ای جانم اولا ک خدا حفظشون کنه برات دوما میدونم خیلییییی سخته خیلیییی من خودم ی دونه دارم پوستمو کنده پدرم دراومده قشنگ
اصلاااا تو جایگاهی نیستم ک بخوام قضاوتت کنم ولی ب این فکر کن تموم میشه این روزا یکی دوماه دیگه بهتر میشه بعد دخترت همبازی داره باهم بزرگ میشن
کاش منم دلشو داشتم میتونستم یکی دیگه میاوردم بچم تنها نمیموند🥲🥲
دقیقا حس وحال منی
من اولویتم بزرگی هست راستش اول اونو اروم میکنم چون معتقدم اون سرش میشه
واقعا کاش میشد مث مردا ول میکردیم میرفتیم میخابیدیم میرفتیم بیرون حموم میکردیم...
گلی مراقب باش پاشونزنه توسرش
ناراحت نشی میدونم حواست هست من استرسی ام ببخشیدبازم
ولی خیلی نازن خدابرات حفظشون کنه
اخ عزیزم امیدوارم حالت بهتربشه
من یدونه دارم دوستدارم بزارم برم حق داری بخدا
ولی به روزای خوب فک کن انشالله روز به روزبرات راحتتربشه آدم کمکی نداشته باشه یدونش هم کلافش میکنه من بچه خیلی دوستداشتم عاشق دختربودم که خدابهم دادچقداسترس داشتم چقدالتماسش کردم منولایق مادری ببینه امامادرخوبی نیستم اینوجدی میگم وصبرندارم خدافرشتشوداده امامن سزش دادمیزنم عصبانی میشم کلافم بچم اذیت میکنه جوری که ازبچه بدم اومده
حق داری عزیزم واقعامادر کم میاره
تحملش تموم میشه
شب بیداریاواقعاسخته وآدموکلافه میکنه
خدابهت توان بده وطاقت
بتونی ادامه بدی
الهی عزیزم خیلی خوبه که حرف زدی سعی نکن چیزی تودلت بمونه حتما با شوهرت صحبت کن تا به کمک هم این روزها رو بگذرونین،بگو نزار حرفات غم بشه تودلت،انشااله با صحبت کردن شرایط بهتر بشه،یه روزی میرسه که این روزها میگذره وتو خوشحال ترین و ذوقی ترینی از وجود بچه های گلت
درست میگی عزیزم خیلی سخته. انگار دوقلو داری چون هر دو نیاز به مراقبت زیاد دارن. کاش یکی میومد کمکت میکرد. ولی بدون حتما میتونی که خدا اون دومی رو بهت داد. ان شاءالله با کمک خدا این روزها هم میگذره
بعضی وقته تو یه سری شرایط آدم قدرت پذیرفتن نداره و مدتها با خودش کلنجار میره و ذهن بافی میکنه ولی آخر سر غیر اذیت شدن خودش چیزی براش نمیمونه و شاید خیلیم پشیمون باشه که چرا این مدت به جای پذیرش فقط خواسته شرایط و طبق میل باطنی انکار کنه. بخاطر همین خواهرانه بت میگم تا قبل اینکه اذیت شی بشین دو دوتا چهار تا کن با خودت و شرایط رو اینجوری که هست بپذیر و سعی کن بهترین خودت باشی تو این شرایط پیش اومده. قسمت همین بوده خواهر قسمتتو همین الان بپذیر تا قبل اینکه بعدها به پذیرش برسی ولی لذتشو نبرده باشی
عزیزم درکت فقط در این صورت که کفش های تورو بپوشیم
ولی بازم خیلی سخته خدا خودش بهت صبر و حوصله بده حالا من ناشکری کردم امروز چرا ازدواج کردم و بچه آووردم تا انقدر جونمو بزارم هیشکی قدر ندونه دقیقا همین امروز پسرم توی حرم گم کردم شاید پنج دقیقه شد پیداش که کردم نشسته بود پیش یه خانومه نقاشی میکشید یجوری حالم شد دوستم بالاسرم میگفت تموم شد عارفه باشه پیداش کردی الان حالت بد میشه اشکم دیگه بند نمیومد تا خونه به خودم چیز گفتم چرا ناشکری کردم من جونم میره بچم نباشه کنارم
الهی بگردم عزیزم 🥲🥲😥😥
ایشالله روزای سختت زود تموم بشه
واقعا خیلی سخته شرایطتت
دقیق حرف های منه منم همین شرایطو دارم
همسرم همش غر میزنه
منم همسرم میره بیرون منم انقد گریه میکنم که خسته شدم نمیتونم زندگی کنم
درکت میکنم خیلی سخته
میشه بهم درخواست بدی داشته باشمت عزیزم
عزیزم واقعاسخته ..البته که خداروشکرواقعا ...ولی کاش اطرافیانت حالت رو و خستگیت رو میفهمیدن و درک میکردن میومدن کمکت....الان فقط خسته اید ...مادرم من و داداشم رو اینجوری دست تنها بزرگ کرده ولی بعد ی مدت میگفت خیلی خوب بود هم بازی هم بودید..
