۹ پاسخ

به یه انار یا خوشه انگور سوره پس بخورن هر موقع بهانه شیر گرفتن ادونه بهش بده زود دل میکنه و ارامش میگیره

اخی عزیزم داشتی درست پیش میرفتی با عقل و درایت خودت .
الان که 20 روز گذشته از تاپیکت در جه حالین با کوچولوت؟
خودت و ببخش هنوز کلی مرحله توی زندگیشون هست که میتونی همه رو فقط با عقل خودت پیش بری و نصیحت های بقیه رو فورا عملی نکنی

من موقع گرفتن از شیر خودم گریه کردم،رفتیم خونه مامان اینا با کمک آبجیا از شیر گرفتیم ،تلخک زدم ب زور خورد ،چسب زدم کند،رژ قرمز زدم تا ترسید نخورد اما دو روز گریه کرد

عزیزم بالاخره باید میگرفتی دیگه عیب نداره عذاب وجدان نگیر

منم دو شب یهو شیشه پسرمو گرفتم ازش البته پسرم روزی دوبار ظهر و شب موقع خواب میخورد ک همونم سخت بکد چون با شیشه مبخوابید دوروز اول سخته بعدش عادت میکنن نگران نباش دیگه

اشکالی نداره بالاخره باید از یه جایی شروع میکردی الآنم تا میتونی با انواع خوراکی سرگرمش کن کلا یادش میره

دیگه قطع کردی باید میکردی پسر من انقد گریه ۲۶ ساعت فقط گریه اصلا آروم نشد ولی دیگه ندادم انقد گریه کرد از دماغش خون اومد خودم حال روحیم از بچه بدتر بود انقد عذاب وجدان داشتم ولی ندادم

خیلی خوب داشتم پیش میرفتم از روزی چند وعده رسیده بودم به دو وعده

از من به شما مادران نصیحت نکنید این کارو

اخ از دست این قدیمیا... علت این همه مشکلات روانی تو جامعه چیه؟!؟ این همه تروما؟!؟!
این بچه قبل از شناخت مادر اون رو شناخته از مادر بیشتر دوستش داره و اونوقت اینطوری....
دیگ کاریه ک کردی نباید بهش بدی دیگ

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان 🫶آقا علی🫀 مامان 🫶آقا علی🫀 ۱ سالگی
پارت اول :تجربه من در گرفتن شیر از پسرکم
علی شیر خودمو خورده و حالا میخوام بگم چجوری پسرم از شیر گرفتم واسه مامانا که ایده بگیرن
من از یکسالگی به بعد شیر رو بردم روی روزی سه بار قبل خواب شب و ظهر و صبح زود توی خواب یعنی بعد که از خواب بیدار میشد دیگه شیر نمیدادم صبحانه میدادم تا ۱۸ ماهگی
از ۱۸ ماهگی به بعد اول فقط قبل خواب شب و ظهر شیر میدادم بعد وقتی که دیگه میخواست خوابش ببره سیر شده بود ازش سینه رو میگیرفتم میذاشتم روی پام گاهی بیدار میشد دوباره شیر میخورد گاهی هم راضی میشد بخوابه
گاهی هم توی خواب اب یا در حد ۲۰ سیسی اب قند میدادم که دلش اروم بشه یا تشنگیش رفع بشه
بعد که عادت کرد به روی پا خوابیدن اومدم موقع خواب ظهر شیر ندادم ، باهاش حرف میزدم بازی میکردم گاهی بهونه میگیرفت میذاشتم کمی شیر بخوره اما بازم توی هوشیاری ازش میگیرفتم و رو‌پا میخوابوندم بعد که کلا به نخوردن شیر برای خواب ظهر عادت کرد اومدم برای خواب شب هم همین کار رو کردم و همین پروسه رو طی کردم
مامان جذابم👀❤️ مامان جذابم👀❤️ ۱ سالگی
سلام تجربه من از شیر گرفتن پسرم

پسرم کامل شیرخشکی بود تا یک سالگی مرتب میدادم یک سال و یک ماه بهش شیر پاستوریزه دادم اینم بگم شیر شبشو از ۸ ماهگی کم کم کامل قطع کردم اون یک سال ‌و یک ماهگی که شیر پاستوریزه رو شروع کردم فقط روزا بود تا یک سال ‌و دو ماه بهش پاستوریزه دادم بعد یه قوطی شیر خشک گرفتم نان دیدم بدجور بچه یبوست شد دیگه دوباره پاستوریزه رو شروع کردم بهش ماست و پنیرم میدادم تا یک سال و ۵ ماه دیدم بچه بدجور به شیشه وابسته شده مدادم روزا در حال مکیدن بود غذا نمیخورد فق شیشه دیگه تصمیم گرفتم ازش بگیرم دیگه موقعی که شیر میخواست سرگرمش میکردم نخود و کشمش میدادم یا خوراکی‌های مجاز فقط بگم تا یه هفته موقع خواب اذیت میکرد ولی صبر میخواد شیشه شیر هاشو هم قائم کردم گفتم سگ کوچولو چو چو اومده برده😂
دیگه کم کم خودش نخواست الان بچه من راحت چندین ماه از شیر گرفتمش واقعا آدم راحت میشه بچه بهترم غذا میخوره بازی میکنه قبلش فق شیشه به دست بود