دردودل
من خییییلی وقته دیگه نمیام اینجا یا اگرم میام نیم ساعت هستم میرم
یعنی اصلا وقت نمیکنم به شدت بی اعصاب و خستم
بنظرم الان که دختر بزرگم چند ماه مونده تا سه ساله بشه
بزرگترین و سخترین قسمت بچه ها
نه دندون نه واکسن نه شیر گرفتن نه حتی دستشویی
چالش ۳سالگی و بحران سنی لجباز شدن شدید و گریه های مداوم پرخاشگری و .. خییییلی سخته
نورا یه دختر فوق مهربون و مودب کلا عوض شده و این خیلی منو عذاب میده
حرفای دیگران و واقعا بی چاره بودن این دوره ی سنی واقعا سخته
خصوصا که بچه ی کوچیکم ۶ ماهشه و تا هر چیزی میشه همه میگن برای بچه دومته این حسودی میکنه در صورتی ک اصلا اینجوری نیست نمیگم فرق نداره براش داره ولی این برای سنشه و مخصوصا بیرون هزار برابر بدتر میشه
شماها چیکار کردین توی این دوره؟؟
خیلی خستم خیییلی

واقعا من میفهمم چی میگی
دخترمم هم اسم دخترته
چندروز دیگه سه سالش میشه و از ۳ ماه پیش چالش های ۳ سالگی شروع شد و من الان باردارم
اتفاقا همششش خداروشکر میکنم که هنوز بچه دوم نیومده وگرنه دقیقا اطرافیان میگفتن بخاطر بچه دومه. مخصوصا بعضیا که مخالف فاصله سنی کم بین بچه ها هستن

من تجربه ای ندارم عزیزم
ولی راست میگن بچه برادرشوهرم با اینکه ۸سالش بود به بچه کوچیکه حسادت میکرد و حتی بروز هم داد
بجه تو که سه سالشه و نمیتونه حسش رو بگه این رفتارا انجام میده که بهش بیشتر توجه کنی
بخای نخای توجه ها میره سمت کوچیکه
قبلش هرکی میدیدش اول بیشتر با اون بازی میکرد و نازش میداد
محبتت رو بیشتر کن بهش کار بده مثلا موقع تعویض پوشک یا آشپزی کرون با احتیاط
و کسی اومد بگو مثلا اگه دخترم نبود من از پسش بر نمیومدم بزار حس مفید بودن بکنه
بهش بگو چقدر خوبه تو هستی کمک حالم و...‌...بیارش وسط زندگیت اون الان فاصله گرفته

دختر منم آبان سه سالش میشه، الان حدود دو ماهی هست که هیلی لجباز شده قبلا اصلا اینطور نبود، الان به قول شما کمی پرخاشگر شده امیدوارم به همین بحران ۳ سالگی ارتباط داشته باشه
دارن خودشونو میشناسن بیشتر میفهمن و بیشتر لجبازی میکنن

سازش کردم باهاش وتوجه

عزیزم منم الان داشتم با‌دوستم در‌مورد همین حرف میزدم ، ب این نتیجه رسیدیم بذاریم شون مهد همین