مامانا یه مشورت
من سر زایمان اولم رفتم یه بیمارستان دولتی...چرا؟ چون ماما همراهم که آشنامونه اونجا سرپرستار‌ بود و میگفت میتونه بیمارستانای‌ دیگه هم بیاد اما دستش مثل اینجا باز نیست، درحدی که شما فکر کنین بچمو‌ خودش گرفت! یا حتی وقتی رفتم برای بستری، بعد از اون معاینه اول که مشخص شد ۴ سانتم، دیگه هیییچکسی‌ معاینه‌ام نکرد...تا خودش راه افتاد و اومد یه نیم ساعتی طول کشید، تو اون تایم زنگ زده بود بهترین مامایی که تو بیمارستان بود گفته بود خودت برو بالای سرش براش سرم بزن تا من بیام، به کس دیگه ای نسپاریش و فلان...خلاصه که پادشاهی کردم انگار😬😁
حالا برای زایمان دومم، یه کیست واژن گرفتم🤦🏻‍♀️ و اینکه با دکترم صحبت کردم گفت میام برات بخیه زیبایی میزنم، اما دکترم این بیمارستان نمیاد...یعنی نه که نیاد ها، اتفاقا دکتر همین بیمارستانه‌، اما اگر شانسم‌ بگیره و شبفتش‌ باشه هست، وگرنه در کل برای قرارداد این بیمارستان قرارداد نمی‌بنده...
حالا موندم چیکار کنم...برم بیمارستان دیگه ای، که دکترم بیاد بالا سرم اما ماماهمراهم‌ خیلی دستش باز نباشه، یا برم همین دولتی به خاطر مامام‌ و هر دکتری که شیفتش بود بهش بگم کیستمو‌‌ برداره و بخیه زیبایی بزنه؟!
از نظر مالی اصلا فرقی نداره برام....

۱۰ پاسخ

عزبزم کیستت کجای واژنه دقیقا علائم چی داشتی فهمیدی..منم یه چند تا تیکه گوشت کوچک پایین واژنم اومدن بیرون بعد رایمانم😪

بچه دومتون ناخواسته بوده یا خودتون خواستین؟ با بچه کوچیک سخت نبود بارداری؟ من میترسم برا دومی از یه طرفمم میگم زود بیاد همبازی شن

یا برو جایی ک حتما دکتر خودت بیاد، یا برو از دکترای همین بیمارستان ویزیت درمانگاه بگیر. اونجا بهش بگو جریانو تا اون بیاد. چون ممکنه رزیدنت بیاد بالا سرت هرچند طبیعی هرکی بیادم اومده، بعدا هم میتونی بری مطبش برات بزنه

بنظرم برو اونجا ک آشنا داری. زیبایی بعدا هم میتونی بری جای. دیگه انجام ببدی

برو جایی که دکترت میاد

از دکترت امضا بگیر که اگه شیفتشم نبود بیاد بالا سرت من همینکارو کردم البته من خصوصی بودم

یا ب همین آشناتون بگو موقع زایمان خودش با دکتر شیفت صحبت کنه ک واقعا تمیز و اوکی برات درش بیاره

با دکتر خودت صحبت کن بگو هزینه بیمارستان خصوصی رو بهت میدم اما اگ شیفتت هم نبود بیا خودت برام انجام بده

بنظرم بری جای دیگ دکترخودت بیادبرای کیست بهتره بعدچون دومین زایمانته راحتره حالا ماماتم زیاد دستش بازنباشه مشکلی نیس

