دوران سخت نوزادی کی تموم میشه 😭
چقدر سخته شب بیداری ها به هیچ کاری نرسیدن
خونه نامرتب و ...
دست تنها خیلی سخته
خدایا خودت توان بده به همه مامانا و زود این روزا بگذره بچه هامون یکم آروم بشن
خواب پسرم خیلییی کم شده

خیلی سخته گذشته از اینا من خودم هم خستم و داغون بدن درد ول کنم نیست

هر مرحلش سختیهای خودشو داره
منم با اینکه مامانم پیشمه خیلی وقتا کم میارم دیگه میشینم ب گریه کردن

درکت میکنم عزیزم واقعا سخته
من که هنوز خونه مامانم هستم امروز مادرم افتاده سرماخورده بدجوری رفت دکتر تازه برگشت از وقتی رفت دکتر مهمون بود که ریخت تو خونمون منم دست تنها چایی ببر میوه بیار دوتا بچه خیلی خیلی فوضول هم داشتن که گلدون های روی پنجره رو چپ کردن شانس آوردم بچه تو گهواره نبود گلدون بیفته روش پرده اتاق رو تا نصفه کندن نزدیک بود اینه رو هم بشکنن که دیگه شانس آوردیم مامانشون هم تازه خیلی فوضول بود رفت اتاق آخری رو که اکثر مواقع نامرتبع رو چک کرد تازه وقتی اومدن خونمون سر زده اومدن منم داشتم بچه شیر میدادم یکم اتاق نامرتب بود به خاطر بچه منم همش در حال پذیرایی بودم چایی کمرنگه این چایی پررنگه من کمرنگ میخورم این چاقو ها رو بردار دست بچه ها می‌بره وای دییونه شدم کل خونه شده تیکه تیکه میوه هایی که بچه ها ریختن رو فرش
زیر تختم پر از خاک گلدونه پتوی روی تختم رو گند زدن بهش مستقیم باید بره ماشین لباسشویی همین که رفتن بچم از دماغ و دهن اندازه دو سی سی شیر بالا آورد مهمونا بهش شیر داده بودن آروغشو نگرفته بودن تازه بچشون هم سه چهار بار نزدیک بود خودشو پرت بده رو دخترم مامانم تازه از دکتر اومده حالش خوب نیست سرماخورده فک کنم خوابیده تو اتاق
بابام مهمون داره مردونه منتظرم برن ظرفا رو بشورم خونه رو مرتب کنم نی نی رو تازه خوابوندم بعدشم برم استفراغ بچمو بشورم دانشجو هم هستم همین که کتابمو میارم بیرون درس بخونم یا مهمون میاد یا بچم گریه می‌کنه
خیلی کلافه و به هم ریخته ام
پری روز از بی خوابی افتادم رو حالت تهوع و استفراغ و سردرد و چشم درد

به خدا منم دست تنهام
اما اینو فهمیدم اما حتی چهرت ناله باشه بچت میفهمه حالش بد تر میشه قلق گیری کنی زودتر اوکی میشه خواهر

واییی دقیقا
روزا که با بچه و پختن ناهار و شام میگذره
شبا هم تا ساعت ۲،۳ به مرتب کردن خونه و شستن ظرفا میگذره
از ساعت ۵ صبح هم که بیداریم
دیگه زیر چشام گود افتادن
عین معتادا🥲💔

منم دقیقا همین مشکل رو دارم. پسر منم اصلا خواب نداره
واقعا یه جاهایی خیلی کم میارم.

😭😭😭من دیگه خسته شدم از وقتی که مدرسه ها باز شده یه خواب راحت ندارم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

من سر این مورد بین من شوهرم بحث شد

آخ گفتی خداشاهده من شام و ناهار هم درست وحسابی نمیتونم بخورم خونه مادر شوهرمم اون غذا اینا درست میکنه برامون بعد میاد چند دقیقه نگهش میداره که من شام بخورم

الهی آمین،میگذره عزیزم پسر منم همینطوره 😘