۶ پاسخ

دختر من قبلاً چند شب جدا کردم دیدم اصلا شبا خواب راحتی نداره همسرم گفت اذیتش نکن تو اتاقش می‌خوابیم دیگه راحت می‌خوابه
جدیدا گاهی میگه خودم می‌خوابم تو اتاقم ولی فعلا بخاطر کولر مجبوریم تو اتاقش باشیم تا هوا یکم خنک بشه
والا مگه می‌خوایم چیکار کنیم که بچه کنارمون باشه نمیشه
کاری داشته باشیم وقتی خوابید میریم یه اتاق دیگه 😄

سلام پسر منم نمیرفت به انتخاب خودش یه چراغ خواب گوگولی خریدیم الان بیشتر شبا میخوابه ولی بعضی شباهم نصف شب میگه میام پیش شما

هیچوقت بچه رو خودت نبر تو اتاقش خواب که رفت ولش کنی بیای بدتر اضطراب میگیره و اسمشم مستقل شدن نیس چون توی خواب تنهاش میزاری توی بیداری که خودش تنها نمیره بخوابه

خب بزار پیشتون بخوابه مگه چن بار زندگی میکنیم که خودمونو دریغ کنیم ازشون .بزرگ میشن خودشون خود به خود از مادوری میکنن دیگه دلمون تنگ میشه

تا زمانی که می‌خوابه توی اتاقش بمون.بعد که خوابید بیا بیرون.. هر موقع هم بیدارشد مجدد برو پیشش بخاب

باداستان راضیش کن باهاش صحبت کن باگریه نذارش اتاقش بعدادردسرمیشه برات گلم

سوال های مرتبط

مامان 🩷🌷🩷 مامان 🩷🌷🩷 ۴ سالگی
سلام خانوما لطفا خواهرانه راهنماییم کنید


من قراره مادرشوهرم و ۲تا برادرشوهرام و با خانواده شام دعوت کنم خونمون چون میخوان برن کربلا (مادرشوهرم و برادرشوهر بزرگم)
بزرگه ۳تا بچه داره یعنی خیلی شلوغ دختر بزرگش خیلی فضوله باعثشون مادرشونه یعنی فکر کنید با اینکه بزرگه به بهانه بازی با بچه ها میره اتاق و میگرده خیلی بدم میاد
بچه هاشونم همینطور یا اسباب بازی های دخترم و خراب میکنن مادراشون انگار نه انگار ۵تا بچه هستن من برم خونه کسی اصلا نمیزارم دخترم وارد اتاق خوابشون بشه ولی اونا اصلا به بچه نمیگن بیا بشین یا به چیزی دست نزن
مادرشوهرم یعنی آدم انقدر بدش میاد خیلی دوست داره جای صاحب خونه حرف بزنه یا دستور بده یا تصمیم بگیره
منم واقعیت میخوام در اتاق و ببندم با کلید نه فقط همینجوری به دخترم بگم توی هال بازی کنید چون یه خوابس اتاقمون کلا مشترکه مثلا بچه هاشون بجای اینکه با اسباب بازی عاقل بازی کنن کل کمد کشو و...رو میگردن واقعیت من بدم میاد
قبلش میخوام با شوهرم حرف بزنم بگم من خوشم نمیاد برن اتاق و اینا اگه توام با من موافقی من دعوتشون کنم در غیر این صورت تو موافق نباشی نه بخوایم بعدا در مورد این موضوع دعوا کنیم نه من دعوتشون کنم
شما میگید چیکار کنم