۸ پاسخ

عزیزم تو حساس شدی

طبیعیه منم اینجوری بودم و هنوزممممم هستم . خونه مامانم هستم مجبورم تحمل کنم.

وای چقدر تو منی😢
من خونه مادر شوهرم بودم چون مامانم فوت شده بعد گروهی اقوام شون میومدن تا نصف شب تازه مردشون هم میومدن اتاق هم خالی نبود که من برم یعنی فقط دوس داشتم بمیرم با بچه ی کولیکی منم از واژن تا مقعد بخیه داشتم اینا هم تا نصف شب بگو و بخند داشتن بیشتر حالم بد میشد یه ذره فکر نمیکردن من تازه زاییدم نیاز به آرامش و راحتی دارم

عزیزم من تا الانم درگیر این حالاتم
ان شا الله که بگذره

درست میشه
من خیلییییی بدتر بودم
فک میکردم دنیا تموم شده
میخواسمبذارم برم فقط
هنوزم خوب خوب نشدم اما خیلییییی از روزای اولم بهترم
و خدارو هزار بار شکر

عزیزم فقط اینو بدون که حالت خیلی خیلی طبیعیه. یهو بدنت یه تغییر خیلی بزرگ کرده و کل هورمونات به هم ریخته به خودت زمان بده که هم جسمت هم روحت خودش رو ترمیم کنه. و خبر خوب اینکه خیلی زود این روز ها میگذره قول میدم.

همه ی احساست طبیعیه
شرایط سختی رو گذروندی و شرایط سخت تری رو‌ داری می گذرونی
اما واقعیت اینه هر کسی حال خودش براش مهمه
حتی مام نسبت به دیگران اینجوریم
اما این‌چن روزم می گذره
من که خودم ترجیحم اینه این روزهارو تو خونه خودم باشم
آیفن رو از پریز بکشم
موبایلم سایلنت
چون کسی کمکی نمی کنه
فقط بار اضافه‌ن
مخصوصا بار روحی
مام الان کم صبر و کم تحمل
من خودم صبی از یه موضوعی سه‌ بار صورتم رو‌ خراش دادم
شاید شرایط عادی اینکارو نکنم
اما الان این‌همه کم‌ خوابی و استرسی که گذروندیم و داریم می گذرونیم حال عادی برامون نمی زاره

مهمون داری؟

سوال های مرتبط

مامان نفس خانوم🧿🤍 مامان نفس خانوم🧿🤍 ۴ ماهگی
میشه بیاین یکم دلداری بدین منو مامانا،من 3روز پیش سونو بودم متوجه شدم نینی یه دور بند ناف شل دور گردنش هست از همون روز هر چی خودمو مشغول میکنم که بهش فکر نکنم باز فکرش مثل خوره میوفته به جونم دکتر گفت فقط حواست به تکوناش باشه ولی من از همون روز خودمو کنترل کردم ک گریه نکنم امشب فکرا هجوم آوردن ب سرم یه عالمه گریه کردم اگه از دستش بدم وی و....هزار تا فکر دیگه چون این بچه چهارممه و 3تا سقط داشتم و این با هزار بدبختی ب این مرحله رسیده اگ طوزیش بشه منو باباشم دیگه نیستیم🥺از سونو ک اومدم ک شوهرم فهمید آنقدر ترسید من هی دلداری میدادم بهش ک جوش نزن چیزی نیس اون یکم بهتر شد امشب که منو دید انقد غصه منو خورد همش میگه هیچی نگو فکر نکن بهش،واسه14م تاریخ زده برای سز برام ولی این 10روز دیگه انکار صد ساله الان 36هفته و 3روزمه اگه برش داره میرع دستگاه؟انقد میترسم همش میگم اگه شب ک من خوابم بند ناف بیشتر بپیچه من چیکار کنم🥲بچم خفه بشه چی وووااایی هزار تا فکر تو مغزم ای خدا