فردا
اولین روزیه که بچه هامون ،
میخوان اولین قدم هاشون رو برای پیشرفت به سمت اینده بردارن ..😍

بچه هایی که انگارهمین دیروز داخل بیمارستان توی بغلمون گزاشتن و فهمیدیم واقعنی مادر شدیم🥹
این ۶سال به چشم برهم‌زدنی گذشت ..
خیلیامون از همون نوزادی بچه هامون باهم اینجابودیم و
قد کشیدن و بزرگ‌شدن بچه های همدیگرو‌ دیدیم‌🥺
چه شب هایی که بچه هامون تب‌میکردن و اینجا از هم‌کمک‌میگرفتیم و از‌همون موقع گهواره شد یه تیکه از‌ وجودمون ..
انگار تا به یه مشکل برمیخوردیم سریع میدوییدیم‌میومدیم‌اینجا‌تا ببینیم‌‌چاره چیه …
امشب واسه ما مامان اولی ها یه شب دیگه‌اس 🥹
شبی که واقعا میفهمی‌بچه‌ات‌بزرگ‌شده‌و‌دیگه‌وقتشه مستقل بشه
وقتشه واسه اینده اش قدم برداره
وقشته پیشرفت کنه
وقتشه یادبگیره به تنهایی‌بتونه از‌پس کارهاش بربیاد
وقتشه دیگه یه قدم از‌مامان‌و بابا فاصله بگیره
امشب وقتی داشتم وسایلشو‌ اماده میکردم همچنان با لبخندی که‌گوشه ی لبم اومد یه بغض خاصی هم گلومو گرفت 🥲
ان شاالله خدا پشت و پناه همه ی بچه ها باشه و همیشه خودش در پناه خودش همه ی بچه هارو حفظ‌کنه ♥️
بیاید شماهم اینجا از‌حس‌قشنگتون‌ بنویسید😍🥹
ک

تصویر
۱۷ پاسخ

عزیزدلمممم آره بخدا همینجوره یادمه وقتی پسرم تازه بدنیا اومده بود بسکه توگوگل درمورد مشکلات گریه کردن و دل درد و اینا سرچ میکردم یدفه این برنامه رو بهم معرفی کرد ک ثبت کردم ونصب کردم واز همون نوزادی پسرم تاحالا شده عضو ثابت زندگیم، اکانت اولم مسدود شد متاسفانه ولی باز نصب کردم 🥺یادمه چقد کوچولو بود پسرم و چقد سختی و خوشی هارو تجربه کردم تا حالا ک برا خودش مردی شده و میخاد مستقل بشه منم هم خوشحالم وهم یه بغض و دلتنگی دارم همش ولی درکل خدارو هزاران مرتبه شکر بخاطر این روزا 🙏🙏🥰🥰الهی همه ی بچه های سرزمین همیشه سالم وسلامت باشن همشون موفق و سعادتمند باشن در زندگی🤲🤲🤲🤲

خیلی دلم میخاد گریه کنم واقعا اینجا تنها جائیه که از نوزادی بچم هر موقع به مشکل میخوردم میومدم
الهی بگردم بچم ،دوست ندارم اینقدر زود بزرگ شن
چه دنیاییه که عمرمون بی برکت شده
خدایا کوتاهیامو در حق بچم میبینم واقعا ناراحت میشم

چقد قشنگ حرف همه ی ما مامانا رو نوشتی و من از اینجا حس خوب رو درک کردم
ان شاالله عاقبت بخیری قسمت همه ی بچه ها و مخصوصا بچه های ما بشه

من که بغض خاصی کردم وخدا رو شاکرم که بزرگ شدن انشالله موفق باشن

سلام عزیزم ، الهی به سلامتی
ان شاء الله موفق و عاقبت به خیر بشه
ان شاء الله بچه هامون سربازای امام زمان باشن 💛🌱🌿

منم ذوق خاصی دارم ، گرچه نازدارخانوم سال قبل هم می رفت پیش دبستانی ، و خان داداش هم که امسال کلاس سوم میره.اما بازم برام یه هیجان خاصی داره امشب.خودم از شدت ذوق خوابم نمیبره امشب 🥰