من فکر کردم خودت قبلا گفتی رضوی بودی اولی

سوال های مرتبط

مامان نیکان مامان نیکان ۱ سالگی
بیان یکم دردودل کنیم دلمون باز بشه...
نیکان از 3 روزگی رفلاکس داشت و باید به پهلو می‌خوابید و شب همیشه سمت چپ من بود برای همین دیگه کلا عادت کرد به سمت راست خوابیدن و هرکاری میکردم به پهلوی چپ نمی‌خوابید، واقعا خیلی تلاش کردم اما نشد ...
خلاصه صورتش یه وری شد و لپ سمت راست بزرگتر از چپ شد...
چقدر حرص میخوردم سر این قضیه😓
مادربزرگم هرموقع میدیدش بهش میگفت پسر یه وری 😐😒
انقدر گریه میکردم که اگر اینجوری بمونه چیکار کنم
خداروشکر الان لپش درست شده اما هیچوقت حرف ها و آدم هایی که حرصم دادن اونموقع رو نمیبخشم
خدا نبخشه این مادربزرگ منو که انقدر سر این بچه حرصم داد... انگار فقط این زاییده و بچه بزرگ کرده نکبت خانوم
هر دفعه میومد خونه بابام میگفت این بچه رو قنداق نمیکنی ببین کی پرانتزی بشه پاهاش 😐
یا میگفت هر روز با روغن بدنش رو چرب کن که فلان نشه
منم اون موقع افسردگی شدید داشتم و حالم به شدت بد بود اینم همش بهم عذاب وجدان میداد که من کم کاری میکنم برای این بچه.
تهش هم میگفت حالا به ما که ربطی نداره اما ما اینجوری میکردیم 😐😒
البته هنوزم ول نمیکنه، چند مدت پیش خونه‌ی عموم بودیم و زن عمو هام چند بار به نیکان شیرینی دادن، آخرین شیرینی رو من از جلوی نیکان برداشتم و دادم شوهرم خورد، گفتم دیگه بهش شیرینی ندین که شام نمیخوره، همین که شیرینی رو برداشتم از جلوش زرتی برداشت گفت مادر بی انصاف 😐 حالا اصلا برای نیکان مهم نبود حتی گریه هم نکرد!
حالا مطمئنم همه از این خاله خان باجی ها توی فامیل دارین که خوب حرص بدن
*توی این عکس نیکان دو ماهه بود و یه وری بود همچنان 😅
مامان قلبم نلین🌈 مامان قلبم نلین🌈 ۱ سالگی
رفتیم آزمایش رنگین کمون رو انجام دادیم
خانم دکترش گفته بود تو این تایم ۱۴ الی ۱۵ ماهگی انجام بشه
خداروشکر کارشون خیلی خوب بود و اتاق مخصوص کودک داشتن و اول کمی سرگرمش کردن و بعد خیلی سریع ازش خون گرفتن البته با همکاری باباجونش
از اونجایی که من دل ندارم حتی موقع واکسن زدنشم باباش کنارش بوده و من فقط باهاش صحبت کردم که نترسه و بعدم زود بغلش کردم
یه کم گریه کرد دختر قوی من اما زودی تو بغل ماما آروم شد ( با یه لحن خاصی ماما میگه )
وقتی اومدم بغلش کنم حواسم نبود و دستمو از رو پنبه برداشتم چون فقط اون لحظه به این فکر کردم الان چقدر به آغوش من نیاز داره برا همین یه لحظه غفلت باعث شد لباسم خونی بشه که فدای یه تار موهاش
بعد هم اومدیم یه قهوه گرفتم خوردم بلکه هم سرحال بشم چون دیشب نخوابیدم
فقط موند ادرارش که خوب آزمایشگاه وقت داده و امیدوارم بتونم بگیرم
الهی برای همه بچه ها این آزمایشا دکتر بردنا همیشه و همیشه برای سلامتیشون و چکاپ دوره ای باشه 🩷
مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا ۱ سالگی
سلام بعد یک هفته سخت خواستم تجربه این روزا بگم،دختر من بدون علامت تب کرد بردم دکتر گفت گلو التهاب داره و ویروس جدید که ۳ شب تب همراه ،دختر من تا تب ۳۹/۵ میرفت و هیچ داروی تب پایین نمیاورد فقط شاید نیم ساعت همش بالا بود و مدام تن شویه پاشویه میکردم ،شب سوم آنقدر وحشتناک بود که ۳۹/۵ دایین نیامد بردم بیمارستان نیکان اونجا هم همون حرف ها زدن نصف شیاف دیکلوفناک زدن و کلا تب قطع شد البته سروم نوشتن اما من نزاشتم بزنن ،شب سوم تب تموم شد و بعد بدن درد شدید شروع شد جوری که تن اش تکون نمیتونست بده تو خواب غلت بزنه فقط جیغ میزد بچه مثل چوب خشک شده بود تن اش و تکون نمیداد مجدد بردم دکترش گفت عوارض همون ویروس جدید ،کف پاهاش داغ بود و ورم داشت کمی دکتر گفتن بعد تب این ویروس اسن خالت که دو سه روز رفع میشع ،دارو دادن که کم کم بهتر شد البته من حس میکردم پاشوییه هم ممکن بدن درد بیاره چون خیلی انجام دادم ،حالا از شانس بد دختر من تو همون بیماری دندون هم دراورد ۴ تا که دو تاش نوک زده اما اون دوتا دیگه یه کم زده بیرون یعنی بچه به قدری زجر کشید که فقط من اشک میریختم آنقدر اذیت شد ،امروز خداروشکر بهتره اما بی حالی هنوز یه کم هست شروع کردم چیزای مقوی دادن تا جون بگیره ،
مامان ««محـمد حـسام»» مامان ««محـمد حـسام»» ۱۵ ماهگی
سلام قشنگا
بچه ها پریودم عقب افتاده اورژانسی خورده بودم بعد از یه هفته که از پریود آخرم گذشت دوباره چهار پنج روز خونریزی کردم. الان اگه از خونریزی دومم حساب کنم عقب انداختم دو تا بی بی چک زدم بیست و یکم منفی بودن بعد رفتم دکتر که بهم دارو بده پریود شم. چون دو هفته است همش درد پریودی دارم آها راستی دو هفته پیش یکی دو قطره خون آبه بود انکار دیدم و قطع شد همون روز. دیگه دکتر محض اطمینان گفت آزمایش خون بده. دادم منفی بود اونم فکر کنم عددش ۱۰ بود بعد دیگه دکتر چند تا آمپول برام نوشت امروز رفتم که آمپول ها رو بزنم دکتر گفت علائمت چیه گفتم یکم تهوع دارم از صبحی و سرگیجه دارم گفت یه بی بی چک دیگه بزن محض اطمینان بی بی زدم همونجا اولش تا سه چهار دقیقه منفی بود انگار بعد من استرس داشتم همش نگاه میکردم شوهرم ازم گرفت گذاشت تو جیبش و رفتم که آمپول ها رو بزنم یهو به شوهرم گفتم یه دفعه دیگه بده ببینمش حدود ۲۰دیقه‌ ای گذشته بود. بعد داد نگاهش کردم دیدم مثبت شده دو تا خط افتاده و خط هم صورتی قشنگ واضح. بعد بردم به دکتر نشون دادم باز. گفت مشکوکه‌ حتی اگه دیر نشون بده بازم احتمال حاملگی است. چیکار کنم موندم بخدا بلاتکلیف بدتر از استرس هم مردم به نظر شما حامله ام یا نه با این اوصاف