دیشب دخترم نمیخوابید تا صبح همش گریه میکرد و جیغ میزد ناخودآگاه عصبی شدم کمی باهاش تند حرف زدم حالا دارم از عذاب وجدان دیوونه میشم براتون تا حالا پیش اومده؟

هععععي خواهر بايد بگم اول راهي😂😂
انقد از ابن عذاب وجدانا بگيري كم كم برات عادي ميشه

حالا اولشه این قدر از این عذاب وجدان ها بگیری

اتفاقا منم دیروز از ۶ صبح بیدار بودم کلی بی قراری میکرد و آروم نمیشد و اصلا نمیخوابید، دست تنهام بودم دیگه نزدیکای ۷-۸ شب از خستگی سرش داد زدم و بعدش کلی گریه کردم تا شوهرم اومد و اون خوابوندش…هنوزم از ناراحتی که چرا سرش داد زدم گریه م میگیره‌
به خودم قول دادم که دیگه حتی اگه خسته هم بودم سر پسرم داد نزنم.
همش بخاطر خستگیه ولی چه میشه کرد باید صبوری کنیم عزیزم

اشکال نداره مام ادمیم خب معصوم ک نیستیم
من اوایل ک‌ شیر میدادم دوس نداشتم کسی سینمو ببینه بعد پسرم بیقراری کرد میخاسم شیر بدم سینم بیرون بود نمیگرفت هی سرشو تکون میداد حرصم گرفت سرش رو دستم بود دستمو محکم تکون دادم بعد گرفت 🥲
همونجا انقد دلم سوخت خودمو فوش دادم 😂

اره بابا مگه ادم چقد اعصابش مبکشه

سلام عزیزم پیش میاد ولی سعی کن اروم باشی کم کم صبرت بیشتر میشه تو بهترینی مامانی ❤️❤️

آره خیلی پیش اومده

برا منم پیش اومده بعدش نشستم گریه کردم ولی سعی کردم صبرمو ببرم بالا تا این دوران تموم بشه

پیش میاد عزیزم آدم تا مادر نشه درک نمیکنه ی مثالی هست تو روانشناسی میگه‌مادر خوب مادر خسته ست… ما هم آدمیم خسته میشیم البته نباید اینکارو کنیم ولی گاهی پیش میاد دیگه

آره پیش اومده.