۹ پاسخ

حالا فک کن دختر من هیچی نمیخوده من مجبورم قبل اومدن شوهرم شامش رو بدم

آفرین دقیقا دختر من
باباش ک میاد میخاد توپ بازی کنه میچسبع بعش باز کریع ماشین بازی کنه باز گریع اصن هرچی .ایقد اعصابم خراب میشع ک سر جفتشون داد میزنم کپ میکنن سرجاشون کل روز کار زندگی بچه شب میگم نکن دکع هرچی میخاد بدع بازی کن کل روز با کنه بدون یک ذرع اذیتی بدون گریه لج لح بازی من نمی‌فهمم چکار می‌کنی ک اینطوری می‌کنه باتو

همشون همینجوری آن اما دیگه بابا میاد بچه رو بنداز بهش ..در روز پاره میشیم به اندازه کافی حالا بخواهیم مرد هم میاد فشار بیاد رومون که دیگه واویلا
من هرچی میگه و میخواد با خوبی میگم برو بابا بهت بده برو با بابا بازی کن...آنقدر میگم تا مجبور بشه بره بچسبه به باباش

دقیقا مشکل منم‌همینه باباش هم وقت میزاره بازی میکنه ولی تموم نمیکنه مثلا میگه آب میخوام میرم براش بیارم گریه میکنه نه بابا بده بابا میره تو این لیوانکمیخوام از یخچال میخوام و .‌‌ساعت‌ها گریه میکنه شغل همسرمم جوریه پنجشنبه جمعه خونه تست روزای دیگه هم ۴ میاد و ما هم تو غربتیم ینی جایی نیست بردارم بچه رو بریم هم بفهمیم انقد خسته میشم حد نداره

خخخخ جالبه عین بچه من
پدرشو میبینه همچین ذوق میکنه
ولی دیگه رو سرمن اوار میشه
انگار جو گیر میشه
و پررو
چون میدونن اونا مهربونن باهاشون و هرچی بخوان بهشون میدن
مثلا من یکمم گریه کنه تسلیم نمیشم ولی اون میشه

اتفاقا پسر منم خیلی لوس میشه باباش هست

بچه هامنم دقیقاهمینن لوس میشن

واااای دقیقا دختر منم همینه چرا اینطورین

دختر منم اینجوریه

سوال های مرتبط