بالاخره آقا پسر با هزار بدبختی خوابید
واقعا چقدر ما مامانا مظلومیم... تقریبا دو ساعت روی پام بود ده بیست تا لالایی خوندم دهنم خشکه خشکه کمرم داره تیر میکشه چقدر نیاز به خواب دارم اما میدونم تا چشام گرم خواب بشه بازم بیدار میشه و گریه میکنه.، باید پیش پیشش کنم باز خواب از سرم میپره تا بیام دوباره بخوابم باز صدای گریش بلند میشه بعضی شبا حتی اگه گریه هم نکنه بیدار میشم نگاش میکنم چکش میکنم که نفس میکشه صاف خوابیده سرش از بالشت نیوفتادت باشه و....
رسما شبای خیلی سختی رو میگذرونیم حدا کمک هممون کنه الهی که قدرمون دونسته بشه وافعا چقدر مادر شدن قشنگه و مادر بودن سخت😪💖

ما هیچوقت دیگه خوابمون خواب نمیشه.
استراحتمون استراحت نمیشه.
حتی تفریحمونم تفریح نمیشه.
من الان از مهمونی اومدم خیلیی بهم خوش گذشت اما اومدم خونه ۱ساعته دارم خونه جمع و جور میکنم تازه جمع شد نشستم و میدونم هامین منم الان شروع میکنه به گریه.

منم پسرم یکم ناخوشه نشتم نمیتونم بخوابم دارم کور میشم اینقدر خوابم میاد دخترم صبح میره مدرسه

آره واقعا مادر شدن خیلی سخته اما شیرینی های خودشم داره زمانی که بچتو بغل میگیری یا بغلت می‌کنه انگار دنیا رو به آدم میدن🥹