سلام خواهرا توروخدا اگه بیدارید بیاید کمک من خیلی ناراحتم امروز یکی از بچه هامو عموش گرفت بغل برد تو کوچه همین یه دقیقه نگذشت با صدای جیغ و گریه وحشتناک بچم و عموش از جام مثل برق بلند شدم نگو خنگ بی حواس بچمو از دم حیاط انداخته زمین مردمو زنده شدم با کلی سختی بچه هفت ماهمو آروم کردم وقتی دستمو توی سرش کشیدم دیدم اندازه یه سکه بزرگ فرو رفته قلبم ریخت فوری بردم اورژانس اونجا ازش عکس گرفتن خیر نبینه الهی سرم بچم شکسته بود 😭😭😭😭😭😭😭بعد ازاونم کلی طفل معصومم زجر دارن برا اینکه خون بگیر سوراخ سوراخش کردن دیگه فریاد زدم گفتم ولش کنید بلد نیستید خیر نبینن به حق پنج تن دیگه دکتر دید گفت خطر ازش گذشته خدا رو شکر ولی به هرحال سرش فرو رفته و باید بستری بشه یه شب دیدم اونجا همه مریض و بدحال بودن گفتم یه موقع بچم مریض نشه با رضایت شخصی آوردم دکتر گفت تا صبح باید یه ساعت یه بار بیدار کنی چکش کنی حالا بیدارش کردم به زور ولی همسرم میگه خیلی اذیت شده وخسته هست دیگه بیدارش نکن بزار بخواب من چه طور باز بیدارش کنم اگه شیر بدم بعد دو ساعت بخوره تو خواب یعنی هوشیار دیگه نگرانم شما بگید چکار کنم برا بچم دعا کنید من اینو خدا بعد از ده سال با داداشش بهم داده همه وجود منن🥹🥹🥹

۲۲ پاسخ

انشااله که چیزی نشده ولی اگه دکتر گفته بیدار کنید ساعت بزارید شیر بدید متوجه میشید شیر بخوره یعنی مشکلی نداره نگران نباشید انشااله به خیر گذشته

عزیز دلم خدا ایشالله بچه هاتو صحیح و سالم برات نگه داره خیلی ناراحت شدم خوندم ولی توهم همینجوری که بچه هاتو دوست داری کسی دیگه هم مادره پس لطفاً برا کسی نفرین نکن چون اونم از سر دوست داشتن بوده که بغلش کرده آدم هزارتا اتفاق تو زندگیش میوفته

انشالله به سلامتی

۲۴ ساعت اول همون کاریو کن که دکتر گفته عزیزم خدا خودش کمکت کنه

انشاالله ک چیزی نمیشه به حق ابولفضل

بله وقتی شیر میخوره از حالت خواب عمیق در میاد اگه خدایی نکرده چیزی شده باشه بی حال میشه نمیتونه درست شیر بخوره ولی میگید امروز خسته شده شاید برای شیر هم بیدار نشه از صدار نفسش متوجه میشید خوبه ببینید اگه آروم و منظم نفس میکشه یعنی مشکلی نداره

هیچی به برادر شوهرت نگفتی ?

الهی بگردم 😫 میدونم چه حالی داری امروز پسرم خورد به میز صورتش کبود شد حالم خیلی بد شد حال شما از منم بدتره الان انشالله که بخیر میگذره ولی بیدارش کن حتما در حد شیر خوردنم بیدار شه عب نداره

بچه ها تو این سن زود جوش میخوره استخونشون و سریع ترمیم میشه نگران نباش انشالله خوبه

انشالله ک چیزی نیس بلا دوره ازش اما فردا حتما حتما یه دکتر خوب ببر ک بازم عکس بگیرن حتماهم بیدارش کن دکتر بهتر میدونه تا ما نور ملایم روشن بذار نوازشش کن بیدارش کن گامل هوشیاریشو ببین چشاشو باز کنه یه تکونی بخوره ی صدایی بده فقط ب شیر افاقه نکن

متاسفانه ما مادرها باید خیلی خودمون رو برا اتفاق ها آماده کنیم و..

ولی شما هم بچه رو دست هر کسی نده و حواست بهشون باشه..

ولی خب متاسفانه اتفاق خب نمیکنه و پیش میاد

اخ عزیزم یکم چربش کن

یکی رو میشناسم که بچه یک ماهه از دستشون افتاد و جمجمه آسیب دیده بود..بعد مجدد اسکن گرفتن مثل معجزه هیج اثری از آسیب نبود ..سر بچه هم خیلی ورم کرد و بزرگ شد از یک طرف ولی به مرور خوب شد ..الان بزرگ شده مردی شده واسه خودش و چقدر هم باهوش و زرنگه...

