۱۶ پاسخ

ب کسی نگفتم ب ابجیم ببیبی چکمو فرستادم ب مامانم گفت

بنظر من تا از سلامت بی بی مطمعن نشدی نباید بگی، بارداری های الان پراز چالش و استرس، تا 20هفته نگو، وقتی شکم نداری و رفت و آمد زیاد نداری با اطرافیان نگو تا از سلامتش مطمعن نشدی

برای خانواده ها یه هدیه خریدیم با یه بهونه‌ای بعد تو باکس یه جوراب نی‌نی گذاشتیم؛ باز که کردن متوجه شدن باردارم
یواشکی فیلم گرفتیم که متوجه نشن
به فامیل‌های دورتر هم مامانم پیام داده بود گفته بود دارم مادربزرگ میشم
به دوستان و همکارام هم استوری گذاشتم روز مادر درباره مادر و جنین و بارداری
عکس سونو و لباس مهدیار تو شکمم هم گذاشتم😅

به شوهرم گفتم همه رو خبر کرد مامانش گفت اونا هم به همه گفتن خخخح

من ۶ماهم بود گفتم 😁😁😁

من والا تا بی بی چکم مثبت شد به خواهرام گفتم بعد خواهر همسرم خلاصه به همه۳😉🤣😁

من تویه جعبه یه جفت کفش بچگونه،جوراب و سونوگرافی رو گذاشتم گفتم برات کادو خریدم شوهرمم با گوشیش فیلم گرفت اینجوری هم قشنگ و هیجان انگیز بود هم اینکه اون لحظه باخبرشدنشون با فیلم برای همیشه ثبت شد

من میخام ۴ یا ۵ ماهگی استوری کنم همه ببینن🥰

ب یه نفر دهن لق فامیل بگو بسه همه رو خبر دار می‌کنه کارت راحت میشه

ما انقدر هول شدیم همون موقع زنگ زدیم گفتیم 😂قبلش کلی برنامه ریختیم ولی طاقت نیوردیم

به فامیل استوری گذاشتم عکس بتا ی جفت کفش بچگانه یه کیک کوچیک با تزیین پستونک زیر استوری هم نوشتم خونه ما در انتظار یه نی نی قدمت رو جفت چشمای منو بابایی
به خانواده ام که دور بودم تلفنی گفتیم همین قدر ساده

من هنوز نگفتم به کسی... فقط مامانم میدونه اونم انقدر حالم بد بود دیگه داشتم میمردم مجبور شدم بهش بگم که کمک حالم باشه

من خبر بارداری رو تلفنی گفتم چون همینجور گریه م میگرفت، به هرکسی هم میگفتم گریه میکرد 😄 دیگه برای جنسیت قصد دارم کیک بگیرم

هیچی
من با مامانم اینا عکس خانوادکی گرفتیم بعد گف عه این اولین عکس پنج نفرمونه و بعد فهمیدم نفر پنجم بچمه

ب ابجیم گفتم همه جارو پرکرد😂

هیچ جور هنو نگفتم🤣

سوال های مرتبط

مامان 🎀نازلی قیزیم🎀 مامان 🎀نازلی قیزیم🎀 هفته پانزدهم بارداری
مامان امیرحسین و نورا مامان امیرحسین و نورا روزهای ابتدایی تولد
مامان ریحانه مامان ریحانه هفته سی‌ونهم بارداری