شوهرم دیشب دهو نیم خابید تا هشت صبح. باز از ده صبح تاحالا خوابه جراتم ندارم بیدارش کنم پاچه میگیره. من دیشب کلا دو ساعت خابیدم از صبح شیش بار قهوه خوردم ناهار میپزم. ظرف میشورم با بچه بازی میکنم خدایی نکرده باباشو بیدار نکنه
بعد این وسط من همیشه تنبل و بدرد نخورم

با همچین مردی بچه دوم بیاری واقعا خریت محضه خودتو بیشتر از این بدبخت نکن

اعصابم خورد شد برات خودمم از دیشب بیدارم پسرمم خوابیده بازم خوابم نمیگیره

بیدار شد بهش بگو عزیزم من دیشب کم خوابیدم سرم درد میکنه یک ساعت پناه رو بگیر من استراحت کنم
برو تو اتاق درم ببند هر چقدرم صدای بچه ت اومد بیرون نیا اگر نتونستی تحمل کنی و اومدی بیرون بگو عزیزم میبینی بچه چقدر سر و صدا میکنه واقعا برای منم سخته کنترلش کنم از بی عرضگیم نیست(با لحن مهربون بگو که بفهمه با مردا دستوری یا با دعواحرف بزنی هیچی تو مغزشون نمیره طلبکارم میشن)

😭😭😭 درد هممون همینه

خیلی درکش پایینه نیایداینجورباشه . بیدار شد سرحال شد با زبون خوش بهش بگشو

برا خودت ارزش قائل شو تا برا بقیه بی ارزش نشی..

خدا بهت صبر بده

نه یاد بچت بده بگو برو بابا بیدار کن بگو باهام بازی کن😁😐😁😐

دیوونه ای یادت بچت بده بگو برو پیش بابا🤣
چ خبره این همه خاب

چخبره این همه خواب
بیچاره شوهرمن دخترم دهنشو صاف کرده یهو ساعت ۲ نصفه شب میره بیدارش میکنن میگه منو بچرخون

همه مردا همینن عزیزم