۸ پاسخ

بگم مسافرت نرفتم باورت نمیشه همش میگم بیا با سه تایی بریم میگه نه باید خانواده ام هم بیاد اصلا هیچ جایی تا باحال دوتایی نرفتیم

هی منم مثل تو 💔

سلام خانما من گروه تلگرام دارم یه دورهمی دوست داشتید لینک بدم بهتون

میفهمم چی میگی
ولی رابطه ها بعد از بچه واقعا مشکل میشه، خیلیا نمیتونن زود وفق بدن خودشونو، شاید بهتره باهاشون صحبت کنی

دقیقا برعکس منی من شوهرم التماس میکنه بریم مسافرت قبول نمیکنم بچه زیر یکسال بنظرم واقعا عذابه مسافرت رفتن من که اصلا نمیتونم

عزیزم واقعا درکت میکنم انگار رابطه زن و شوهر بعد بچه دچار اختلال میشه ، منم همش خسته ام اصلا حوصله صحبت هم ندارم به خاطر بی خوابی هم هست ، بیشتر مراقب خودت باش

بری سر کار پسرتو میخوای بزاری پیش مامانت

میفهممت ولی مسافرت شهریور فقط خسته ترت میکنه..
ما از مشهد تازه اومدیم به حددددی شلوغ بود که اونجور که دلم میخواست دل چسبم نبود

سوال های مرتبط

مامان آقا پسر🩵 مامان آقا پسر🩵 ۷ ماهگی
همه تلاشمو کردم شوهرجان مثل خودم بشه
به خودم اومدم دیدم من دارم مثل اون میشم!
🔞..
ببخشید رک تر از دفعات قبلم صحبت میکنم
چون واقعا بی حوصله ام..
من بشدت آدم گرمی هستم و اوشون سردتر از من بود از همون اوایل..
قبل بارداری همه تلاشمو کردم توی هفته چندین مرتبه ..داشته باشیم
تا اومد یکم بهتر بشه، باردار شدم ، و توی بارداری هم اوایل من خیلیی سرد شدم و نسبت به اینکار حساس‌تر شدم و بدم میومد، اما از همون موقع انگار دوباره برگشت به حالت اصلیش، ماه های بعدش ک بهتر شدم و ویارام رفت ، اون دیگ میل چندانی نداشت، منم حسابی فکر و خیال اینکه آی چقد زشت شدم و فلان شدم اینا همش تو کلم میچرخید..
بعد زایمانم برعکس همه کسایی ک میگن آی شوهرم خیلی گرم تر بود و منتطر این بود زایمان کنم تا فلان کنه و بهمان کنه😂، من هیچ خبری نبود از سمتم..
بعد زایمان حساابی کلافه تر شدم از این شرایط، چندین بار میرفتم نزدیکش بخاطر کارش و خستگی اینا فاصله میگرفت، منم که بعد از چله پریودام شروع شد و همش تو حالت بعد پریود و قبل پریود بودم و بی اعصابیاش

خلاصه اش کنم که، یه روزی اینقد فکر و خیال اذیتم کرد نشوندمش بهش گفتم که چقد اینکارش اذیتم میکنه و سختمه..
گفت سعیمو میکنم و تو حق داری و این حرفا
اما ..
باورتون میشه از بعد اون موقع انگار همه میلم از بین رفت🥲😂
دیگ هیچ حسی بهش ندارم
حوصله اش هم ندارم
نشستم حساب کردم دیدم، دقیق از بعد زایمانم با زور ، ماهی یبار ...داریم
اونم نه نمیگه و بیخیال تر شده، با اینکه منم سردتر شدم، اما این بی تفاوتیش و اینکه نمیبینه منو آزارم میده، دیگ انگیزه اینکه بخوام خیلی کارا کنم رو ندارم..
امیدوارم هیچکس مثل من اینطوری نباشه💔