سلام عزیزان. بریم برای معرفی یک خانه بازی جدید و شیک.
اون هفته بچما بردم خانه بازی کاخ شادی. این خانه بازی تمیز و جدید و بسیار شیک بود. اکثر وسایلاش چوبی بودن. بچم که خیلی دوست داست.
یه استخر توپ داشت ک دور تا دورش حالت نشیمن بود و یه سری پله و تونل و پل معلق چوبی که آخرش ختم میشد به سرسره و استخر توپش. این قسمت برای عکاسی عالی بود بچه هم خیلی دوست داشت و تجربه جالب بود رو پل معلق بره تا برسه به سرسره.
یه میز کوچیک داشت با انواع ماشین های کوچولوی ناز.
یه میز داشت برای بازی ها و گل بازی و ساختن چیزای گلی.
ترامبولینگ داشت با حفاظ.
یه پارتیشن داشت برای شن بازی.
یه سری وسایل چوبی داشت که برای بالا رفتن بچه شبیه صخره نوری...
یه سری میز دیگه داشت شامل اسباب بازی و آشپزخونه دخترونه. میز کارهای فنی پسرونه
یه میز نقاشی داشت.
دیوار اجری داشت ک بچه آجر بازی کنه.
زیر زمین بود و طبقه بالا یه فضای کوچیک کافه برای مادرا داشت.
در کل خیلی خیلی جای خوبی بود بچم که خیلی لذت برد.

آدرسش هم آذربهرام شرقی- جنب کوچه ۴۱- خانه بازی کاخ شادب
قیمتشم مناسب بود فک کنم ساعتی ۱۲۰
عکسا را میزارم دو سه تاشا از نت گرفتم.

تصویر
۱۱ پاسخ

چه خوب که به اشتراک گزاشتی ممنون عزیزم ❤️

یعنی واسه دخترمن زوده ببرمش؟

مرسی عزیزم الان که ما ازاونجا اثاث کشی کردیم من باید اینو ببینم
گلم سمت رباطم جایی بود اطلاع بده🥰

آره میشه پیاده رفت ولی براهمبن گریه هاش نمیبرمش خودم دهنم سرویس میشه

بله ماهم دو بار رفتیم صاحب اونجا هم خیلی آدم خوبی هسن
و آدم حس خوبی میگیره

اره منم دیدم فکر کنم تازه باز شده تا حالا نبوده

منم دخترام بردم

منم تعریفشو شنیدم

شن بازی

تصویر

ترامبولینگ و بازی نمیدونم چی خخخ

تصویر

عکس استخر و مسیر پله و پل

تصویر

سوال های مرتبط

مامان شکلات🍫 مامان شکلات🍫 ۲ سالگی
نمیدونم یه مادر چطور به خودش جرئت میده که بچشو. اونم دختر. بدون لباس مناسب، ببره خانه بازی!!👧😤
امشب برای دومین بار بچمو بردم خانه بازی گفتم بذلر بازی کنه، یه مامانی بچشو گذلشته بود اونجا خودش رفته بود بیرون، بچه سه سالش بود.
یه بادی تن بچه سه ساله ک از پوشک گرفته شده بود کرده بود. بدووووون هیییییچی ینی آلت تناسلی دخترش کاملا مشخص بود انقدر اعصابم بهم ریخته بود ک حد نداره، ینی حتی نکرده بود یه شورتی جوراب شلواری‌ای چیزی پای اون بچه کنه. بچه ام تپل بود ماشالا، فک کنین!😡😤☠️
انقدر عصبی بودم ک حد نداشت، علاوه بر تمام خطرات جنسی ک ممکنه گریبان‌گیر اون بچه بشه چه همه آلودگی مستقیما با بدن بچه در تماس بود از طرفی تمامی وسایل کثیف و حال بهم زن میشدن🤢🤕

حالا این وسط یه زنه حمله کرده بود بچه من، فک کرده بود از این بچه هاییه ک مامانشون اومده گذاشته رفته، اومد دست بچمو گرفت ک بذار بچم بازی کنه و تو اجازه نداری بهش بگی برو کنار ک یعو گفتم خودم حواسم به بچم هست شما برین کنار👿🤬


سعی کردم به بچم خوش‌بگذره ولی بازم....😮‍💨
مامان شکلات 🍼🧑‍🍼🍫 مامان شکلات 🍼🧑‍🍼🍫 ۲ سالگی
مامانا
ما یه همسایه ای داریم که قبلاً رفت آمد داشتیم همیشه دخترشو می‌فرستاد خونه ما پیش دخترم تا بازی کنن (دخترش پنج سالشه)
وقتی میومد خونه ما من یه عالمه اسباب بازی میاوردم بازی کنن با همه ی اسباب بازی های دختر من بازی میکرد بعد می‌رفت خونشون بیشتر اون میومد خیلی کم پیش میومد ما بریم
یه روز منو دخترم رفتیم خونشون دختر من هر چیزی که بر می‌داشت ازش می‌گرفت (اون موقع دختر من یک سالش بود )
حتی کوچیک ترین چیزی که تو خونشون افتاد بود از دست دخترم می‌گرفت تا جیغش رو در بیاره اون روز اهمیت ندادم گفتم بچس دیگه
تا مامانش براش یه سه چرخه خرید بعد هر سری تو کوچه میدیدم همو حتی نمی‌گذاشت دختر من دست بزنه بهش چندین بار همین کارش رو تکرار کرد تا یه روز خیلی حوصله ام سر رفته بود دخترمو سوار کالسکه کردم بردمش تو کوچه اینام بیرون بودن مامانش گفت بیا پیش ما رفتم پیششون دخترم دخترمم گذاشتم پایین بازی کنه دختر این خانوم سوار کالسکه دختر من شده بود داشت بازی میکرد دختر منم رفت سوار سه چرخه ش شد تا دید دختر من سوار شده جیغ داد که پیاده بشه مامانشم اصلا نگفت که مامان مثلاً نی نیه بزار یکم سوار بشه توام داری با کالسکه اون بازی می‌کنی اصلا هیچی نگفت منم دخترمو گرفتم زوری پیاده اش کردم بچم غش کرده بود از گریه بغلش کردم بیارمش خونه دیدم دخترش زودتر از ما در خونه وایستاده که بیاد خونمون
بهش گفتم برو پیش مامانت بی ادب دختر من با تو بازی نمیکنه
بعد مامانش قهر کرده که چرا بچمو از خونه بیرون کرده
به جاریم گفته بود من نمی تونستم چیزی بگم به بچم اعتماد به نفس بچم میاد پایین