یک هفته بیشتره محمدحسین به شدت بدقلق شده همش گریه میکنه یعنی اکثز روز کارش گریه س
بازی نمیکنه فقط می‌ریزه میپاشه
مدام هم بهونه باباشو میگیره زااااار میزنه بابا کو؟
امروز دیگه خسته شدم سرش داد زدم دعواش کردم نسبت به گریه ش بی تفاوت بودم
دلم میخواد یه تایمی محو بشم کلا ، یا یجوری بخوابم هیچی نفهمم
هم عذاب وجدان دارم هم خسته ام
کاش میشد یه روز فقط مرخصی بگیرم از مادر بودن ،همسر بودن ،دختر کسی بودن‌، خواهر کسی بودن ، از بودن کلا

دختر منم هس برا هر چیز کوچیکی جدیدا گریه میکنه من بی تفاوتم یا حواسشو پرت میکنم مغزم درد میگیره واقعا خیلی هم لجبازه حاضره دوساعت گریه کنه ب خاستش برسه

وای نگم برات ک دخترمنم اینجور شده.
یعنی دیوونمون کرده.
نه غذا میخوره.ن بازی میکنه.نه لباس میپوشه......
مدام گریه بهونه.
منم داد میزنم.گاهی بی تفاوتم نسبت به گریش.
خسته شدم دگ.صبونه دوتا لقمه خورده با کلی ادا.
هنوز ناهار نخورده.سرم داره میترکه از دستش

عزیزم خدا بهت توان بده ، میدونم سخته طاقت بیار وتحمل کن چون این روزا میگذره و بعد با خودت میگی چه زود گذشت ایکاش هنوز بچه بود باهاش بازی کن سرگرمش کن ببرش پارک کمتر بهونه پدرشو بگیره من سالهاست از پسرم دورم و همش با خودم دوران کودکیشو مرور میکنم میگم ایکاش پیشم بود حداقل غر میزد خونه بهم میریخت ولی پیشم بود کیف و لذتش ببر از اینکه سلامته وکنارته میدونم یه موقعهای ادم خسته میشه کم میاره بهت حق میدم ولی شما بانو قوی هستی و میتونی سریع دکمه استارت بزنی با قدرت بیشتر ادامه بدی سالم باشی و خوشبخت