پارت پنجم زایمان سزارین🩷🫧
بعد که ساعت ۱۱شد امدن گفتن باید راه رفتنو شروع کنی سخت ترین لحظه همین لحظه هست وقتی برای اولین بار میخوای از تخت پاشی و راه بری خیلی سخته من با کمک مادرم به زحمت پاشدم وقتی پا شدم درد داشتم تپش قلب میگرفتم نفسم میرفت پرستار گفت ابمیوه بخور نیوفتی زمین ،سختیش همین راه رفتن بار اول هست که گریه میکردم راه میرفتم بعدش برای بار دوم شیاف گذاشتم راه رفتم بهتر شدم هرچی راه بری بهتره دردات کمتر میشه این تجربه ایی که خودم داشتم هرچی تحمل کنی دردو راه بری بعد سزارین برای خودت راحت تره
بعد فرداش ساعت ۱۱مرخص شدم و امدم خونه😊🩷
کلا زایمان و بدن و درد اینا تو بدن هرکسی متفاوته یه جور واکنش میده منم تجربه خودمو گفتم امیدوارم که براتون مفید باشه،
بعد سزارین حتما ابمیوه داشته باشین موقع راه رفتن بخورید راه برید که چشمتون سیاهی نره،
بعد سزارین هرچی میتونید راه برید تا دردتون کم بشه شیردهی براتون راحت باشه
هرچی میتونید مایعات بخورین مثل چایی با نبات ابمیوه (ابمیوه پرستار بهم گفت طبیعی باشه بهتره خیلی چون توی این صنعتی ها مواد نگهدارنده داره و خیلی قندش بالاعه) کمبوت گلابی برای کار کردن شکم خودتون و بچه بخورید کمپوت اناناس یا خودش اناناس برای زود خوب شدن زخم خیلی خوبه
موقع حمام از کف شامپو برای شستشو بخیه استفاده کنید مستقیم شامپو نزنید چون سوزش میگیرین بعدش با حوله خشک کنید و با سشوار کاملا خشک خشکش کنید.اصلا جای بخیه نباید عرق بزنه و مرطوب بشه چون عفونت میگیره هم اینکه خیلی سوزش میاد
همین دیگه توصیه دیگه ایی ندارم امیدوارم براتون مفید باشه💕😊🙏🏻

۳ پاسخ

قدم دخترنازت مبارکت باشه عزیزم🩷🩷 ممنونم ازت تجربه زایمانتو برامون نوشتی عزیزم هرچی نزدیکتر به زایمان میشم استرسم بیشترمیشه🥺

احسنت عالی بود
قدمت جوجه ات مبارک

عزیزم
انشالله که هم خودت هم نی نیت سالم باشین ..
خداروشکر که به سلامتی نی نی قشنگتو بغل گرفتی ..❤️

