خدا بهم قدرت و سلامتی بده
عین شیر پشت دخترمم
خدا شاهده
وضع مالی خوبی ام ندارم
اما خصوصی زایمان کردم ...
سیسمونی در حد توان خودم خریدم ...
از روزی که دنیا اومد
خودم ی تنه هواش داشتم ...
مادر و پدرم و داداشم هم هستنااا
اما خدا شاهده از روز سوم با بخیه سزارین پاشدم
رفتم متخصص ... آزمایش... بهداشت ...
خرید و الی الاخر ....

کم میارمااا
نمیگم کم نمیارم
اما قوی میمونم
بخاطر دخترم
که جبران کنم براش
نبود پدر بی لیاقتش رو ....

هم مالی
هم معنوی ...
کم میارم
اما خدا مطمئنم کمک ام میکنه....

چند شب پیش ... یکی از فامیلا اومده بود خونمون خابید
بهم گفت من ۲ تا بچم رو با وجود شوهر ب سختی بزرگ کردم
تو میخای دست تنها چیکار کنی
شبا تا صبح بیداری و ... من بچه‌بچهام شیفتی میکنیم ک فشار نیاد بهمون...
یا بحث مالی ...
انقدر گریه کردم .... ولی بعدش گفتم پاشو پاشو
اون میخواسته تو رو ضعیف جلوه بده پیش خودت ..‌ کم نیار ...

خلاصه روزای سختی دارم ... خیلی دلم میخاد نفرین نکنم و واگذارشون کنم به خدا
اما الان آرزوی مرگ شوهرم و خانواده اش دارم
خیلی بد کردن باهام
خیلییییییییییییییییییی
از ماه ۲ بارداری
رها کردن ...
خدا ازشون نگذره ...
مطمئنم یه کاریشون میشه
مگ با یکی بد کنی و بد نبینی

۱۵ پاسخ

آفرین عزیز دلم تو باید قوی باشی و جوری دخترتو بار بیاری که بهت افتخار کنه ،هیچ کار خدا بی حکمت نیست،ببین چقد دوست داشته که بهت دختر داده ،نمیخوام بگم پسر بد هستش نه اصلا ولی چون سرنوشت تو اینجوری بوده خدا خواسته دختر باشه تا بیشتر قدرتو بدونه و درکت کنه و اینکه همدم و رفیق تنهاییت باشه،برات آرزو میکنم اگه قصد ازدواج داری خدا بهترین آدم رو سر راهت بذاره و باهاش تا ابد خوشبخت بشی

عزیزم قطعا شرایط خیلی سخته الان ولی باور کن بهتر از اون جهنمی هست ک توش بودی و مطمئن باش هر چی بچه ات بزرگتر شه شرایط بهترم میشه خداروشکر خانوادت پشتت آن و تونستی رها شی از اون مرتیکه

عزیزم دختر خاله منم دقیقا شرایط شما رو داشت ، الان دخترش هشت سالشه. خیلی روزای سختی رو داری میگذرونی. ولی همه اینا میگذره یه روزی دخترت بزرگ میشه باهم دیگه خوش میگذورنید و اصلا به این روزا دیگه فکر نمیکنی.

بیشتر انرژیتو بذار برای خودت کوچولوت
دعا به جون خونوادت کن بجای فکرهای منفی😍

🥲🥲🥲🥲🥲🥲

دخترت خیلی خوشبخته که مادری مثل تو داره

برای چی همسرت ول کرد رفت؟
عقد بودید؟یا زندگی میکردید؟

عزیزم..... انشالله خدا کمکت کنه بتونی از پیش بربیای....🙏🏼🙏🏼🙏🏼🙏🏼
همسرت ول کرده رفته ینی؟
بچرو نمیاد ببینه
چه آدمایی پیدا میشن

تو میتونی عزیزم روزی میشه ک دخترت بهت افتخار میکنه و همه هنگ میکنن که تو چجوری دخترت رو ب بالا بالاها رسوندی
تو این راهی ک قدم برداشتی سختی زیاده حرف مفت زیاده
امیدوارم اون کسایی ک در حقت ظلم کردن به خواست خدا جوابشون رو بگیرن

بی زحمت درخواستم قبول کن

عزیزم الان طلاق گرفتی یا ن هنوز؟

عزیزدلم معلومه مادرقوی هستی خدابزرگه چه پدر وخانواده سنگدلی بمیرن بهتره برات آرزوی بهترین هارو دارم

خدالعنت کنه اینجور آدمارو منم همین بلارو سرم اوردم ۲ماهه باردارشدم که کارمون به طلاق کشیده شد ۷ماهه نفرین میکنم

سخته خیلی سخته و ما اصلا نمیتونیم درک کنیم چون قرار گرفتن تو شرایط شما واقعا برای هر زنی سخته....اما تو قوی باش وبی خیال حرف مردم...دستت به زانو بگیر و بلند شو و فقط بخاطر دختر ات شروع به ساختن کن..مطمئن باش از پسش برمیای
توکل بر خدا

الهی عزیزم.واقعیت ماجرا تو این زمونه سخته اما ب این معنا نیست ک امید نداشته باشی.موفق باشی عزیزم.

سوال های مرتبط

مامان TAHA 💕 مامان TAHA 💕 ۵ ماهگی
پارت سوم
دیگه رفتم ریکاوری اونجا هم چون کل انرژیم تخلیه شده بود بدنم از سر و دندون بگیر تا نوک پا می‌لرزید که یه چیزی اومدن زیر پتو برام گذاشتن تا گرمم کنه بعدش هم یه پرستاری اومد یکی رو ماساژ رحمی بده دوباره اون خانومه هم بی حسیش تموم شده بود منم ترسیدم همون جا گفتم تا بی حسم بیا برا منم فشار بده که اومد فشار داد و رفت دیگه کارت نداشت منم تو خواب و بیداری بودم کم کم هم داشت اثر بی حسی کم میشد که اومدن بردنم سمت بخش یه ماساژ دیگه هم دادن که دردش زیاد حس نشد اما اینکه هی از این تخت به اون تخت میکردن بیشتر دردم می‌گرفت پمپ درد هم گرفتم برای دردام که خیلی خوب بود
رفتیم بخش کم کم اثر بی حسی تا 6 و 7 شب تموم شد و من خودم کم کم می‌چرخیدم به سمت راست و چپ یکم درد داشت و سوزش اما دردش به پای درد طبیعی که کشیده بودم نمی‌رسید خلاصه به کوچولوم هم شیر میدادم بعدش هم ساعت 9 شب یکم چیزی خوردم و در آخر گفتم بیان سوند رو بکشن که برم راه برم و سرویس که اومدن سوند رو کشیدن درد نداشت فقط باید خودتو شل بگیری تا راحت تر دربیاد
دیگه در آخر پاشدم راه رفتم سوزشش زیاد نبود اما خب به کمک نیاز داشتم تا چند قدم اول رو برم بعدش دیگه کم کم راه افتادم
الانم که مرخص شدم اومدم خونه امیدوارم شما زایمان راحتی داشته باشین