دیگه تحمل نداشتم گفتم منو ببرید سزارین دیگه نمیتونم گفتن دیگه نمیشه انقد درد کشیدم که مردم خلاصه من از ساعت ۹ شب درد کشیدم و پسرم ساعت ۹ و ۱۰ دقیقه صبح به دنیا اومد زمانی که داشتن بچه رو از شکمم بیرون میکشیدن دست بچم کشیده شده و یکی از عصب هاش آسیب دیده 😭😭 خیلی نگرانم براش

۱۰ پاسخ

عزیزم انشالله بسلامتی و خوشی در کنار هم زندگی کنین

دستشون بشکنه
انشالله خوب میشه گلم
بسلامتی قدم نورسیده مبارک
منم دقیقا اینقد اذیت شدم گفتم نمیتونم من سزارین میخوام گفتن حالا که بچه اومده سزارین میخوایی وقتی اومد راحت شدم...

کدوم دکتر بودی عزیزم

خاک تو سرشون
نمیدونم چه اصراریه ک همش میگن طبیعی

عزیزم شما واسه نامه سزارین اختیاری به دکتر زیر میزی دادین یا نه

من با اینک خودم طبیعی اوردم و طرفدار سفت و سخت طبیعیم ولی نوع زایمان باید انتخاب مادر باشه

من نمیدونم چجوریه خودمون حق نداریم زایمان خودمونو انتخاب کنیم
چه اجباریه ب زور همه طبیعی زایمان کنم

بیشرفا الکی میترسونن میخوان هرجور شده امار طبیعی رو ببرن بالا کاش گوش‌ نمیکردی میگفتی سزارین میخوام دیگه بی حس میکردن از کمر مگه قرار یود چی بشه بیخودی ترسوندنت…نگران نباش ایشالا چیزی نیست ببرش دکتر ببین چی میگن

عزیزدلم🥺💙
الان دوتاتون چطورید

کدوم بیمارستان بودی

مقالات مرتبط

زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
ورزش‌های هوازی برای زانو درد
ورزش‌های هوازی برای زانو درد | 10 ورزش برای تقویت زانوی آس...
علت درد شکم بعد از سزارین
علت درد شکم و زیرشکم بعد از سزارین
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر

سوال های مرتبط

مامان سِپنتا مامان سِپنتا ۱ ماهگی
۷ / ۱
بالاخره ساعت ۱ زایمان کردم ... بعد ۳ روز بستری شدن ... ساعت ۱۲ شب کیسه آبم و زدن ... و از ۱ درد کشیدم تا ۱۰ صبح درد شدید ....
دیگه ساعت ۱۰ من و بردن برای سزارین
و سزارین شدم ...
مشاهده ۷ پاسخ
مامان کوچولو مامان کوچولو ۵ ماهگی
سلام خانم ها من ۲ روز پیش زایمان کردم خداروشکر حال منو دخترم خوبه
از ساعت ۹ شب تا ۹ صبح درد طبیعی کشیدم ۱۰ سانت فول شده بودم بچه آخرش اکسیژن کم آورد و مجبور به سزارین اورژانسی شدم خیلی درد کشیدم ولی خداروشکر الان بهترم و اینکه دخترم به خاطر تنفسش تو بخش نوزادان بستری شده خوشحال میشم براش دعا کنید زودتر بیاد پیشم
سر زایمان همتون رو دعا کردم انشالله که شما ها زایمان خوبی داشته باشین
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان نازگل مامان نازگل ۱ ماهگی
پارت دوم❤