سوال های مرتبط

مامان پاشا🧸 مامان پاشا🧸 روزهای ابتدایی تولد
برای مامانای سزارینی
صرفا چیزی که میگم تجربه شخصی خودمه و بستگی به بدن ، بیمارستان و دکتر هم داره
من خودم عاشق زایمان طبیعی بودم و تا هفته ۳۸ قصدم طبیعی بود، تمام ورزش هارو انجام دادم و آماده طبیعی بودم که لحظه آخر همسرم اجازه نداد .
وحشت عجیبی از سزارین و درد بعدش داشتم نمیدونم چرا
اما کلا همه وحشتام صرفا الکی بود چون درد سوزن اسپاینال ، سوند و ماساژ رحمی رو اصلا نفهمیدم بعد بی حسی هم پمپ درد داشتم ، همون شب با کمک پرستار همراه شروع کردم راه رفتن و سعی کردم کمرم رو صاف نگه دارم و از فرداش که مرخص شدم کاملا سرپا بودم و کلا ۲روز بعد زایمان درد کمی مثل درد پریود داشتم همین و بس🤗
پیشنهادم اینه که بدون استرس برید برای عمل ، موقع اسپاینال و یوند کاملا بدنتون رو شل کنید ، از پرستارها خواهش کنید تا بی حس هستین ماساژ رحمی رو داخل اتاق عمل و ریکاوری انجام بدن ،
بعد عمل تا میتونید راه برید و کمرتون رو صاف نگه دارین
ایشالله که زایمان خوبی داشته باشین همه چه طبیعی چه سزارین❤
مامان پسریم مامان پسریم ۴ ماهگی
تجربه سزارین #پارت اخر
نی نی داشت گریه میکرد همه گفتن گشنشه منم تازه در اومده بودم پامو نمیتونستم تکون بدم که بچرو گذاشتن بغلم سینمو دادن به بچه با سختی اونقدر گشنش بود ول نمی‌کرد، از یطرف بی حسی داشت کم میشد درد داشتم یخورده که پرستار اومد بازم ماساژ رحمی داد این دفعه یکم دردش بیشتر بود ولی قابل تحمل بود، 8 ساعت گذشت من اصلا سر درد نگرفتم هی میگفتن حرف نزن سر درد میگیری که پرستار گفت دیگه تا الان سردرد نگرفتی بعدشم نمیگیری و نگرفتم گفتن یچیزی بخور باید راه بری خرما کمپوت بهم دادن بهیار اومد بلندم کنه خیلی هولم کرد بلند شدن وحشتناک بود جیغ کشیدم گفتن بخیت میپره هر قدم که برمی‌داشتم از شدت درد از چشام اشک می‌ریخت سخت‌ترین قسمتش که خیلیم سخت بود همین راه رفتنه بود من کلا یروز هربار که راه میرفتم چشمام از درد سیاهی میرفت پمپ درد اصلا تاثیری رو من نداشت فرداش میرفتم دستشویی از درد غش کردم آوردن مسکن بهم زدن بعدش خیلی بهتر شدم دیگه راه رفتن راحت‌تر از قبل شد ولی هنوزم یکم سخته راه رفتن
مامان حبه قند🫀 مامان حبه قند🫀 ۴ ماهگی
پارت دوم
حتی پمپ دردم نگرفتم و با شیاف اوکی بودم البته بدن با بدن خیلی فرق داره
همش منتظر بودم که بهم بگن پاشو راه برو شنیده بودم که میگن خیلی سخته ولی لینجوری شو دیگه نه به پرستار گفتم کی میاید منو راه ببرید گف میخای راه بری گفتم اره اومد سوند و کشید و ببین وقتی بلند شدم چنااااااان فشارم افتاد از درد که پاهام سر شد پرستار گف چیزی خوردی گفتم نه گفت پس چرا گفتی بلندت کنم گفتم من چه بدونم خب شما باید بگیر که من چیزی بخورم یا نه تن تن سرپا به من چیزای شیرین میدادن بخورم تا بتونم وایسم بخیه هااااام میسوختاااااا نمیتونسم پا بندازم راه برم پرستار گفت دردت همین بود دیگه تموم شد دو قدم دیگه راه برو خوب میشی.و واقعا هم همین بود و پرستار بهم گفت شکمتو با دستت جمع کن راه برو دیگه راحت راه میرفتم گف هرچه قدر بیشتر راه بری زود تر خوب میشی و همونم شد برای سختش همین بود و الان راحت همه کارامو میکنم ولی خب استراحت میکنم و چیزای مقوی میخورم تا بعدا اذیت نشم ولی در کل میگم نترسید خیلی راحته خیلی😘❤️
مامان پسرک🩵 مامان پسرک🩵 ۵ ماهگی
پارت ۶‌
زایمان سزارین :
بردنم تو بخش و از اونجایی ک من ب دکتر از قبل گفته بودم چه قد از درد بعد بی حسی میترسم تو بخش فهمیدم بهم پمپ درد داده .
بقیه اومدن پیشم و من سر بودم . بعد از این ک سری پاهام رفت یه درد مثه پریودی خیلی کم داشتم با پمپ درد .پرستار اومد گفت میخام برات شکم بند ببندم شرت تنت کنم و پد بزارم باید شکمتو بلند کنی . این حرکتم زدم و درد انچنانی نداشت . بعدش دیگ استراحت کردم تا غروب ک گفتن پاشو راه برو 😐🤨
کم کم با پرستار بلند شدم و وایسادم . اولش درد دارید دو سع قدم ک راه برید متوجه میشید ک بهتر میشید . تند تند راه برید ک زودتر خوب شید .
من پمپ دردمم ک تموم شد هر ۶ ساعت پرستار میومد و برام شیاف میزاشت ک مثه پریودی خیلی کم درد داشتم . راستی ماساژ شکمی و برام تو بی حسی انجام دادن ک من نفهمیدم
روز بعدم خیلی راحت راه رفتم و حموم رفتم .
اینم از تجربه فوق العاده من از سزارین ک برگردم عقب باز انتخاب میکنم تو همین بیمارستان و این دکتر .
امیدوارم همتون بع سلامتی و خیلی عالی و پر از حس خوب زایمان کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️