تاپیک دردل ی مامانی ک میخاد عصر بره واسه زایمان🥹
چند وقت پیش با بابام ی بحث کردم قهره باهام مامانمم قهره راهش هم دوره نمیتونه بیاد تهرانه بچه مدرسه ای هم داره ابجیم قراره بیاد تا عصر میرسه
خاستم بگم چقد امروز دلم گرفته چقد امروز ب مامانم احتیاج دارم چقد دلم میخاست مامانم کنارم باشه مثل همه مامان ها
ولی حتی ی زنک بمن نزده چندماهه
مگه میشه ی مادر دلش برا بچش تنگ نشه نگران نشه اونم من ک اینجا غریبم با ی بارداری پرخطر و دیابت و فشار و تیرویید و و و و
خیلی دلم گرفته آدما تو هر سنی باشن بازم نیاز ب مادر دارن
کاش مامانم پیشم بود عصر میومد باهام بیمارستان دستامو میگرفت بهم میگفت غصه نخور زایمانت راحته دلداریم میداد واسم چای میداد مواظبم بود مراقب بچم بود میدونستم یکی هست ک پشت در اتاق زایمان نگرانم هست مگه میشه ی مادر انقد خونسرد باشه دارم میرم واسه زایمان ولی تنهاتر و غریبتر از من هیچکس نیست
چقد دلم مامان مو میخاد
هر کی هم ک بیاد کنارت انکار هیچکس مثل مادر نمیتونه ب آدم ارامش بده
کاش پیشم بود
اونهایی ک مامان هاتون منتظرتون بودن و کنارتون بودن خوشبحالتون قدرشو بدونید خیلی سخته تو اوج غربت بری بیمارستان
خیلی دلم گرفته هم ترس زایمان هم ترس بی کسی هم ترس اینکه بد زایمان چی سرم میاد بچم چی میشه😭😭😭😭😭😭😭😭 دلم مامان مو میخاد فقط😭😭😭😭

الان دیگه وقت اینا نیست بشینی ناراحتی کنی. پاشو به خودت روحیه بده. خدای شما هم بزرگه درست میشه عزیزم. خدا خودش پشت و پناهت باشه ایشالا زایمان راحتی داشته باشی خواهر 😢😢

عزیزم طبیعیه رفتارت
فقط فکر کن یه کشور دیگه هستی فقط شوهرتو داری مواظبت باشه
شما قوی هستی مادری
با این تفکرات خودتو آروم کن

تماس بگیر خودت هم بابات هم مادرت

دارم ولی تاحالا تو سختیام کنارم نبودن

سلام عزیزم ایشالله به سلامت زایمان کنی و برگردی .من سر پسرم هیچ کس پیشم نبود تنها بودم بچم به دنیا اومد الانم باردارم سر اینم تنها باید برم بیمارستان الانم چون آب دور جنین زیاد باید بستری بشم ولی نگران پسرمم و نمیتونم برم.بازم خوبه تو خواهرتو داری

سلام عزیزم میدونم که خودت همه ی حرفایی که میخوام بزنم رو میدونی و بقیه هم اشاره کردن ولی خب خالی از لطف نیست که یادآوری کنم استرس خوب نیست برات مخصوصا امروز؛ یه دوش بگیر قرآن بخون و تا بعد از زایمان به هیچی فکر نکن کدورت ها همه جاییه و پیش میاد و این قهر و آشتیها توی زندگی همه هست و همشون هم بعده به مدت درست میشه و روابط از قبل هم بهتر میشه میدونم دوست داشتی این روز مهم رو مادرت کنارت باشه و هیچکس مادر نمیشه ولی شرایطیه که پیش اومده و الان فقط حال خودت و کوچولوت مهمه و مادرت هم بیخیال نیست نسبت به احوالاتت و برات از راه دور دعا میکنه بالاخره هممون با مادرامون بحثمون شده و دیدیم که ناز و اداهاشونو دارن😁ان شاء الله بعد از بدنیا اومدن کوچولوتون با هم دیگه میرین دستبوسش و همه چی حل و فصل میشه نگران نباش به صدای گریه های کوچولوت فکر کن که وقتی میذارنش تو بغلت آروم میشه اون کوچولو آرامشت رو میخواد نه اینکه در بدو ورود به این دنیا خودت هم غمگین باشی و استرس داشته باشی همه چی رو به خدا بسپار و الهی که بهترین ها برات رقم بخوره❤️
اگر یادتون بود برای ما هم موقع زایمان دعا کنین🥲)

عزیزم ان شاءالله که اونم با خواهرت بیاد

زنگش بزن عزیزم هر چی باشه اونا پدر مادرن بزرگترن همین حالا زنگشون بزن

انشالله بسلامتی فارغ بشی بهش زنگ بزن باهاش حرف بزن انشالله خداباهمه مادراهست نگران نباش ناراحت نشوخداکسی روتنهانمیزاره توسختی

بنظرم بهش زنگ بزن یا پیام بده ... حس هات رو نیازهات رو بگو... شاید اونم منتظره یه اشارست از سمت شما ... یکیتون پیش قدم بشه ایشالا دلاتون بهم مهربون بشه

دلم داره پاره پاره میشه هیچکس و ندارم هیچکس و نمیخام داشته باشم جز مامانم فقط فقط فقط مامانم
😭😭😭😭😭🙏🙏🙏

الهی بسلامتی زایمان کنی عزیزم 😍قوی باش عزیزم با این روحیه میخای بری زایمان کنی دختر؟؟پاشو به خودت برس کار مونده ی داری انجام بده تو خدا رو داری این حرفا چیه میزنی محکم باش گلم

ایکاش قبل از اینا باهاشون آشتی میکردین ، مطمئنن اونا هم الان بفکر شمان ، چون پدر مادر واقعا دلشون می تپه برای بچشون

الهی بسلامتی زایمان کنی عزیزم 😍قوی باش عزیزم با این روحیه میخای بری زایمان کنی دختر؟؟پاشو به خودت برس کار مونده ی داری انجام بده تو خدا رو داری این حرفا چیه میزنی محکم باش گلم

عزیزم انشاالله به سلامتی زایمان کنی 🥲🫠