شنبه صبح رفتم بیمارستان شمس الشموس مشهد بخش زایشگاه، معاینه شدم گفتن کلا بسته ای ولی انقباض نامنظم داری
دیگه خلاصه با رضایت خودم بستری شدم که با قرص فشار زایمان کنم
کارت انجام شد و من بستری شدم شروع کردن به تزریق دارو و معاینه من تقریبا ساعت ۸ صبح بستری شدم تا ۷ شب درد کشیدم اما دهانه رحمم بیشتر از ۳ سانت نشد
ماما ها با دکترم صحبت کردن با توجه به این ضربان قلب بچه تصمیم گرفتن سزارین اورژانسی بشم
ساعت ۹:۳۵ شب من سزارین شدم و دخترم به دنیا اومد
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آراز مامان آراز ۴ ماهگی
سلام اومدم تجربه زایمان بزارم براتون
هر روز پیاده رویی و ورزش داشتم ۳۵ هفته و ۵ روز دکتر بهم گفت روغن کرچک از هر ۲ ساعت میخوردم همون روز از ساعت ۱۹ درد هام شروع شد ساعت ۹ شب رفتم رفتم بیمارستان با سه سانت بستری شدم با ورزش و دوش آب گرم درد هام خیلی بیشتر شد هر لحظه میگفتم العان میمیرم همین طور درد کشیدم تا ساعت ۷ صبح که ۹ سانت باز شده بودم گفتن ضربان قلب بچه داره میاد پایین و سرش داره کج اومده داخل لگن باید سزارین بشی
از شدت درد همه ی بدنم میلرزید بردنم سزارین و ساعت ۷ و ۱۵ دقیقه سزارین اورژانسی شدم خلاصه درد هر دو رو کشیدم ولی اگه برگردم عقب حتما سزارین رو انتخاب میکنم و اینکه آخرین سونو رو حتما ۳۸ هفته تمام برید و یه مرکز سونو معتبر چون به من تو سونو وزن گفتن بچه ۳ کیلو ۱۰۰ گرمه ولی وقتی دنیا اومد ۴ کیلو ۳۰۰ بود و اگه میدونستیم وزنش زیاده سز میشدم
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان سید آرین مامان سید آرین ۵ ماهگی
سلام به همه مامان خوشگلای گهواره
دیشب پسر دلبندم به دنیا اومد 🧿 خداروشکر ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شب به تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 🤗
البته که به سختی اما خب همینکه کنارمه و چشای قشنگشو میبینم شیرینه🥰
از ساعت ۴ صبح که کیسه آبم پاره شد تا ۵:۳۰ که بستری شدم و ساعت ۹ صبح هم دردام شروع شد اما تا ۹ شب درد کشیدم برای طبیعی اما در آخر چون دهانه رحمم تو این همه زمان فقط ۴ سانت باز شده بود با اصرار زیاد و هزار التماس قبول کردن که سزارین شم و بالاخره ۱۰:۳۰ بدنیا اومد پسرم👶🏻🧿

