خانما دختر من همش واسه همه کاراش منو صدا میزنه همهههه کاراش ب من میگه حتی با باباش میشینیم گوشی باباشو برداشتنیم ب من میگه میگم از بابا اجازه بگیر میگه تو از بابا اجازه بگیر یعنی گاها انقد عصبانی‌میشم گریه م‌میگیره دلیلش چیه؟

۲ پاسخ

اگر میتونین بذارینش مهد یا پیش ۱

این ک خوبع ، دختر من اینقدر به من وابستس، پیش باباش اصن نمیمونه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب
علت رشد نکردن کودک
علت رشد نکردن کودک چیست؟

سوال های مرتبط

مامان هلن مامان هلن ۴ سالگی
سلام مامانا
دخترم یک سال و نیمشه و یه سری کلمات میگه ولی اسامی رو خیلی صدا نمیزنه
مثلا بابا و ماما میگه اما یه وقتایی هم قاطی میکنه و به منم میگه بابا و یا اسم خواهرش بلده ولی صداش نمیکنه خییییلی کم یا مامان جون و بابا جون و صدا نمیکنه و بیشتر وقتا به دوتاشون میگه بابا کسی بچش اینطور بوده راهنماییم کنه
مامان آوا جون مامان آوا جون ۴ سالگی
دخترم ازعمه اش یادگرفته میگه تخم سگ 😵‍💫😵‍💫😵‍💫میگم ازکجا یادگرفتی میگه عمه به مرسانا میگه مرسانا دخترعمه اش اینم هی به باباش میگه😐😐😐😐
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۴ سالگی
سلام خانوما دختر من یه دفعه تب کرد میگه سردمم هست از باباش گرفته سرماخوردگی این دارو خوبه ؟؟برای تب ولرز چه دارویی بدم
مامان لیانا مامان لیانا ۴ سالگی
کسی هست راهنمایی کنه و منو دختر اولیم چند وقتیه به مشکل خوردیم جای خواب منو همسرم یکسال جداست از وقتی دومی اومده خودم نمیتونم رو زمین بخواب بدن درد شدید میگیرم من و بچه ها رو تخت خودش تو پذیرایی شبام از خستگی بیهوش میشم شاید یک ماهی ی بار رابطه داشته باشیم مخصوصا دیروز عذاب وجدان دارم بدجور نیشگون گرفتم عین این وحشیا گازش گرفتم تو دستشویی مقاومت میکنه کم خواب کم غذا دیروزم که رفتیم شهر بازی قبلشم برده بودمش پارک گریه الکی سر هرررچی تو شهربازی همینطور از قبل گفتم حتی خودشم گفت این آخرین بازیه این آخرین بازی تنها کسی که گریه کرد همین بود خیلی گریه هاش بیشتر شده از اونور رابطش با باباش بد شده خیلی سه شب پشت هم میگه من دیگه بابا نمیخوام چیکار کنم این وسط یعنی گند زدم با این بچه بزرگ کردنم گند
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آریاواسراء مامان آریاواسراء ۴ سالگی
هر چقدر میگن دخترا بابایین بی حق نگفتن 😑دخترم هنوز خوب حرف نمیزنه میگم اسرا تو دختر منی؟؟؟میگه نه
میگم پس دختر کی هستی ؟؟؟
میگه بابایی
😂😂
بعد زیر چشمیم منو نگاه میکنه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جوجه جون مامان جوجه جون ۴ سالگی
سلام پسرم بعضی وقتها در طول روز میگه میترسم میگم از چی ؟ جواب نمیده... بعضی شبها هم گریه میکنه از ، ، خواب بیدار میشه میگه میترسم میگم من پیشتم، میدونم میترسی، از چی؟ خواب بد دیدی، اما گریه گریه میترسم.. نوازش میکنم، دست میکنم تو کمرش.. بغلش میکنم.. بعد میخابه.. در طول روز مطمئنم چیز ترسناک ندیده.. نترسیده از چیزی... واسه شما هم پیش امده؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ارغوان مامان ارغوان ۴ سالگی
چقدر دلم برای دخترم میسوزه . اومده تب سنجش رو آورده میگه مامان تبت رو بگیر میگم این مال بچه هاست میگه ولی بدنت داغه
.ی شربت خوردم رفتا آب اورده برام میگه بخور مامان مزه ش تو دهنت نمونه . آخر سرم گفت میام کنارت نگرانتم تو بغلم خوابید . دلم براش میسوزه که اینقد زود داره بزرگ میشه مگه این دنیا چی داره . ناراحتم که از بازی و سرگرمیش بخاطر من زد و اومد کنارم .
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان هلن مامان هلن ۴ سالگی
سلام مامانا
دخترم یک سال و نیمشه خیلیا رو میشناسه به اسم اما هر وقت ازش میپرسم این کیه همه رو میگه بابا و یا اگر بپرسم اسمش چیه همه رو اسم خودش میگه هانا
کسی بچش اینطور بوده که درست بشه؟ خیلی نگرانم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان همتا مامان همتا ۴ سالگی
