بیا تو این منجلاب زندگی یه لیوان چایی برات بریزم تصدقت...☕️

چند روزی بود زندگی روال شده و بود پسرم بدون دغدغه و غر زدن هر روز میرفت مهد تا اینکه امروز صبح گفت نمیرم😮‍💨

امروز عکاسی داشتن لباس آماده کرده بودم من خیلی ذوق داشتم اما وقتی پسرم گفت نمیرم واقعا خورد تو ذوقم🥲

هر چی بهش توضیح دادم و داستان گفتم فایده نداشت که نداشت بعد نوبت باباش شد اونم کلی حرف زد و … اما بازم پسرم قبول نکرد😬

گاهی اوقات از این همه چالش کلافه و سردرگم میشم😰

ولی سعی کردم آروم باشم و صبحانه م رو خوردم گفتم اشکال نداره فریلنسری همینه دیگه اگه انتخابت این بوده که تو خونه کار کنی پس نمیتونی قانونمند کار کنی برای همین یه کوچولو روی سایت کار کردم و خاموشش کردم چون پسرم نمیذاشت تمرکز کنم🙂

الانم کلا برنامه ای که برای امروز چیده بودم ریخت بهم دار به برنامه جدید با حضور افتخاری پسرم میچینم🤓

تصمیم فعلا به این شد که با هم بریم خرید و بعدم ناهار درست کنیم👩🏻‍🦰👦🏻

بقیه روز هم خدا بزرگه👀

ولی یه خشم از روزگار دارم😄م

تصویر
۸ پاسخ

آفرین بت،من چقد ازشما و دوسه تا دیگه از مامانای گهواره انرژی مثبت میگیرم نازنینم

افرین به شما🧡دقیقا همینطوره بعضی روزا هیچی رو‌روال نیس

من بودم به بهانه خرید جایزه یا چیز دیگه از خونه میبردمش بیرون یه چیزی براش میخریدم ومیفرستادمش مهد پسر منم گاهی وقتا که تو خونه نق میزنه و میگه نریم همیچین که میرسه جلوی مهد بدو بدو میره چون واقعا اونجارو دوست داره

چه با سلیقه ای😍

چقدر خوبه که اینقدر انرژی مثبت هستین عزیزم خیلی ارزشمنده که تو این اوضاع و لجبازی بچه ها بتونیم خودمونو کنترل کنیم و عاقلانه رفتار کنیم❤️

وای من بودم بخاطر کنسل شدن عکاسی خیلی غصه ام میشد😥
بچه ها همیشه دقیقا کاری میکنند و تصمیمی میگیرند که نباید...

عزیزم باهاش صحبت کن شاید اونجا کسی اذیتش کرده یا بچه ها چیزی گفتن

این که درست کردی چیه؟

سوال های مرتبط

مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 ۴ سالگی
⛔ لطفا 🚫 لطفا 🚫 لطفا 🚫 عزیزی که باردار هستی نخون ...⛔


امروز ۲۷ام رمضانه و من برای بار دوم از ماه مهمانی خداوند بیرون انداخته شدم ...
امسال حتی شب های قدر هم اجازه ورود به خونه اش رو نداشتم چون هم خودم مریض شده بودم و هم پسرم ...
یه جورایی خودمو باختم انگار ...
می ترسم!
چند روز پیش ازش خواستم تا منو نبخشیدی بهم فرزند نده دیگه ... هروقت بهم عطا کنی یعنی بخشیدیم!
۴روزه شده ۲سال!
۲سال پیش ۲۳ماه رمضون ات بعد از احیای شب قدر، بعد از اووون همه گریه و بی تابی اومدیم خونه و من اون قرص هارو با گریه استفاده کردم، عین ۴۵دقیقه رو گریه کردم چون دیگه حوصله بحث نداشتم!
خسته بودم! بریده بودم!
دلشکسته بودم!
من تنها بودم! فقط من بودم! خودم و خودم!
مسعود رفته بود معاینه فنی بگیره و منو تو این لحظات مهم تنها گذاشته بود ...
یه جورایی انگار میخواست خودشو مبری کنه از این کار؛ با اینکه تماما خودش موافق این کار بود و تماااام قد وایساد و گفت باید ک باید!
"با سکوتش با حرفاش با بی محلیاش با تمام وجود ۳روز ی کلمه هم باهام حرف نزد، ۳روز هیچی نخورد، هییچییی! روزی فقط یه استکان آب"!
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
منم بار اولمه دارم زندگی میکنم، پس فدای سرم اگه جایی خراب کردم…🤷‍♀️
والاااااا…😂

اما از این روزامون بخوام بگم:

این ساعت از روز که میشه باید چشمام رو با چوب کبریت باز نگه دارم😴🫩

برای همین متوسل میشم به یه شات قهوه☕️

چالش این روزامون اینه که پسر کوچولومون صبحها از ساعت ۹/۳۰ تا ۱۲ میره مهد🍭

وقتی برمیگردیم یه ناهار میخوریم و من واقعا دلم میخواد بخوابم چون از صبح دارم میدوم 🏃🏻‍♀️ تا همین ساعت🙃

اما اگه بخوام بخوابم پسرمم میخوابه شب دیگه زود نمیخوابه و این اصلا خوب نیست🫠

اما وقتی ظهرا نمیخوابه من طرفای ۸ شامش رو میدم و نهایت تا ۹- ۹/۵ میخوابه و هم یکم مغز خودم استراحت میکنه و هم به کارای مورد علاقه م مثل فیلم دیدن، کتاب خوندن و گاهی هم تمیز کردن خونه میگذره…☺️