سخت بود ولی شیرین❤️💚
بماند به یادگار از تولد آرین جون😍🤗
۱۴۰۴/۲/۳۰
۲۲:۳۰
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان ِ ماهلین سادات مامان ِ ماهلین سادات ۶ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی توی بیمارستان خصوصی مسعود گرگان
۹ اردیبهشت با خونریزی منتها کم بستری شدم البته به خواست خودم برای زایمان . بدون درد رفتم زایشگاه با لکه بینی
از ساعت ۹ بهم سرم فشار تزریق شد دهانه رحم یک فینگر از بالا بسته ولی ضربان قلب بچه خوب بود
تا ساعت ۹ شب درد های نامرتب داشتم و جدی نبود و واقعا عذاب میکشیدم از ترس سزارین شدن .
چون پیشرفت نداشتم از یک تا چهار و درد زیادی نداشتم
ولی کیسه آبمو که ساعت ۹ شب ترکوندن و دردام شروع شد ولی پیشرفت نداشتم ۴ مونده بود تاااا ۲ شب
از دو شب دردهای وحشتناک منظم بدون آمپول فشار داشتم پیشرفتم زیاد شد تا ساعت ۶ صبح دیگه داشتم زمین چنگ میزدم دهانه رحم از ۴ شد پنج شیش هفت هشت و نه
که دیگه دکترم اومد و با چنددقیقه زود فرشته منم دنیا اومم
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان طلا خانم مامان طلا خانم ۵ ماهگی
هیچی دیگه رفتم بیمارستان گفتن ۹ سانت باز شدی 😂
۱ سانت دیگه بشی تمومه ۱ دیگه زایمان میکنی
ماهم تحمل کردیم تا دکتر بیاد
دکتر که اومد معاینه کرد گفت ۳ سانت باز شدی
گفتم نه منو فقط ببر سزارین
تو مسیر اتاق عمل گفتم نمیشه هیچ کاریش کرد تاریخ رند بشه😂🤣
حالا گریه هم میکردم از درد هم ترسیده بودم
هم از درد میلرزیدم فقط که پرستار منو گرفته بود که نیوفتم پایین
رفتیم سزارین شدیم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۷ ماهگی
نی نی من بعد از چند روز تاخیر ساعت ۱۰ صبح به دنیا آمد
زایمانم طبیعی بود ماما خصوصی داشتم ولی خیلی درد کشیدم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان ایهان مامان ایهان ۷ ماهگی
خانما بچم امروز ساعت ۹:۳۰دقیقه به دنیا امد🥰🥺از دیشب درد داشتم ازساعت ۴غروب دیروز تا امروز دیگه زایمان کردم😊
مشاهده ۱۹ پاسخ
مامان علیهان👼🏻🩵 مامان علیهان👼🏻🩵 ۲ ماهگی
تجربه زایمان من ۲
بعد اینکه بستریم کردن درد نداشتم اصلا رگمو باز کردن سوند وصل کردن سوند درد داره زیاد نه ولی سرم زدن و ساعت شده ۳ بهم آمپول فشار زدن من تا ۵ سانت درد نداشتم که بعدش دردام شروع شد آستانه تحملم خیلی کمه اینو بگم یعنی نمیتونستم تحمل کنم دیگه خلاصه با جیغ و داد فول شدم گفتن باید زور بزنی حدودا ساعت ۷.۳۰ شب تا ساعت ۹.۳۰ زور زدم ولی فایده نداشت تا زور میزدم میومد پایین بعدش برمیگشت نشد دیگه با اون همه درذ گفتم دیگه نمیتونم حال نداشتم داشتم بی هوش میشدم دیدن نمیشه منو از تخت زایمان آوردن پایین سوند وصل کردن باز و برن به اتاق عمل نشستم روی تخت و بی حسی تزریق کردن درد نداشت دراز کشیدم بعد شروع کردن و ساعت ۹.۵۲ بود که پسرم بدنیا اومد اوردن گذاشتن روی سینم قشنگ داشت با چشمای قشنگش بهم نگاه میکرد
مشاهده ۴ پاسخ
مامان راسان مامان راسان ۲ ماهگی
سلام به مامانای عزیز ساعت۱۱ونیم صبح بستری شدم تا ساعت ۹ شب درد نداشتم ولی از ۹ به بعد دردام شروع شد و بچه م ساعت ۱۰ونیم به دنیا آمد انشاالا قسمت همتون بشه
به خدا برای همتون دعا کرده ام
مشاهده ۵ پاسخ
مامان امیر علی مامان امیر علی قصد بارداری
پسرم رفت😭😔😭.نه ماه درد کشیدم سختی کشیدم ، خواب خوراک نداشتم شب تا صبح بیدار بودم، درد لگن، همش میگفتم اشکال ندارن میگذره روزهای خوب میاد پسرم هست، هی خدا , حالا درد زخم سزارین، درد و سفت شدن سینه هام هست نمیتونم از درد تکون بخورم اما دیگه پسرم امیدم ، انگیزم، همه چی با هم رفت ،من موندم و درهای بی حاصل
مشاهده ۴۲ پاسخ
مامان لارا ⭐️🤰🏻 مامان لارا ⭐️🤰🏻 ۲ ماهگی
سلام از مامانی که از ساعت ۱۰ صبح از خونه اومده بیرون دنبال کارای دکتر و بیمارستان و تا ۹ شب بیرون بوده
بعدم اومده مهمونی و داره از خستگی له میشه 🤰🏻
این یک هفته هم تموم شه نفسی بکشم دیگه
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان تیارا🎀 مامان تیارا🎀 ۱ ماهگی
من ساعت 3 ظهر بدون درد رفتم بیمارستان و بستری شدم با آمپول فشار خودمم خواستم که امپول اپیدورال ترزیق کنن که مثلا بدون درد بشه ولی فقد چند دقیقه اول دردش میرفت و باز شروع میشد من تا فردا صبح ساعت 5درد کشیدم به زور 5سانت باز شدم اما دیگه جونی برام نمونده بود و داشتم از حال میرفتم خلاصه بعد 12ساعت درد طبیعی بردنم سزارین باز به کمرم امپول بی حسی زدن و دیگه هیچیو حس نکردم مثل یه جنازه شده بودم فقد صدای گربه دخترمو شنیدم و دیگه کامل از هوش رفتم تا ساعت 7 8صبح
مشاهده ۵ پاسخ
مامان دلانا🩷 مامان دلانا🩷 ۷ ماهگی
از صبح ساعت ۸ونیم درد کشیدم اخر ساعت ۱۲ سزارین شدم و نی نیم بدنیا
مشاهده ۱۶ پاسخ