تا یادم نرفته اینو بزارم برای مامان هایی که مثل دختر من بدغذا هستن و به زور چیزی رو پسند میکنن🥴 این پنیر میهن برای کودکان عالیه محیا خیلی دوستش داره صبحانه خالی میخوره، امروزم باز گردو رو به منو صبحانه اش اضافه کردم و فهمید و نخورد تف کرد 😑اصلا لب به مغزیجات نمیزنه،حالا از اینور هم مامانم بهم استرس و فشار روحی میده که آرررره تو مادر خوبی نیستی به بچه خوب نمیرسی از اون گردو و بادام بده بچه بخوره جون بگیره و فلان هزاربار گفتم دوست نداره نمیخوره برگشته میگه نههههه تو از تنبلی نمیاری بدی دست بچه😒 آخه مادر من تو مگه هر روز خونه کنی که زحمات منو ببینی؟! چطور بچه نگه داشتن منو ببینی؟! فقط بلدی از پشت تلفن حرف بارم کنی من مادر این بچه هستم هیچکس هم اندازه من به این بچه نمیرسه بخدا ولی خب چیکار کنم بدغذاست بعضی چیزا رو لب نمیزنه، میگه نههه تو بلد نیستی قلق بچه ات رو بهش بدی بخوره😑 وگرنه خوروندن اونا به بچه که کاری نداره، حالا بیا حالیش کن نه این راه درستی نیست بچه از غذا زده میشه و اینا خلاصه حوصله بحث باهاش رو ندارم میگم آره تو راست میگی حق با شماست

تصویر
۶ پاسخ

تا کسی بچه بد غذا نداشته باشه نمیتونه درک کنه مامان من خیلی بهم گیر میده . جوری که شوهرمم میگع مامانت منو بیشتر دوست داره😅.گردو رو پودر کن از مقدار خیلی خیلی کم شروع کن بزار وسط لقمش که زود مزشو حس نکنه .کم کم عادت کنه به مزش .

منی که‌ بچه بد غذا دارم‌ با تمام‌ وجود درکت‌ میکنم‌ 🤕

والا مامان من فقط دوس داره زحمات منو ناچیز نشون بده بچه آبجیم ۱۰ ماه و چند روزشه جز بیسکوییت مادر و سرلاک چیزی نمیدن بش بعد هی میاد بم میگه ببین بچه خواهرت انقد قشنگ میخوره کمیل اصلا از اولش هیچی نخورد از بس ک حریره بادام و فرنی و سویق بش دادی
در حالیکه بچه من وقتایی ک ب دندونه بی اشتها میشه باقی روزا میخوره
وقتی میبینه خوب میخوره میگه نزارا انقد بخوره معده ش باز میشه
من اصلا درک نمیکنمش ولی واقعا از ته قلبم تا ی مدت انرژیم گرفته میشه و ناراحت میشم

جدی؟رستا اصلا پنیر نمیخوره این خوشمزست؟

پسر من ۳۴ هفته بدنیا اومد و بستری شد بعد ترخیص اصلا سینه نگرفت اوایل با سرنگ خورد بعدم با شیشه اونم ده تا عوض کردم تا یکی قبول کرد سینه نمی‌گرفت
چقدر حرف بارم میکردن اطرافیان تو بخاطر اینکه سینت نیوفته نمیدی
حالا من میدوشیدم میریختم توی شیشه یک ساعت میشستم تا یه شیشه کوچیک پر کنم
حالا ارس بزرگ شده سینه میخواد منم شیر ندارم

والا مادر منم همین حرفا رو همش بهم میزنه
خودشم من و خواهرمو با زور کتک نشوند غذا بخوریم الان پرخوری عصبی دارم و اصلا نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
وقتی با پسرم خونه مادرم میریم به محض اینکه غذا رو نخوره یا تف کنه یا هرچیز دیگه زود صداشو میبره بالا برا بچم منم که این بلا سرم اومده با اینکه مادرمو میخوام ولی هرچی سر زبونم باشه بهش میگم که به بچم فشار نیاد

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱ سالگی
خانوم ها کمک واقعا دیگه کم اوردم شما بگین من چیکار کنم امروز پدرشوهرم اومد دخترمو برد خونشون که نزدیک همیم تو ی کوچه بعد نیم ساعت اومد که آره چرا به بچه غذا نمیدی خونه ما اومد گشنه بود ی کیک گرفتم همیچن خورد من گریه ام گرفت چرا به بچه غذا نمیدی گشنه میزاریش چون غذا نمیدی بهش نمیرسی لاغر مونده بده بخوره از این حرفا منم اصلا شوکه شدم یعنی چی این حرفا گفتم من به بچم خوراکی نمیدم چون خیلی بد غذاس اگه خوراکی بخوره غروب دیگه شام نمیخوره گفتم خودم خوراکی نمیدم که شام بدم بخوره من امیشه سر غذا خوردن دخترم انقدر حرص میخورم بعد شوارمو صدا کردم گفتم بیا ببین بابات میگه به نفس غذا نمیدم گشنه نگهش میدارم شوهر اکمد گفت این چه حرفیه میزنی مگه میشه ادم به بچه خودش غذا نده از این حرفا منم گریم گرفت گریه کردم کلی شوهزم گفت ولش کن اهمیت نده من میدونم تو چقدر رو بچه حساسی ولی من دلم بدجوری از دستش شکست واقعا نمیدونم چطور به خودش اجازه میده همچین چیزی بگه مگه میشه ی مادر بچشو گشنه نگه داره اخه شب هم داشتیم از هیت میومدیم مادر شوهرم صدای دخترمو که شنید درو باز کرد ی کلوچه دستش بود به دخترم گفت بیا بهت قاقا بدم گشنه نمونی منم اصلا اهمیت ندادم رفتم تو خونه شما بگید من چی بگم به اینا