و از همه مهمتره خودمو همسرم راحت بدون اینکه حواسمون باشه یه موش کوچولو حواسش به حرفای ما هست حرف میزنیم و برنامه ریزی میکنیم و…😌

شما این روزا چه چالش هایی دارید؟!🤔
مامان آرسام مامان آرسام ۳ سالگی
سلام مامانا پسرمو سه ساعت گذاشته بودم پیش کسی برای انجام یکاری اونم داخل گوشیش ماشین بازی دانلود کرده بود داده بود پسرم بازی کرده بود ازون به بعد پسرم همش میگفت مهسا برام داخل گوشیش ماشین تصادف گذاشته توم بزار منم ب اصرار پسرم بازار دانلود کردم چندتا بازی دانلود کردم نمیدونستم پسرم اینقدر وابسته به گوشی و بازی میشه یعنی توی این یک هفته دهتاا بازی دانلود کرده صبح که چشمش رو باز میکرد گوشی بده بازی تا شب. منم الان با مامانم صحبت میکردم پسرم لج گرفت گوشی بده بازی کنم بازی کنم نذاشت با مامانم صحبت کنم منم بهش گفتم همه بازیارو پاک کردم نیم ساعت بغلم گریه کرد خوابش برد واقعا نمیدونم باید چیکار کنم بنظر تون همه رو پاک کنم از فردا عادتشو ترک بدم؟؟؟همش یک هفته بعد هم نمیشه ولی خیلی وابسته شده بود به بازی اصلا دوست ندارم نصف روز مهد می‌ره نصف روز هم خودش تنهایی یا با من یا روزی یکی دوساعت برنامه کودک میگذروند ولی چند روزه سرش همش تو گوشی بود
مامان 🐥🌈Sonsʊz Aşk مامان 🐥🌈Sonsʊz Aşk ۳ سالگی
نمی‌دونم چرا اینو مینویسم یهویی یادم افتاد من بچه دار نمی‌شدم اولی رو رفتم دکتر دومی رو خدا هدیه داد دختر بود حتی میخاستم اسمشو هدیه بزارم ولی چون تو قرآن ضحی رو دیده بودم گفتم ضحی میزارم میدونید چرا خدا بهم داد ؟ پاداش کاری که کردم حتی خواب حضر محمد ص دیدم نمیخام تعریفشو کنم من تو تاپیکهام شروع کردم داستان یه خانوم مشهدی که بعد از مرگ زنده شده بود من این داستان رو که خوندم جوری شدم درسته بعضی چیز هارو مثل حجاب نماز روزه رعایت میکردم و ته دلم لرزید با این داستان گفتم بزارم فضای مجازی روزی که رفتم دارو بگیرم برای اینکه چند ماه بود نامنظم پریود میشم شکمم خیلی درد میکرد چون دکتر هم جوابم کرده بود گفتم خانوم دکتر من از وقتم گذشته من بچه دار هم نمیشم به دارو بنویس پریود بشم اونم بدون آزمایش دارو داد بیرون اومدنی چشام سوخت از اشک گفتم خدایا شکرت بیشتر آدما طبیعی باردار میشن اینم من برای دومی هم باید برم دکتر چون مادر من باردار نشد من تک فرزندم به مادرم نازا میگفتن من دلم میشکست هنوزم اونقدر ادماهای بد هست هنوزم دلشو میشکنن
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
‏واقعا نمیدونم به پوستم برسم😶‍🌫️
سلامت روانمو در نظر بگیرم‌🤯
سلامت جسمانیمو درمان کنم🧑🏻‍⚕️
مراقب دوندونام باشم🦷
خوشگل بمونم👱🏻‍♀️
کتاب بخونم📚
کارکنم👩🏻‍💻
پارتنرخوبی باشم♥️
آدم خوبی باشم👩🏻‍🦰
عشقو حال کنم💃
اصلا نمیدونم کاش پیشی بودم…🐈😂

این روزا احساس میکنم کمی تو روزمرگی هام گم شدم…🤦‍♀️

این ترم باشگاه ثبت نام نکردم احساس کردم بیشتر دارم عذاب میکشم چون ترم تابستون کلا از ۳۶ جلسه ۱۰، ۱۲ جلسه بیشتر نتونستم برم و همه ش عذاب وجدان داشتم🤷‍♀️

فعلا به خاطر شرایط کاری و پسرم که بیشتر به حضورم نیاز داره گفتم باشگاه رو حذف کنم😬

ما مادرا برای محافظت از فرزندمون اولین کاری که میکنیم از برنامه های خودمون میزنیم …

اون روز یه نمودار از بعد از به دنیا اومدن فرزند میدیدم و دیدم چقدر شبیه زندگی خودمه این نمودار کلا نشون میداد که یه پدر بعد از به دنیا اومدن فرزندش نمودارش کاملا صعودی و با موفقیت های پی در پی بود اما متاسفانه نمودار مادر کاملا سینوسی و بیشتر نزولی بود به خصوص ماهایی که خانواده هامون کنارمون نیست بیشتر از اهدافمون دور میشیم چون مراقبت از فرزندمون بیشتر میشه به عهده خودمون😇

اما تا حدودی از خودم راضیم که سریع شغلم رو از زندگیم حذف نکردم☺️
خیلی از مادرا هستن که مجبور شدن به خاطر شرایطشون دست از کارشون بکشن…

از این حرفا گذشته…
من عاشق سبزی تازه م بوش دیونه م میکنه🌿🌱☘️🍀

از همه بیشتر هم پیازچه و تربچه دوست دارم🥰