حالم از خودم از این بچه اززندگیم بهم میخوره صبح تا شب بهونه نق گریه چسبیده بهم هرجا رفتم آنقدر گریه میکنه فقط حرف شنیدم شب تا صبحم همش هم گریه خاب راحت نداریم شدم عین یه زن ۶۰ ساله کمردرد پادرد افسردگی گرفتم هیچ حسی دیگه بهش ندارم مثل سگ پشیمونم هیچ لذتی نبردم از این زندگی و بچه داری نمیدونم دارم تاوان چیوپس میدم 😔😔😭😭😭😭😭

سلام عزیزم اگه تهران هستی بچه ات رو ببر پیش خانم دکتر نسرین منبع جود خیلی خوب بچه ها رو درک میکنه و با حوصله و دقت هستش

قلبم تیر کشید اینجوری گفتی

عزیزم شاید درد داره ببرش دکتر چک کنه
شاید ترسیده
بچه بس دلیل نق نمیزنه

سلام عزیزم میدونم خسته ای،کلافه هستی بچه داری هست،کارای خونه هست،شوهر داری هست و باید همه اینا رو به تنهایی انجام بدی
میدونم دوست داری یکم ازاد و راه و بدون نگرانی برا خودت وقت بزاری و این حق تو و همه ما مادراست
عزیز دلم بچه خودش نخواسته که بیاد ما اونا رو بزور اوردیم پس نباید ناامید بشیم از بچه و زندگی چون هرچقد ما بد بشیم یا خسته باز این بچه تو اوج اون ناراحتی و احساس بی کسی باز ما رو دوست داره و باز ما رو میخواد

بحاطر حرف بقیه خودتو بچتو عذاب نده اگر بچت اروم بود باز میگفتن چرا اینقد ارومه حالش خوبه؟بچه ها همینن عزیزم به نظرم بغلش کن حس خوب بهش بده هم خودت عصبی شدی هم اون طفلی میگذره این روزا گلم

راستی اینم بگم یعنی چی ک من عشق حال نکردم چی از خدا میخای میدونی خیلی ها همون رفیق های مجرد مون دوس دارن جایی ما باشن ولی تو داری ناشکری میکنی

بچه مهربونی میخاد لبخند میخاد گشنه میشه شیرشو میخاد از همه مهم تر چرا ناشکری میکنی همه ما اینجور هستیم پس من چی بگم وضع زندگی مو بیایی ببنی خندت میگیره همش اولیت بچه ام هس میگم ماهم کمر درد بدن درد داریم تلویزون رو روشن کن شبکه پویا بزن بهش بچه همسایه کسی رو بیار باهاش بازی کنه ببرش خونه کسی ک بچه داره هرچند منم میبرم خونه عروس خالم تا میبرمش دم غروب میوفته بچه من اون موقعه خاب داره بعد اونجا هم بچه میخاد بخابه خابش میاد نمیتونه اذیت میشه یه موقعی ببرش ک خابش گرفته باشه سیر باشه نق نزنه بعدشم عزیزم بچه مهربونی میخاد اوحنری نگو من از هرجا دلم پر باشه سر بچه خالی نمیکنم خدا رو خوش نمیاد من میگم دنیا صدقه سر بچه ام باز تو میگی پشیمونم اونجوری نگو خدا قهرش می‌گیره از این ب بعد یه کم ب بچت وقت بزار باهاش خوب رفتار بکن اگه نق زد من وقتی ک حوصله ندارم نق میزنم بچه هم از اینور زق زق میکنه وقتی ک میزنم در لبخند میبنم نه اینم اخلاقش عوض شد اینم با اینکه گشنه هس داره لبخند میزنه ولی باید غذاشو بدیم او حتما گشنه هس یا شیر میخاد

دختر منم الان بعد از کلی گریه و نق زدن خوابش برد
میدونم خسته ای ک این حرفو میزنی وگرنه هیچ مادری دلش نمیاد اینجوری بگه

منم مث توام کاش بتونیم مث خیلیا بیخیال بشیم واقعا اعصاب ندارم داد میزنم سرش بهد عذاب وجدان ولم نمیکنه بخدا افسردگی گرفتم دیگ

عزیزم بچه همینه منم چندماه اول مثل شما بودم خیلی حالم بد بود ولی خداروشکر الان بهترم قبلا لذت نبردم ولی الان دارم مدیریت میکنم ببرش حموم خسته بشه شاید بهتر خوابید

عزیزم اینجوری نگو شاید مشکلی داره بچه که مدام نق نمیزنه،ناشکری نکن خیلیا در حسرت بچه هستن خداروشکر کن خدا بچه سالم بهت داده

شاید رفلاکس داره شبا اذیت میشه ، حتما ببرش دکتر

عزیز دلم آرووم باش الان که خوابه برو استراحت کن واسش اسپند دود کن مدام به شوهرت بگو کمکت بده میدونم چی میکشی

ی دکتر دیگه ببر
روزی دو ساعت بسپر به باباش ک دائم پیش خودت نباشه اینطوری خودشم اذیت نمیشه

عزیزم ناشکری نکن بچه باید تحرک داشته باشه چرا خودت ناراحت میکنی

خواهر من سه سال این وضعیت رو داشت ولی خیلی صبوری کرد الان ماشاالله دخترش ۹ ساله اشه چه خانمیه
ولی من همیشه میگم خیلی با حوصله بود من شاید اگه خودم جاش بودم نمی تونستم
ولی خب اینم بدون بچه هرچقدر بی محبتی و درک نشدن ببینه عزت نفسش پایبن میاد

منم همینطور ،😔💔

عزیزم از تاپیکات متوجه شدم که خیلی سرع و زیاد استرس می گیری
باید سعی کنی استرستو مدیریت کنی و گرنه توی هر شرایطی باشی از زندگی لذتی ننی بری چون همیشه یه نگرانی ای هست
پس تلاش کن مدیریتش کنی

یکم ب بیخیالی بزن خودتو اروم باش هرچی خودت عصبی بشی ب بچه هم انتقال پیدا میکنه لجش برا چیه

ما هم همین شرایط داریم حالا مال من که این وسطا همسرم هم بهم چیزی میگه روزی صد دفعه فکر خود کشی میکنم

همه همینیم