۷ پاسخ

به نظرم همین حالتو بهونه کن خونتو جدا کن

خونتون عوض کنید اگه میتونید این فشار های مدام کار دستت نده

احتمالا پنیک میشی

حس و حالت رو کامل میفهمم
من ازدواج اولم همین جوری بودم دقیقا مثل شما
شماره مادر شوهرمو رو گوشیم میدیدم میخواستم تشنج کنم تپش قلب میگرفتم دستام و پاهام یخ میکرد و پر میشدم از استرس
ازش نمی‌ترسیدم اگه یکی میگفت ده تا جوابش میدادم آدم پستی بود خدا لعنتش کنه
تا روزی که عروسش بودم همین حس رو بهش داشتم

دقیقا میفهممت عزیزم منم تااونارومیبینم تپش قلب میگیرم یعنی قلبم ی جوری میزنه میگم هر لحظه وای میسته خیلی اذیتم کردن

آره عزیزم یه مشکلی داری تو یه ساختمان هستین با خانواده شوهرت ؟

خیلی در عذابمم با باهاشون که دارم حرف میزنم پاهام و دستام یخ میشهه صدام میلرزه. چههه کنمم

سوال های مرتبط