چقدر دلم ۶ پیش خودم میسوزه 😅😅چون مادر اولی بود همه چیز دقیقا بدون خطا میخواستم چقدر نگران سلامتی بچم بود چرا سینه خیز نمیره چرا نمیشه چرا دندون نداره چرا واینتمسته چرا صداش میزنم توجه نمیکنه😅😅ولی فهمیدم همش الکی همش چون سر تایم خودش دقیق انجام میداد واقعا مادر اولی تنها گناه دارن الان بچه دوم داشته باشم خیلی راحت تره کنار میام

و منیکه جمله اول رو اینجوری خوندم
چقد دلم شیش پیش خودم میسوزه😬🤣😂

منم هرماه ک این بچه هیچ حرکتی از خودش نشون نمیداد ازین دکتر ب اون دکتر بودم همشونم حرفشون یکی بود خانم عجله نکن وقتش نشده . یهواز از اول یازده ماهگی هم سینه خیز رفت هم چهاردستوپا هم مبل میگیره بلند میشه مبل میگیره راه میره فقط با حرص خوردن خودمو داغون کردم

دقیقاااا
من حالا چون دوقلوعه
هانا همیشه همه چیز زودتر انجام میداد همش نگران مهنا بودم بعد نگو مهنا دقیقا سر وقتش همه رو انجام داده ولی خب چون هانا زودتر از بقیه بود فکر میکردم مهنا دیر انجام میده
چقدر حرص خوردم

دقیقاااااا
بچه دوم انقدررررررر کیف میکنی و لذت میبری از بچه😍😍😍
من هی دخترمو بو میکنم دلم میره واسش
اصلا عجله ندارم بزرگ بشه، نمیدونم راه بره دندون دربیاره و...
فقط از لحظه لحظش دارم لذت میبرم
هدیه خداست ما داشتیم میرفتیم آی وی اف، ماه قبلِ آی وی اف متوجه شدم باردارم
بعد کلی دارو و دوا درمون برای بچه دار شدن
دخترم تنها بود دلم براش انقدر میسوخت

من بچه اولمع الان میخندم چرااینقدر نگران وزنش بودم و هستم.. منظورم اینه چراابراز میکردم ب همه

سلام عزیزم اتلیه آنلاین دارم💛📸
با یک دهم قیمت اتلیه هر تغییری که بخوای میتونم رو عکس انجام بدم ✨️
خواستی نمونه کار میفرستم ببینی


عکسای ماهگرد نوزاد تولد بارداری هرچی که بخوای اتلیه ای می‌سازم واست

منم اینجوری بودم ب بعد گفتم عی بابا خدا خودش همه چی رو بهش یاد میده توانایی شو ب وقتش میده چرا ناراحت بکنم خودمو الکی

دقیقاً تنهایی خودش خیلی سخته😅