من تو این شش سال خیلی سختی کشیدم،
سه ماه درد کشیدن بچمو دیدم
بیمار روحی شدم😭😭😭😭
انشالله از الان فقط شادی و خوشحالی باشه برام
یعنی برای همه شادی باشه🩷

انشالا موفقیتاشونو جشن بگیریم

اره واقعا میرم تو سوال های پایین صفحه درباره کمک غذا و این چیزای بچه هاا بود الان به امید خدا دارن میرن مدرسه
🥹🥲
ایشالله که عاقبت بخیر بشن بچه هامون❤️❤️

کیفش چقدر خوشگله

❤️❤️❤️❤️❤️
دختر منم‌کلاس اولی
انشاالله موفقیتاشون ببینیم و جشن بگیریم

ای جانم واقعا چه زود گذشت ان شاالله موفق باشن و عاقبت بخیر الهی شاهد روزای خوش و موفقیتشون باشیم
یادمه تو اینستا با گهواره آشنا شدم اون موقع باردار بودم 6سال گذشت به چشم بهم زدنی 😥😥

بغضی شدم رفیق، ایشالا دانشگاه رفتن وموفقیتشونا ببینیم، زیر سایه امام زمان درس بخونن پرچم این مملکتو بالا نگه دارن
ان شاالله

ای خدا دقیقا من که همش بغضی هستم کی میگم بزرگ شدی عطر گلی که خریده واسه پیش دبستانی رفتنش تو خونه پیچیده امشب واسش قصه بدنیا اومدن وپیش دبستانی رفتنش و تعریف کردم تا بخوابه بابایی جونش که مرخصی گرفته فردا باهم ببریمش پیش دبستانی چه ذوق شیرینی خدا قسمت ما کرده انشا الله موفق و سربلند باشند همه ی فرزندان ایرانم🥺😘🥰

منم یه بغضی دارم تو گلوم‌ک دلم نمیاد به گریه تبدیلش کنم هی ب خودم میگم دیوونه گریه چرا پسرت بزرگ شده و قراره سرنوشتشو از همین الان رقم بزنه انشالله خدا نگهدار همشون باشه و همشون موفق بشن 🥺🥺🥺

من انقد بهش وابستم فکراینکه بخواد یه صبح تاظهرنباشه اذیتم میکنه🥲

عزیزم چقد قشنگ حرف زدی و دقیقا حس و حال شمارو منم دارم

موافقم باهات... ممنون

سوال های مرتبط

مامان پویان🩵فرهان💚 مامان پویان🩵فرهان💚 ۶ سالگی
پیرو تاپیک قبلی،بماند که چقد اون پسره امیرعباس به بچه من نه گفته و گفته نمیام و مامانم نمیذاره، یه روز یکی از همکلاسی های پسرم اومده بود دم خونه مون با پسرم بازی کنه، بعد پسر منم دیگه رفته پیش دوستش، این امیرعباس هم بهش برخورده و رفته به مامانش گفته پویان بیشتر با امیرعلی همکلاسیش هستش تا من،بعد که همکلاسی پسرم میره، پسرم همین امیرعباس همسایه مونو صدا میکنه ولی مامانش نمیذاره بیاد میگه اون موقع که رفتی با همکلاسیت فکر الانو میکردی 🙄🙄 اینارو امروز مامانش خودش بهم گفت، نگا توروخدا چیارو یاد بچه شون میدن و کینه و دشمنی رو، بعد اون پسره اینقد به حرف مامانش گوش میده که حد نداره ولی بچه من مارو به هیچی حساب میکنه، من وقت نکردم همون لحظه جوابشو بدم چون بچه نوزادم تو خونه بود و تنها، حالا به نظرتون به مامانش بگم ازت ناراحت شدم که بچه تو شیر میکنی که سمت بچه من نیاد چون یه بار بهش گفته همکلاسیم اومده، اینهمه خودتو و بچه ت به پسر من نه گفتین و گفته نمیاد، میدونید عادت کردن از بس بچه ساده من رفته سمتشون و صداشون میکنه،
بگم به مادره یا نه اصلا اهمیت ندم و به روی خودم نیارم؟
متاسفانه هر چی به بچه م میگم نرو سمتش، صداش نکن انگار به دیوار میگم