میبردی ی بیمارستان خوب
شوهرت نزد بترکونه داداششو؟؟؟؟؟؟؟

مگه عموش چند سالش بود

ایشالله که خوب میشه گل پسرت به حق امام رضا دعا میکنم

سلام عزیزم نترس اشکال نداره

وای عزیزم بخدا گریم گرفت گفتین بعد ده ساال
نمیخام سرزنش کنم ولی اگ نیدونی خنگ نبایدمیدادی الانم خدایی ک بعدده سال بهتون بخشیده خودش مراقب بچتونه با صلوات وارامش مراقبت کن تاصبح خداروشکر ک بخیرگذشته

بیدارش کن عزیزم دکتر که گفته کی افتاده باید حداقل ازش ۲۴ساعت بگذره

عزیزم آرامش خودت روحفظ کن...صدقه بنداز براش..گر نگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد...کارای پزشکی رو کردی حالا تا صبح هم صبوری کن ان شاءالله میگذره...آرامش خودت خیلی روش تاثیر میزاره

دادی دستشون

چرا اینکارو کردی

سوال های مرتبط

مامان آرکان مامان آرکان ۱۲ ماهگی
مامان امیرحیدر مامان امیرحیدر ۹ ماهگی
سلام خوبین خب من بلاخره یه فرصت پیدا کردم بیام تعریف کنم چیشده سه چهار روز پیش امیرحیدر حدودا ساعت هشت نه صبح با گریه از خواب بیدار شد خب معمولا با گریه بلند میشن برای شیرخوردن منم پاشدم شیر بدم یعنی یه دوبار سه باری قبلش بلند شده بود شیر خورد ولی اینسری هرکاری کردم سینمو نمی‌گرفت بعد حس کردم گریه ش از شیر خوردن نیست پاشدم برقو روشن کردم گرفتم بغلم یهو متوجه شدم سرش شله انگار که نتونه سرشو نگه داره دیدم سرش برگشت یهو به همسرم حالا از شانسم اون روز همسرم سرکار نرفت یعنی واقعا خدا خواست بعد گفتم امیرحسین امیرحیدر چرا اینجوریه یعنی هنوز اونجوری متوجه حالش نشده بودم گذاشتم که بشینه دیدم اصلا بچه شله نمیتونه میوفته دیگه فهمیدم یچیزیش هست صداش میکردم اصلا هوشیار نبود انگار فقط نفس میکشید بدنش هیچ جونی نداشت واقعا شرایط سختی فقط به همسرم گفتم بپوش سریع بریم هعی هم تکونش میدادم چون بیحال میشد چشاش میرفت میترسیدم بخوابه گفتم خدایی نکرده چیزیش نشه دیگه با یه حالی رفتیم بیمارستان نزدیک اونجا گفتن باید برید بیمارستان کودکان حکیم دیگه تا بریم اونجا هنوز امیرحیدر بیحال بود ولی خوابش برد تو بقلم ایندفعه سینمو گرفت ولی حال نداشت مک بزنه
ادامه تو تاپیک گذاشتم...
مامان ستاره مامان ستاره ۱۲ ماهگی
مامان آریا مامان آریا ۶ ماهگی
سلام مامانا اومدم از تجربیاتم بگم من بچم تب داشت و اسهال همه گفتن از دندانه و بد 3روز بردم پیش یه دکتر بی سواد درمانگاه دارو داد ژل برای دندان گفت از دندانه دیدم بد چند روز بی قرار تر و آبش بیشتر دوباره کنه احمق بردم پیش همون باز گفت از دندانه استامینفون و ازیترو مایسین داد گفت یه کوچولو سرما خورده اشکال ندارد تو ایام اربعین بود متخصص ها نبودن دوباره بردم بیمارستان گفتن بچه مشکلی ندارم اینقدر که دکتر بی سواد تو بیمارستان بود شب دیگه بچم خیلی بی قرار شد به حدی جیغ میزد که صداش گرفته بود و ته گلوش زخم شده بود دیگه خودمون رو رسوندیم بیمارستان یه شهر دیگه هم دکتر بچه رو تو اورژانس دید گفت از من گرفتن سرم و آمپول تو سرم بدش خون گرفتن و بردنش ای سیو من که داشت نفسم بند میومد نفهمیدم چی به چی شد که دیدم دکتره داره با داداشم دعوا می‌کنه چرا بچه رو زودتر از اینها می‌آوردین دکتر کلی دعوا که داداشم جریان رو برای دکتر توضیح داد به دندان این علائم ربطی نداره بچه ویروس گرفته یک هفته ای سیو به خاطر نادونی بقیه و خودم بدش دوروزه هم بخش بدش مرخص شد الان هنوز اون استرس و ترس تو وجودمه تورو خدا مواظب باشین بچه ها خیلی گناه دارن منکه آب شدم به معنای واقعی همیشه دعام اینه خدایا هیچ بچه ای رو بی مادر هیچ مادری رو بی بچه هیچ پدری رو شرمنده زن و بچه نکن