یه تغییر خیلی بزرگ کرده و کل هورمونات به هم ریخته به خودت زمان بده که هم جسمت هم روحت خودش رو ترمیم کنه. و خبر خوب اینکه خیلی زود این روز ها میگذره قول میدم.
همه ی احساست طبیعیه
شرایط سختی رو گذروندی و شرایط سخت تری رو داری می گذرونی
اما واقعیت اینه هر کسی حال خودش براش مهمه
حتی مام نسبت به دیگران اینجوریم
اما اینچن روزم می گذره
من که خودم ترجیحم اینه این روزهارو تو خونه خودم باشم
آیفن رو از پریز بکشم
موبایلم سایلنت
چون کسی کمکی نمی کنه
فقط بار اضافهن
مخصوصا بار روحی
مام الان کم صبر و کم تحمل
من خودم صبی از یه موضوعی سه بار صورتم رو خراش دادم
شاید شرایط عادی اینکارو نکنم
اما الان اینهمه کم خوابی و استرسی که گذروندیم و داریم می گذرونیم حال عادی برامون نمی زاره
مهمون داری؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.