پسرم هر شب با خودم می‌خوابه.
باهم میریم توی اتاقش، براش کتاب می‌خوانم یا قصه میگم بعد بغلش میکنم میخوابه. گاهی هم با تابش میخوابه.بعد‌ من پامیشم میرم اتاق خودم سرجام.

تو هیچ کدوم از این قسمت های خواب پسرم شوهرم نیست ولی الان که رفته سفر کاری پسرم قبل خواب گریه میکنه و میگه بابام رو میخوام!

میبرم پایین پیش عموش یکم با اون حرف میزنه خوابش میبره باز بغلش میکنم میارمش بالا. یعنی کمرم داغون شده 🥴🤒

با تموم وجود این لحظه هارو حس کردم
پسرمن بخاطر دوروز نبودن باباش تب میکرد تا ۳۹ ونیم
وحشتناک بود

اون‌لحظه فهمیدم بچها شاید نشون ندن ولیییییی خیلی به حضور هردو مادر وپدرشون احتیاج دارن ووابسته هستن
وچقدر طلاق ویا از دست دادن یکی از والدینشون چقدر براشون سخته
امیدوارم زود همسرتون برگرده بقول مادرشوهرم الهی امید همه چشم انتظارا بهشون برگرده

دقیقا لیام هم اینطور بود اخیرا که همسرم همش تبریز ارومیه بیمارستان بود