خانما دختر من همش میگه با من بازی کن امروز نزدیک سه ساعت بازی کردم باهاش باز میگه بیا بازی کنیم روزایی ک بازی میکنم باهاش اینجوری حریص تر میشه نسبت به روزایی ک‌وقت بازی ندارم‌ میدونین دلیلشو؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیلین مامان آیلین ۲ سالگی
من امروز از صمیم قلبم آرزوی مرگ کردم برای خودم خدایا خسته شدم از دست بچهام خیلی آبرو بر و اذیت کنن حالا پسرم دوسالشه میگم به درک کوچیکه سرش نمیشه ولی امااااان از دخترم چهار سالشه منو به چهارمیخ کشیده همش گریه همش حرف بد همش داد و بیداد داداششو میزنه بازی نمیکنه هرچی داداشش برمیداره می‌ره از دستش میگیره که گریه کنه من واقعا کم آوردم خونه کسی میریم یا کسی میاد خونمون واقعا از کاراش خجالت میکشم خدایا چه غلطی بکنم چه خاکی تو سرم بریزم با مشاور هم صحبت کردم ولی تاثیرش درحد دو روزه 😭😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان محمد صالح مامان محمد صالح ۴ سالگی
خانما به نظرتون من پسرم رو ببرم گفتار در مانی یا نه ؟
پسر من همه چیز رو بلده ولی یه سری از کلمات رو به زبان بچه گونه میگه مثلا کلمه ی رو میگه ه ل رو میگه ه ر رو میگه ه اینجوری چی کنم ؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آراد و هیراد مامان آراد و هیراد ۴ سالگی
سلام مامانا میشه لطفاً با توجه به تجربه و دانشتون منو راهنمایی کنین؟
پسر من متولد تیر۱۴۰۰هستش... اسمشو برا پیش یک نوشتم اما دوروزه که میبرمش اصلا حاضر نشده که بره تو کلاسشون همش دم در با هم نشسته ایم....داخل کلاس هم اجازه نمیدن که من برم باهاش ...شنیدم که مدیرشون به مربی می‌گفت دیگه از فردا بچه ها رو بیار تو کلاس درم ببند بدون مادراشون میگه چن روز که گریه کنن عادت میکنن....بنظرتون چیکار کنم ؟ادامه بدم اینطوری با کلا نفرستمش ؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان نویان مامان نویان ۴ سالگی
سلام خوبی مامانا..من ی چیزی بگم پسرم پامیشه میزنه ب دیوار بادستاش واسه خودش اهنگای بی معنی میخونه بعضی با خودش حرف میزنه ...وقتی حوصلش سر میره این کارو میکنه.. یا دور خودش میشینه میچرخه میگم چرا این کارو میکنی میگه دارم میچرخم...طبیعیه؟ زیادم با خودش بازی نمیکنه باید یکی باشه باهاش بازی کنه..مثلا بشینه باخودش بازیکنه ن زیاد ...باید یکی باشه مثلا من یا باباش یا بچه های دیگه ...
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سپهر مامان سپهر ۴ سالگی
سلام مامان ها نمیدونم پسرم چرا اینطوری شده از خانواده مادرم تنها نوه بوده چند ماه دیگه بچه داداشم به دنیا میاد و پسر من جدیدا میگه من نی نی هستم و من رو میزنه از اونطرف میگه دوستت دارم ولی باید فقط تو رو بزنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نگار مامان نگار ۴ سالگی
خانما توروخدا بیاین بهم بگید کار درست چیه اونایی ک تاپیکای قبلیمو خوندن مسدونن همون اقاعه دخترشو میفرسته خونمون همش رابطه دخترمو دخترش خیلی خوب شده دختر منم میره پیش اون باباش بهش میگه برو هرچیم من میگم میگه عیب نداره دختر اونم میاد بزار بچه راحت باشه بعد من رفتم دم در ک پسرم ک کوچیکه دور نشه از خونه اخه بدموقعست این مرده ام اومد دونه بهم داد برا پرنده هام هرچی بهش گفتم نه احتیاجی نیس زیر بار نرفت منم ب ناچار گرفتم بعد گف انقد بچه هاتو صدا نزن بزار راحت باشن دوبا ه بعد چند دقیقه بهش گفتم پسرمو لطفا بیارین دوباره شروع کرد ب تعارف ک ولش کن بزار راحت باشن بدون شام خوردن برن ناراحت میشمو از این حرفا منم بهش گفتم نه میخوام ببرمش دستشویی دیدم دوباره خودش رف اوردش ی لقمه کبابم گرفت سمت من گف حتما باید بخوری گفت نه ممنون من شام خوردم یه سره اصرار کرد تا پسرم از دستش گرفت خیلی حس بدی دارم نمیدونم واقعا تو عالم همسایگی اینطوره یا کلا ادم خوبی نیس
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر