خیلی حس مادر بدی بودن دارم. امروز دخترم بهانه میگرفت، تازه هم عوضش کرده بودم نمیدونم چرا نم پس داد به لباسش. کارامم مونده بود نشستن جلوش بلند بلند گریه کردم بچه م لب چید و یه عالمه گریه کرد...خیلی عذاب وجدان دارم خیلی...حس میکنم من بدترین مادر دنیام برا این بچه و لیاقتشو نداشتم....
کاش زودتر بزرگ شبی مادر حرف بزنی...نمی‌فهمم چته گاهی...🥺

تصویر
۸ پاسخ

عزیزم اتفاقا شما یک مامان توانمند هستی.بچه داری تنهایی سخته من بچم هنوز به دنیا نیومده ولی توی اطرافیان زیاد دیدم خیلی وقتا کم میارن و گریه میکنن ولی دوباره همه چی رو به راه میشه .تو انسانی احساسات داری حق داری گاهی ناراحت و غمگین باشی اما اینم بدون زن های خیلی قوی هستن زود به خودشون میان خودتو سرزنش نکن .

آخی الهییی ،عزیزم برو به دختر برس وقتی آدم کار داره و بچه ایراد میگیره منم همینطوری میشم،ولی همه چی رو بزار کنارش برو پیشش،بگیرش بغلت و باهاش بخواب،عکس من و بقیه دیر نمیشه ولی این آغوش تموم میشه هزیزم

ببین عزیزم من سه تا بچه دارم دختر 14سالشع پسرم پیش دبستانی اخری هم یه سالش هر کدوم دغدغه ی خودشونو دارم شوهرمم اصلا نیس کلا مسولیت با خودمه تو مجبور نیستی همیشه خونت مرتب باشه غذات آماده باشه همیشه به همه کارات برسی بذار بعضی وقتا همه چیز به حال خودش باشه می‌بینی خسته ای دخترتو بردار برو پارک پیاده روی یه کیک تو کافه بخور. یه دوساعت برای خودت باش ببین چه جوری حالت خوب میشه با انرژی بیشتری برمی‌گردی خونه خودتو همیشه در اولویت بذار حال دلت خوب باشه همه چیز درس میشه

میشه قبل بد عکسا بزاری

سلام عزیزم میشه ی تم پاییزه برا دخترم بزنی

عزیزم هممون خسته میشیم اما حق نداریم کم بیاریم باید استراحت کنیم و دوباره برگردیم به زندگی
ما ها باید طاقت بیاریم بخاطر اون موجودی خودمون بدنیا آوردیم
منم گاهی گریه میکنم داد میزنم عذاب وجدانم میگیرم

خودتو ذهنتو مغزتو آروم کن
نیاز ب استراحت داری
خسته روحی هستی بیشتر تا خسته جسمی

ماهم آدمیم گاهی کم میاریم خودتو سرزنش نکن عزیزم
سعی کن خودتو آروم کنی ♥️

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد
کمبود شیر مادر
11 علت کم شدن شیر مادر + علائم کم بودن شیر مادر

سوال های مرتبط

مامان میلان مامان میلان ۱ سالگی
امروز مادر بدی بودم ..خیلی سرپسرم داد کشیدم🥲کلافه شده بودم همش گریه همش نق نق…صدبار در کابینت رو بازو بسته میکنه و لباسشویی روشن میکنه دیگه نتونستم خودمو نگه دارم🥲بااینکه میدونم صدای بلند خیلی روی اعصاب بچه اثر میذاره الان عذاب وجدان دارم😭فردا سعی میکنم مامان بهتری باشم برای میلان❤️
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان شیرین عسل🍯 مامان شیرین عسل🍯 ۱۶ ماهگی
چقد مادر بودن سخته 🥺🥺🥺چقد این حس عذاب وجدان همیشگی نصبت به جیگر گوشه آدم سخته واقعا🥺🥺🥺همش عذاب وجدان چرا غذا نمیخوره چرا وزنش کمه چرا باهاش بد حرف زدم چرا دعواش کردم چرا بهش کم محبت کردم یا دیر پوشک شو عوض کردم یا یا یا یا هزار تا چیز دیگه واقعا مادر بودن مسئولیت بزرگیه وبدتر از اون همش نگرانی همش دلت براش میسوزه و عذاب وجدان میگیری این خیلی بده یعنی چند روزه پریودم و اعصابم بهم ریخته با دخترم چند بار بد حرف زدم هرچند بعدش یک عالمه بغلش کردم و بوسش کردم و اونم همش لبخند میزنه بهم ولی الا که خوابه دلم براش میسوزه دلم میخواد گریه کنم بعضی وقتا میگم خیلی مادر بدیم این مادر هایی که تو اینستا و گوشی ها میبینم همش با بچه هاشون مهربونن دلم برا دخترم میسوزه😭😭😭میگم خدا اینو به من هدیه داده باید قدر شو بیشتر بدونم باز وقتی عصبی بشم کنترلم و از دست میدم😭😭😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان جانا مامان جانا ۱۶ ماهگی
سلام مامانا عصرتون بخیر🙋‍♀️
توروخدا بگین شما با بچه هاتون چی بازی میکنید من دیگه خسته شدم انقدر جانا به من میچسبه خودش با خودش اصلا بازی نمیکنه من میشینم پیشش سرگرم‌میشه تا بلند میشم میرم آشپزخونه میاد امروز هم‌کلی کار داشتم انقدر به بچه گفتم بکن و نکن دعواش کردم الانم خسته و کوفته دارم‌گریه میکنم عذاب وجدان گرفتم مادر شدن این بود آخه عذاب وجدان دارم همش😔😔😔😢😢
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان یاسین و متین مامان یاسین و متین ۱۷ ماهگی
کاش هیچ وقت مادر نمی‌شدم نصف شبی عذاب وجدان گرفتم پسر بزرگم ۴سالش بود کوچیکه دنیا اومد دست تنها هیچ کس رو نداشتم اعصاب نداشتم خسته میشدم پسر کوچیکم همش گریه بهم وصل بود پسر بزرگمم لج میکرد گریه میکرد ک بره پیش مامانم اونم تو فروشگاه کار میکرد نمیتونستم بزارم بره چند بار خیلی بد کتکش زدم الان گریم گرفته چطور تونستم یه بچه ۴ساله ک پناهش خودم بودم رو کتک بزنم اون ک با اومدن یه بچه دیگ بهش ظلم شده بود آخه چرا 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جانان مامان جانان ۱۶ ماهگی
حالم خوب نیست 😭😭😭باشوهرم حساببپی دعوا کردم
عذاب وجدان یا چی نمیدونم 😔
با بدبختی یه کم غذا به بچم دادم بعد اون یه پوست تخمه گذاشته بود دهنش اون باعث شد عوق بزنه و هرچی خورده بیاره بالا
از حرص و ناراحتی لباساشو دراوردم پیش باباش بود رفتم لباس خودمو عوض کنم اومد دنبالم انگشتش موند لای در کمد
از اونور لباساشو پوشوندم دادم دست شوهرم سرش خورد به پام گریه اش شدیدتر شد
شوهرمم باهام حسااابی دعوا کرد که چرا با بچه اینطور میکنی 😔بچرو برداشت برد پایین خونه ی مامانش 🥺
منم نشستم دارم گریه میکنم که این چه رفتاری بودبا بچه داشتم خیلی مادر بدی ام 🥺🥺😔
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان رادمان مامان رادمان ۱ سالگی
مامانا چرا انقد بچها اذیت میکنن بچه من فقط میخواد عین گاو فقط دراز بکشم شیر بدم همش گریه میکنه همش لجبازی وای باورت میشه میزنمش؟بیاید بگید من مادر بدی هستم خودمم میدونم بهترین مادر دنیام ولی خیلی روحیم داغونه شوهرم شب کاره ی امشب اومد خونه انقد بچم گریه کرد بهش گفتم سر کار بیشتر آرامش داری نه خیلی جدی گفت آره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مازیا مامان مازیا ۱ سالگی
سلام مامانا بیایید صحبت کنیم
عکس و فیلم از نوزادی بچه م میخام بریزم هارد یا فلش
