تجربه زایمان ،پارت اول
بلاخره بعد از یک هفته قسمت شد بیام و از تجربه زایمانم بگم،،
اول اینکه انشالله همگی زایمان راحت و شیرینی داشته باشین و هیچ کدوم مثل من رنج نکشین،،
طبق سونو ان تی من ۲۵ مهر زایمان داشتم،ولی چون سزارین دومی بودم ده روز زودتر گفت برش میدارم،،تا اینکه اول مهر رفتم برا معاینه و سونو آخر که دکتر گفت برو سونو آخر و داپلر بگیر چون توی دو هفته حتی یه گرمم وزن نگرفته بودم و شکمم کوچیکتر از همیشه بود،
خلاصه رفتم سونو و اونجا معلوم شد رشو وزنی بچه تو هفته ۳۴ مونده و جفت خونرسانی درستی نداشته و آب دور بچه هم کم شده و نامه داد که ۶ اوم بچه رو بردارن،،دکترم قبول نکرد و میگفت بچه نارس میشه،،ولی خب آخر برا ۹ مهر نوبت داد،،
سه شنبه رفتیم کرمان و قرار شد ساعت ۵ روز چهارشنبه بستری بشم و عمل کنم،
روز چهارشنبه رفتیم بیمارستان و کارهای بستری رو انجام دادیم و ساعت ۱۰:۳۰رفتم اتاق عمل

۴ پاسخ

شما تو بارداری تون آسپرین یا آمپول آنوکساپارین یا هپارین نمیزدین؟

هر چی به سمت بالاتر رفته کلفت تر هستن رگها

تصویر

سلام عزیزم خداروشکر که الان حالتون خوبه
بچه تون چطوره؟
منم دوتا بچه م پشت هم بودن سر دومی واریس گرفتم الانم سومیه واریس شدید و آنوکسا میزنم هرشب
جوراب واریس میپوشم
سزارینم هستم
راستی وزن کوچولوتون چقدر بود؟
مرخص شدین دوتاتون؟

☹️☹️چه بد

سوال های مرتبط

مامان جوجه🥰 مامان جوجه🥰 روزهای ابتدایی تولد
مامان آر‌وید🥹♥️ مامان آر‌وید🥹♥️ ۲ ماهگی
تجربه زایمان من 😍 پارت اول
بلاخره وقت کردم بیام اینجا و براتون بنویسم امیدوارم بدرد تون بخوره
برای سونو وزن ک رفتم بیمارستان نیکان اونجا تاریخ تقریبی زایمان رو نوشت ۲۴ مرداد گفت رشد نی نی دو سه هفته ایی جلو تر هست وگرنه که طبق ان تی تاریخ زایمان هشت شهریور بود - از اونجایی که صد در صد نیتم سزارین بود و اصلا دلم نمیخواست تحت هیچ شرایطی طبیعی زایمان کنم رفتم پیش دکترم(زینا افراسیاب) و گفتم خانم دکتر این سونو برای من نوشته ۲۴ مرداد لطفا شما نامه سزارین برای ۲۳ مرداد بدید من میترسم که یهو بچه بیاد تو کانال و دیگ نتونم سزارین کنم و اینک اصلا دوست ندارم ک زایمانم یهویی و بدون برنامه ریزی بشه
ولی دکترم قبول نکرد و گفت حتما باید ۳۸ هفته و ۳ روز باشی تا سزارین کنم زودتر امکانش نیست مخصوصا اینک بچه ات پسر هم هست (!)
دیگ از من اصرار و از دکتر انکار بهم برای ۲۸ مرداد که می‌شد ۳۸ هفته و سه روز نامه داد بعدم گفت وزن بچه ات الان ۳.۵۰۰ /۳.۶۰۰ هست این مدت ماکارانی و نون و برنج رو خیلی کم کن
مامان ماهان مامان ماهان ۴ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین

خب من ۲۴ ام ماه قبل بخاطر کم شدن حرکات بچم رفتم ان اس تی و سونوی بیوفیزیکال دادم ولی چون متاسفانه دکتر سونوگراف یه دکتر طرحی بی تجربه بود بهم گفت بیوفیزیکالم ۲ از ۸ هستش وقتی اومدم زایشگاه ماماها گفتن میخوای سونوگراف بیمارستان هم سونو انجام بده بعد دیگه خلاصه سونوگراف بیمارستان گفت ۸ از ۸ هستش بیوفیزیکالم
دکتر بهم گفت بتا بزنم منم یه دوزش رو زدم فرداش رفتم شهر دیگه اونجا بهم گفتن بچه ام آیوجی آر شده ولی خونرسانیش اوکی هستش
دکتر توصیه کرد که یه هفته ی بعد مجدد سونوی بیوفیزیکال بدم که خب هفته ی بعد مجدد سونو شدم که وزن بچه توی ۲۲۰۰ مونده بود و درواقع چیزی زیاد نکرده بود که هیچ تازه خونرسانیش هم گفتند داره بد میشه و باید تا ده روز دیگه ختم داده بشه
دکترم گفت باید توی این ده روز هرروزش ان اس تی بگیرم
من خودم چون نمیخواستم دکتر دیگه ای منو عمل کنه به دکترم اصرار کردم که اگه مشکلی نیست خودش زودتر ختم بده که خب دکترم گفت بزار ۳۷ هفتت بشه بعد
دیروز خودم ظهری اومدم بیمارستان چون میخواستم شیفت عصر عمل بشم ساعت ۶:۳۰صبحانه خوردم و ساعت ۱۲:۳۰ رفتم زایشگاه برای گرفتن ان اس تی
اونجا دکتر بهم گفت ساعت ۵ عصر برم برای عمل
مامان مهیار🤎🐻 مامان مهیار🤎🐻 ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم