سلام شبتون خوش
خیلی دلی ، به مناسبت تولد پسرم 🥹
شش سال پیش چنین موقعی ی پسر تپل سفید با موهای بلند و مشکی دوازده ساعتی بود بدنیا اومده بود
یادم میاد وقتی بهوش اومدم دستگاه بهم وصل که فشارم رو چک کنن
سر عمل رفته بود روی ۲۰ دکتر به مامانم و همسرم گفته بود اینجا واینسین معلوم نیست کی بهوش بیاد خیلی وضعش بده، بیچاره ها چخ استرس کشیده بودن تو غربت آخه من واسه سزارینم رفتم مرکز استان، از اون طرف بچه ایی که صدای گریه اش نمیاد و کبوده و اکسیژن بهش نمی‌رسیده باید زیر دستگاه می‌بود....خلاصه به خواست خدا من خیلی طول نکشید بهوش اومدم ، ولی پسرم کنارم نبود چقدر نگران بود، 🥺 چ روزای سختی بود ، یادمه نمیتونستم شیرش بدم درد داشتم، ولی گذشت الان فسقل برا خودش مردی شده از بس شیطونه و همش تو آفتاب ی لاغره سبزه شده😆 مهد میره مشق مینویسه، زبون هم داره دو متر ماشالا🥰
خداروشکر بابت وجودشون🙏❤️
هر چند من حس میکنم مامان خوبی نبودم دارم تلاشمو میکنم بهتر شم کاش بتونم بهترین ها لحظات رو براش بسازم...
دیروز هم رفتیم کیک و کادو گرفتیم تو پارک عکس گرفتیم ازش
امروز بردم پارک باز ، شامی هم که دوست داشت براش خریدم
که لذت ببره😊

فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری

۵ پاسخ

عزیزم😍
تولدش پرتکرار

سلام مبارک باشه موفقیتش ببینی ❤❤
ایشالا همهههه بچه ها خوشبخت بشن🙏

عزیزم،م تولدش مبارک باشه شازده

عزیزدلم تولدش مبارک داشتم‌میخوندم زایمان خودمو تصور میکردم🥺🥺❤️❤️

متولده چنده تاریخ تولدش؟پسرم ۹۸/۷,۱۱بود

سوال های مرتبط

مامان پویان🩵فرهان💚 مامان پویان🩵فرهان💚 ۶ سالگی
پیرو تاپیک قبلی،بماند که چقد اون پسره امیرعباس به بچه من نه گفته و گفته نمیام و مامانم نمیذاره، یه روز یکی از همکلاسی های پسرم اومده بود دم خونه مون با پسرم بازی کنه، بعد پسر منم دیگه رفته پیش دوستش، این امیرعباس هم بهش برخورده و رفته به مامانش گفته پویان بیشتر با امیرعلی همکلاسیش هستش تا من،بعد که همکلاسی پسرم میره، پسرم همین امیرعباس همسایه مونو صدا میکنه ولی مامانش نمیذاره بیاد میگه اون موقع که رفتی با همکلاسیت فکر الانو میکردی 🙄🙄 اینارو امروز مامانش خودش بهم گفت، نگا توروخدا چیارو یاد بچه شون میدن و کینه و دشمنی رو، بعد اون پسره اینقد به حرف مامانش گوش میده که حد نداره ولی بچه من مارو به هیچی حساب میکنه، من وقت نکردم همون لحظه جوابشو بدم چون بچه نوزادم تو خونه بود و تنها، حالا به نظرتون به مامانش بگم ازت ناراحت شدم که بچه تو شیر میکنی که سمت بچه من نیاد چون یه بار بهش گفته همکلاسیم اومده، اینهمه خودتو و بچه ت به پسر من نه گفتین و گفته نمیاد، میدونید عادت کردن از بس بچه ساده من رفته سمتشون و صداشون میکنه،
بگم به مادره یا نه اصلا اهمیت ندم و به روی خودم نیارم؟
متاسفانه هر چی به بچه م میگم نرو سمتش، صداش نکن انگار به دیوار میگم
مامان کیان مامان کیان ۶ سالگی
فرزند پروری فرزند پروری


الان میخواستم پسرمو ببرم مهد شوهرم اومد خونه. من یه شلوار نیم بگ با یه تیشرت باکسی پوشیده بودم ک قد تیشرت زیر باسنه مهد پسرمم نزدیکه ،سه کوچه پایین تر از خونمونه. یه دعوایی راه انداخت ک نگو . گف میخواستی اینطوری بری؟؟ منم عصبانی شدم بش گفتم خواهر خودت که سر لخت میاد بیرون. (خواهرش کلا شال نمیپوشه بیرون میره)میگه اون به من ربط نداره خودش میدونه و شوهرش . بعد با این ک رفتم مانتو پوشیدم . گف کلا نمیخواد ببریش . منم بش گفتم تو تصمیم نمیگیری ک ببرم یا نبرم. چون عصبانی بود آخرشم نرفتم مهد .بعد ۳۰ دقیقا الان زنگ زده ببرش . الان هم دیر شده هم خودم حالم بده نمیتونم برم . طفلی پسرم خیلی ذوق داشت ،از صب هی میگه ساعت چند باید برم. 😔. نمیدونم چرا اینطوری رفتار کرده چند بار با اون لباس با هم رفتیم پارک و فروشگاه و جا های دیگه و... الان نمیدونم چ مرگش بود. این حساسیت طبیعیه . شما اینطوری لباس میپوشید؟ به نظر خودم ک لباسم مشکلی نداشت چون شلوارم گشاد بود . اوکی بود خیلی بی حجاب نبود آستین تیشرت هم بلند بوده. شوهرشمام رو لباس پوشیدنتون گیر میدن؟


تب فرزند پروری استامینوفن