چقد منی😢😢با تموم وجودم درکت میکنم فقط باید صبور باشیم
واقعا خداااا بهت قوت انرژی صبر بده عزیزم
یدونه اش سخته خیلی سخت
توجایگاه تونیستم ولی میدونم که چقد تو اذیتی و سختی میکشی
خیلی روزای سختی رو میگذرونی میفهمم🥺
فقط اینو بدون همیشه روزای سختم تموم میشه❤️
ولی هزارماشالله هزارماشالله به بچه هاتون باشه مثل فرشته ها می مونن خدا از شر چشم بد ددرشون کنه😍😍😍😍😇
الهی عزیزممم
فکر می کنم احتیاج دارید یکی چند وقتی کمکتون باشه این حس ها وفتی خسته و ناتوانی میاد سرلغت مخصوصا که ضعیف هم شدید حتنا کباب برگ بخورید که جون و بنیتون برگرده همه ی ما انسانیم ربات که نیستیم همه ی کار هارو باهم کنیم حق دارید خسته بشید ولی برای راحتی و سلامتی خودتونم که شده برای خودتون وقت بگذارید و از یکی که قبولش دارید کمک بخواهید
سلام تو الان دقیقا چند سال یش منی . ولی الان من خیلی خوشحالم که دوتا داداش پشت سر هم اوردم و الان باهم مدرسه میرن و پشت هم هستن خیالم راحته خیلی خوبه دوتا بچه پشت هم باهم بازی میکنن و تنها نیستن و خیالت از خیلی بابت ها راحته . میگذره گلم شیرینی هاش میاد بهت قول میدم .......
عزیزم خیلی سخته، ولی اینو بدون این روزای سخت زود تموم میشه کم کم روتین میشه برات آسون تر میشه یکیشو ادم نمیتونه مدیریت کن ببین خدا چه توان و قدرتی در تو دیده که مادر دوتا بچه ای، قوی تر باش و با همسرت هم گفتمان کن، همین پیامی که اینجا دادی رو ب همسرتم بده و بگو نیاز ب کمکش داری یا اگر خانوادت پیشتن ازشون کمک بخواه امیدوارم خدا صبر وبردباریتو بیشتر کن و ثمر قشنگشم بهت نشون بده
کاملا حق داری. من با یکی اینقدر گاهی خسته میشم که میترسم ناشکری کنم یه وقت. چه میشه کرد کاش مثل مردا یه نه میگفتیم اما از مادربودن نمیشه استعفا داد....
