شاید بارداری دیر میگذشت ولی بچه داری اصلا نمیگذره
حس میکنم سه ساله زایمان کردم ولی بچه تازه ۲۰ روزشه

روزها سعی کن بخابی شب ادم واقعا نگران خرخر میشه دختر منم اینجوری صدا میداد

منم دقیقن همین شکلی بودم ماهها بیخابی کشیدم یه فنجون کافی بخور سرحال بمونی

عرق شاطره اینا بخور مرتب ک نفخ شیر خودت کمتر کنه. نمیخاد زیاد پرهیز غذایی بکشی فقط حبوبات نخود و کاهو و سبزی مث تره نخور واقعا بچه نابود ک
میشه

عزیزم تمام مادرها این حس رو دارن. واقعا سخته یه عمر راحت میخابه ادم مسولیت جدید میاد شب بیداری میکشی من شرایطم مث شما بود خ از رفلاکس میترسیدم. یوری بزار بچه رو. ک اگ بالا اورد راه گلوش باز باشه. پشتش یه بالست یا پارچه بزار ک برنگرده سرش ب پشت. اوووف من کمکی هم نداشتم خبر خوب اینه میگذره این روزا فقط سعی کن اگر کمکی داری روزها حتمااا بخابی اشتباه منو نکن بیخابی نابودت میکنه

نگوووووووووووو😫

من چقدر دلم برای بارداریم تنگ شده☹️نمیدونم واقعا اون موقع ها از چی خسته میشدم😭

تا ۴۰ روزی همین حس داری

چون عادت نداریم ب شب بیداری، ب استرس ب اینکه چرا گریه میکنه چرا سینه رو نمیگیره چرا کولیک داره نفخ داره همش ذهنتون درگیره همزمان خودتون زایمان کردین و بدنتون ضعیفه همه ایناا با هم دیگه خستگی داره واقعااا
تا قلق کوچولو بدست بیاریم، تا یکم بگذره و بچه میک زدن اینارو یاد بگیره نیاز ب زمان داره
من یک ماه ونیمه زایمان کردم و تازگیا عادت کردم و قلق بچم اومد دستم والان دارم لذت میبرم کم کم از هر روزش

دو ماه اول اینطوریه
بعدش خیلی زود میگذره

درکت میکنم عزیزم من پسرم دوماه و خورده ای داره وضعیتم همچنان همینه

واقعا بچه منم امشب ۲۰ شب میشه ولی واقعا بارداری آسون تر بود الان کولیک گرفته همش گیرم انقدر سرپام پادرد و کمر درد گرفتم

از الان تن و بدنم لرزید میگم زودتر بگذره ولی بعدش انگار سخت تر

چرا یعنی خیلی سخته؟

چرااا درد دارید؟یا حوصله بچه داری ندارید؟

عزيزم از تجربه زايمانت بگو اگه سزارين بودي چطور بود استرس نداشتي موقع عمل درد بعدش ؟

منم ۱۰ روزه زایمان کردم ب شدت دلم واس موقع بارداریم تنگ شده