گوشیم فضا نداره ،ولی چند روزه میبینم عکس و فیلم هارو گریه م میگیره و دلم برای همه ی این روزا تنگ میشه
حالم خیلی بده
الان هم ک دارم مینویسم گریه می‌کنم بخدا دارم دق می‌کنم
ی موقع هایی کم میارم توانم تموم میشه کاری کنه عصبانی میشم سرش داد میزنم بعدش میخابه گریه می‌کنم ک چ مادر بدی داره پسرم 🥺
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۱ سالگی
من امشب درمقام یه مادر عذاب وجدان روی قلبم حس میکنم
امروز رو تماما یکی از بچهام‌گریه کرد
و توی دوتا موقعیت من به مدت یه دقیقه نشستم و نرفتم سراغش و گذاشتم‌گریه کنه
از لحاظ روانی‌نمیتونستم‌دیگ...
هیچوقت هیچوقت هیچوقت دیگه اینکارو نمیکنم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان کلوچه مامان کلوچه ۱ سالگی
عمیقأ حس میکنم مادر بدی ام و اصلا احساس کافی بودن ندارم برای بچم سمام اینجورین؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان لیام مامان لیام ۱۷ ماهگی
واقعا عذاب وجدان دارم
حس میکنم مادر خوبی نیستم
😭😭😭😭😭
الان ناخن پسرم خورده به در سفید شده و باد کرده😭😭😭
چند وقت پیشم دستش سوخت جاش هنوز نرفته
واقعا مراقبشم
دیگه نمیدونم چی کار کنم 😭😭😭😭
حس میکنم مادر خوبی نیستم براش 😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نیهان مامان نیهان ۱ سالگی
امروز برای لحظه ای حس کردم مردم و زنده شدم ،گاهی از شدت خستگی و گریه دوتا میزدم تو سر خودم بلکه آروم بشم امروز دیدم دخترم گریه می‌کنه و میزنه سر خودش:)) الان میفهمم میگن پدر مادر آینه بچه هان؟؟!
این استرس های زندگی کی قراره تموم بشه!!:)
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شاهان و تودلیم مامان شاهان و تودلیم ۱۵ ماهگی
تقریبا دو سه ساعت پیش گفتم بزار لباسا رو بندازم ماشین بعد بیام دراز بکشم همین که اومدم اینطرف یه جوراب از دستم افتاده بود وردارم سرمو چرخوندم دیدم پسرم مایع لباسشوییو ریخته رفته توش بازی میکنه نمیدونم از کجا اومد چون تو اشپزخونه هم نبود یه لحظه یه حرصی اومد بهم بدنم لرزید حس میکنم نزدیک بود سکته کنم سرش داد کشیدم اوند بغلم گریه کردم منم نشستم بغلش کردم با هم گریه کردیم فرشمم تازه شسته بودم الان باید دوباره بشورم
الان عذاب وجدان دارم که چرا سرش داد کشیدم مقصر خودم بودم 😑😑
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان عسل و یوسف 😍😍 مامان عسل و یوسف 😍😍 ۱ سالگی
مادر دوتا بچه بودن چقدر سخته بخصوص از دو جنس پسرم خیلی فوضوله لج باز اصلا هر چقدر داد میزنم انگار نه انگار دخترم به شدت حساس و دلنازک همین داد هایی که رو پسرم میزنم خودش هم ناراحت میشه تازه اینقدر از یوسف عاصی شده بودم بعد دخترم میخواست یه چیزی بهم بگه منم بهش گفتم حوصله ندارم برو بخواب اونم ناراحت شد بهم میگه مامان تو بهترین مامان دنیا نیستی🥲🙂🙂🥺 بخدا دست خودم نیس دیگه هیچ اعصابی نمیمونه برام واسه همین سر اون خالی میکنم بعدا عذاب وجدان میگیرم هیییعی چقدر سخته مادر بودن
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نورا خانومی مامان نورا خانومی ۱۶ ماهگی
تو رو خدا بیاید بگید تنها نیستم😭دخترم خیلی بدغذا شده خیلی هرس میخورم سر این موضوع باهاش،خیلی خودمو کنترل میکنم که داد نزنم اما یجایی دیگه واقعا نمیتونم انگار میخام سکته کنم داد میزنم سرش،بعدش عذاب وجدان میخاد خفم کنه میشینم حسابی گریه میکنم الهی خدا لعنتم کنه من اگه میدونستم مادر شدن اینقد سخته هیچوقت بچه نمیاوردم که بخام سرش داد بزنم😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان تامی مامان تامی ۱ سالگی
مامان آینه ی میز آرایشم افتاد زمین من دادو بیداذ کردم هم از ترسم از اینکه یه لحظه نمیگرفتم میافتاد سره بچه ،دخترم تا ۱ ساعت گربه کرد به زور خابوندیمش الانم که خابیده تو خاب میپره و گریه میکنه ،یه لحظه هم بلند بلند خندید چیکار کنم دارم از ترس میمیرم،چیزی هم بهش نخورده نمیدونم چرا اینجوری میکنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر