سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی🍓 مامان توت فرنگی🍓 روزهای ابتدایی تولد
خلاصه بعد رفتیم تو اتاق همسرم و مامانم و مادر شوهرم بودن خیلی مواظبم بودن مخصوصا همسرم و حس میکنم اینکه یکی باشه دل گرمت کنه خیلی حالتو خوب می‌کنه همسر من بیشتر توجهش روی من بود تا بچه و این خیلی حالمو خوب کرد گشنگی ام اذیتم نکرد اون لحظه اصلا به این چیزا فکر نمی‌کردم ولی خیلی دلم چیزای آبکی میخواست که تحملش راحت بود همشم دوست داشتم سریع راه برم که دیگه گفتن بلند شید راه برید که خداروشکر اذیت نشدم و خیلی اوکی بود اصلا استرس نگیرید اصلااا هیچی نیست شبم شکمم کار کرد ولی یه قرصی بهم دادن صبح خیلی بیرون روی بدی گرفتم که خداروشکر همون نیم ساعت بود و حالم بعدش خوب خوب شد
بخیه اینام اصلا اذیتم نکرد ژلوفن اینام دکتر داده بود کلا دوتا خوردم چون با مسکن موافق نیستم اصلا شیافم یدونه استفاده کردم
فقط سفکسیم میخورم
تو شیردهی ام تنبلی نکردم خسته نمی‌شدم و بچرو مجبور میکردم که بگیره خودمم طبق آموزشهایی که داده بودن عمل کردم و خداروشکر شیرمم خوبه و نی نی اذیت نمیکنه
خلاصه اگر صدبارم برگردم عقب سزارین میکنم خیلی خوب بود دکترمم واقعا خفنه هرچی گرفته پول نوش جونش بازم هرسوالی داشتید بپرسید من دیگه نمی‌دونم چی جاانداختم