۲ پاسخ

عزیزم بسلامتی و دل خوش قدم نو رسیده هم مبارک😘😘😍😍

خداروشکر انشالله برای همه مامان ها زایمان راحت. باشه قدم نو رسیده مبارک

سوال های مرتبط

مامان قند مامان قند ۶ ماهگی
توی ریکاوری بالا سر هر مامانی ی ماما بود ، توی تایمی ک من خواب بودم بچمو به باباش نشون داده بودن و بعد اوردن رو سینه من گذاشتن که بریم بخش، من توی اتاق عمل پمپ درد خواسته بودم و بهم وصل کرده بودن اروم بودم ، خواستم اتاق خصوصی بگیرم ک پرشده بود چون اون روز روز شلوغی بود ،رفتم اتاق دوتخته اما اونجا تنها بودم اتفاقی و کسی نیومد( اگر براتون مهمه راحت باشید حتما اتاق خصوصی بگیرید چون رفت و امد میشه من چون دوازده عمل شدم اتاقا پربود اما شانس اوردم) شیاف گذاشتن برام ، مسکن زدن ب سرمم و پمپ درد ، اروم بودم اما درد هم حس میکردم ولی بشدت گشنم بود و دوس داشتم چیزی بخورم ک هشت ساعت بعد مجاز به خوردن شدم کتچی و چای عسل و اب کمپوت و مایعات و‌اگر بری برای مدفوع بعدش اجازه میدن غذا هم بخوری ک من اخرشب رفتم غذا خوردم و بعد ازون رفتیم کلاس اموزشی ، شب منو راه بردن سرویس بردن و‌… صبح هم چند دکتر و ماما خودم و دخترم رو چک کردن ، فیزیوتراپ اومد اموزش و ورزش داد ، و بعد ازون مرخص شدیم‌
مامان فندقم🤰🏻💙 مامان فندقم🤰🏻💙 ۱ ماهگی
پارت چهار:
بعدش اومدن تخت رو اوردن بالا و گفتن مایعات بخور خوردم بعدش دو تا پرستار اومد و بلندم کردم موقع ای بلند شدم درد داشتم یه خوردی و یه شیاف زدم خوب شدم دیگه بعدش دیگه یه درد خفیف داشتم ک اصلا نیازی به مسکن نبود چند بار میومدن گفتن شیاف بزاریم درد داری گفتم نه شب هم شوهرم اومد و دستمو گرفت و راه رفتم بعدش دیگه تنهایی میرفتم یه خانمی بود با من سزارین شد اما دکترش یکی دیگه بود دو لا راه میرفت و نمیتونست تکون بخوره با کمک همراه هم باز نمیتونست راه بره من سالنو کلن میگشتم تنهایی جوری ک پرستارا میگفتن اینقدر ک تو راه رفتی ما خسته شدیم فردا ساعت یازده هم مرخص شدیم من بعد از مسکنایی ک تا پنج زدن بعدش باید راه میرفتم دیگه مسکن نگرفتم فقط همون یه دونه شیاف بود دکتر یکی دو بسته شیاف نوشت ک برا درد بزنم حالا مونده هیچ دردی بعدش نداشتم فردا هم با پای خودم رفتم تو ماشین و اومدیم خونه واقعا این عمل فوقالعاده رو مدیون دکتر شهریورم بسکه دستش سبک کاربلد و مهربون بود معرکس خدای هرچی دکتر زنانه
اینم از تجربه سزاربن من با دکتر سروگل شهربور بیمارستان پیوند انشالله که به دردتون بخوره
مامان آرسام🥹❤️ مامان آرسام🥹❤️ ۳ ماهگی
پارت چهارم
بعدش حین عمل واسم ماسک اکسیژن گذاشتن چون یکم فشارم افت کرد و نفس تنگی داشتم یکم هم حالت تهوع داشتم ک تا اینو گفتم سریع یه چی تزریق کرد آروم شدم یه حالت خواب آلودگی داشتم دکتر بخیه های داخل رو زد و بخیه هام هم لیزری هست اصلن نیاز ب کشیدن نداره بعدش بچه رو بردنش لباس تنش کنن آزمایشی چیزی بگیرن منم منتقل کردن ب ریکاوری یه ساعتی اونجا بودم ۶ بار ماساژ شکم دادن یکم خاب رفتم این وسط بعدش حس بدنم برگشت دردی نداشتم فقط یکم درد پریودی داشتم ک اونم بخاطر این هست ک رحم داره جم میشه و ب حالت اول برمیگرده بره سر جاش ولی یکی بود سزارین بود ناله می‌کرد درد داشت ولی من فقط یکم درد پریودی داشتم بعد اومدن منو منتقل کنن ب بخش از این تخت ب اون تخت فقط دستمو گرفتن خودم حرکت کردم و جابه جا شدم یکم زیر دلم درد میکرد ولی تحمل داشتم. و درد شدید نبود راستی میخاستم پمپ درد بگیرم ولی وقتی تو ریکاوری بودم دیدم درد هام اصلن در اون حد نیس ک بخام پمپ بگیرم و اینا نظر دکترم هم همین بود و گفت هزینه اضافی نکن (پولش اصلن واسم مهم نبود چون ۲ تومن بود ) دکترم گفت با سیافت و قرص کاملا دردت تحمل میشه و یکم درد پریودی داری فقط منم بی حسی ک رفت دیدم درد کم دارم دیگه درخاست پمپ درد نکردم ولی اگه تحمل درد پریودی رو هم ندارید پمپ درد بگیرید ک دیگه اصلن هیج دردی حالیتون نشه😂 منتقل شدم ب بخش زیر انداز انداختن رو تخت واسم اونجا هم فقط دستمو گرفتن من خودم جابه جا شدم دروغ نگم یکم زیر دلم تیر کشید و یکم جای بخیه هام میسوخت موقه جابه جایی چون زخمم تازه بود واسه همون ولی تحمل کردم ساعت ۱۰ عمل شدم گفتن تا ساعت ۴ هیچی نخور زیر سرا بالش نزار
منم رعایت کردم