ولی ب چندماه دیگ فکرکن ک همبازی میشن و دیگه خیلی سختیا رو نداری اونموقع. مطمئن باش خدا برات قشنگ چیده
عزییییزم حق داری خیلی سخته
من دختر اولم پنج سال و نیمه است، دختری شدیدا وابسته ب خودم، قبل بارداریم کلی براش وقت میزاشتم و اصلا بچه ای نیس ک خودش بازی کنه یا پای تلویزیون بشینه، حالا بعد ب دنیا اومدن این بچه هر روز باهاش معضل دارم و هزار و یک دردسر و دختر کوچیکم هم کولیک داره یسره بغل و گریه و از همه سختتر توی شهر غریبم و خانوادمو ندارم و همسرمم کاسبه و صبح تا شب دیروقت نیست، دیگ میاد نه میتونه و نه روم میشه ب بیچاره بگم بچه رو بگیر. یه روزایی میشینم زار زار گریه میکنم ها ولی خب چ میشه کرد
عزیزم من پسرم ۲ سال و ۸ ماهشه دخترم ۲ ماهشه خیلی سخته
الهی قربونت برم من آخه🥹دلم ریششش شدبرات...حتی تصورشرایطت برام سخته خدابهت توان وقوت مضاعف بده من بایه بچه نمیرسم چ رسددوتا...ولی انشالله خیره عزیزم تحمل کن یکمم
عزیزم دوقلوهای من الان نزدیک به ۳ ماهشون هست بهتر از قبل شدن گریه کردنشون خوابیدنشون بهتر شده روزای اول خیلی سخته انشاالله از شما هم بچت آروم بگیره
عزیزم میدونم شرایط سختی داری منم شرایطم سخته دوقلو دارم با پسرم ۵ سالشه اینقدر اذیت میکنه ولی شاید شما شوهرت یکم کمک کنه از من هیچی کمکم نمیکنه خودمم تنهای تنها
خیلی حق داری خیلی سخته
دقیقا حال این روزهای من ...
همسرم برای پسرم خییییلی خدایش کمکم کرد الان ک دخترم ب دنیا اومده هییییچ کمکم نمیکنه تازه خودشم بیشتر برام کار میتراشه ...من مامانم ی هفته پیشم بود الان خودم تنهام .... با دوتا بچه شیر ب شیر
هممون همینیم خواهر خسته ی خسته اما وقتی فکرشو میکنم ک بچها بیگناهترینن مجبورم تحمل کنمو ادامه بدم ب این فکر کن ک میگذره بزرگ میشن همیشه اینجوری نمیمونه
ای جانم خدا حفظشون کنه
ابجی بخدا ماهم همینیم بذار ک من ی بچه دارم ولی ی موقع هایی خسته میشم و کلافه، گریه ام میگیره
بخاطر تنهایی
غربت تو شهر غریب
هیچ دوستی نداشتن و رفت آمد با کسی نداشتن
از ۱۰ روزگی تا همین سه ماهگی هر شب بخاطر کولیکش تا صب بیدار بودم
آرزو داشتم ی شب بخوابه ک منم بخوابم
ولی گذشت
الان شکر خدا آرومه
وقتی میخنده انگار دنیارو بهم میدن
وقتی میبینم خوشحاله و آغو اغو میکنه دلم میره براش
صبر کن روزای خوبی تو راهه
خیلی خوبه دوتا بچه با فاصله سنی کم
باهم بزرگ میشن
با هم رفیق میشن
دخترت ی هم بازی داره الان صبرکن یکم بزرگتر باشه خوشحالم میشی🥹❤️
آخ که حرف دل منو زدی وقتی بهم پناه میاره با گریه خودمو نفرین میکنم که اون واقعا گناه داره💔💔هنوز بچه ان
منم ناشکری نمیکنم خداراشکر که سپهر مو دارم ولی واقعا دوتا بچه سخته من دارم جون میکنم. هرروز یکی شده بعدم شوهرم چرندیات میگه
ایا میدونی بعد دوماه شبا میخوابه دیگه راحتی
وقتی یادم میاد چهل روز اول چی بهم گذشت تنم میلرزه بیخوابی از پا درم اورد
الهی عزیزم مامان فداکار انشااالله که خدا سلامتی بهت بده صبور باش خواهر گلم درسته مادرشدن سختی خودشو داره و اینکه بخوای کم بیای نه عزیز دلم توکلت بخدا باشه
حق داری خیلی سخته. من با ی بچه بعضی وقتا خسته میشم. اما تحمل کن . مطمئنا مادر قوی هسی و میتونی این روزارو پشت سر بزاری😍
چقد درکت میکنم خدا خودش کمکتون کنه💪🏻😊
الهی بگردم خیلی سخته ایشالا خدا کمکت کنه
کسی نیس کمک حالت باشه مادرت مادرشوهرت خواهرت
الهی🥺
خدا بهت قوت بده مامان قوی انشالله این روزا میگذره عزیزم درک میکنم منم دوتا بچه دارم دختر بزرگم ۸ سالشه شوهرم ک شبا زود میخوابه من میمونم و دوتا بچه بازم خداروشکر
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.