نمیدونم درک‌میکنید یا نه بخدا بند بند وجودم درد میکنه دیروز ساعت ۷ صبح خوابیدم هشت نیم بیدار شدم تا الان سرپام درحال پذیرایی نظر دهی چشمامم مثل خون عین خوناشاما شدم بخدا بند بند وجودم اعضای بدنم‌تیر‌میکشه دخترمم الان خوابید الان تا صبح بیداره😭 واقعا کار ساختمونی دکوریش خیلی سخته تازه لوله‌اب دست شوییمم شکست باید‌ کل سرامیک ها کنده شه😭 دور دومشم هست
این عکس الانه دارن تی وی وال میزنن برام دیوارو کندن برای جا ب جایی کلید‌پریزا

دیگه خوشکلی دردسر داره اگه میخای خونت قشنگ بشه باید دردسراشم بپذیری هیچی راحت نیست. من خودم ۵ سال تو خاک و خول و تعمیر خونه و ساخت خونه زندگی کردم تا روز حنابندونم من درگیر لوله کشی خونه و فلان اینا بودم خودم تنهایی با اون سن کم و کم تجربگی برای ۱۵ تا آدم صبحونه وعصرونه وشام و ناهار درست میکردم ینی مردم و زنده شدم تا خونه تموم شد . آخرشم یکسال نشده خونه شهرستان رو ول کردیم اومدیم شیراز

اووو چه دردسرساز شد

خب عزیزم نمیشد همینجور ساده بزنی به دیوار؟؟؟

آخ کسی نیست کمکت

من که گفتم خودتو به زحمت ننداز از بیرون غذا بگیر همسرت براشون خودتم برو خونه مادرت استراحت کن . چرا خودتو اذیت میکنی خونه مادرت دخترت با برادرت بازی میکنه