۸ پاسخ

به یه انار یا خوشه انگور سوره پس بخورن هر موقع بهانه شیر گرفتن ادونه بهش بده زود دل میکنه و ارامش میگیره

من موقع گرفتن از شیر خودم گریه کردم،رفتیم خونه مامان اینا با کمک آبجیا از شیر گرفتیم ،تلخک زدم ب زور خورد ،چسب زدم کند،رژ قرمز زدم تا ترسید نخورد اما دو روز گریه کرد

عزیزم بالاخره باید میگرفتی دیگه عیب نداره عذاب وجدان نگیر

منم دو شب یهو شیشه پسرمو گرفتم ازش البته پسرم روزی دوبار ظهر و شب موقع خواب میخورد ک همونم سخت بکد چون با شیشه مبخوابید دوروز اول سخته بعدش عادت میکنن نگران نباش دیگه

اشکالی نداره بالاخره باید از یه جایی شروع میکردی الآنم تا میتونی با انواع خوراکی سرگرمش کن کلا یادش میره

دیگه قطع کردی باید میکردی پسر من انقد گریه ۲۶ ساعت فقط گریه اصلا آروم نشد ولی دیگه ندادم انقد گریه کرد از دماغش خون اومد خودم حال روحیم از بچه بدتر بود انقد عذاب وجدان داشتم ولی ندادم

خیلی خوب داشتم پیش میرفتم از روزی چند وعده رسیده بودم به دو وعده

از من به شما مادران نصیحت نکنید این کارو

اخ از دست این قدیمیا... علت این همه مشکلات روانی تو جامعه چیه؟!؟ این همه تروما؟!؟!
این بچه قبل از شناخت مادر اون رو شناخته از مادر بیشتر دوستش داره و اونوقت اینطوری....
دیگ کاریه ک کردی نباید بهش بدی دیگ

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان Liam👶 مامان Liam👶 ۱ سالگی
سلام دوستان گلم میخوام تجربم از شیرگرفتن بهتون بگم😌😅
در عرض پنج روز کامل از شیر گرفتم دو روز اول شیر روز قطع کردم به سینم تلخک زدم روز اول نخورد ولی روز دوم همینجوری تلخ خورد😅 روزسوم رژ قرمز زدم گفتم اوف شده میترسید نمیخورد و اینکه اصلا پیشش دراز نمیکشیدم چون درازکشیدنی شیرمیخواست روزا باهاش بازی میکردم یاحتی خونه رو تمیز کردنی یه دستمالم میدادم بچم تمیز کنه فقط برااینکه سرگرم بشه یابیرون میرفتیم قبل ظهر اصلا نمیخوابوندمش ساعت دو میخوابید روزا تا میومد شیر بخوره بهش غذا یا خوراکی میدادم بهونه شیر میگرفت با خوراکی حواسشو پرت میکردم
رو چهارم پنجم دیگه کلا شبام ندادم شبام باهاش بازی میکردم خسته میشد جوری ک خودش میگفت بخوابیم من شب اول ازش جدا خوابیدم ک نصف شب بیدارنشه برای شیر ولی باز پیدام کرد😅 دیگه بیخیال شدم رفتم پیشش خوابیدم بهش آب دادم گذاشتم روپام خوابید تاصبح

اینم بگم پسرمن قبلناشبا ۹ میخوابید تا صبح چندبار برا شیر بیدار میشد صبح هم ساعت شیش بیدار میشد ولی الان شب ساعت ده ونیم اینامیخوابه تاصبح ساعت هشت میخوابه رفته رفته بیشترم میخوابه غذاشم خوب بود ولی الان دوبرابر میخوره اینم از تجربه ترک شیر😘🩷🩵


#شیر
#ترک_شیر
#قطع_شیر
#شیرشب