یکم درد دل
نمیدونم گاهی از خدا دختر هم بخوام یا نه دختر بخوام ک اذیت بشه این همه دلم نمیاد همون شکر یه پسر دارم و اگه بازم یه روز بخوام بچه بیارم پسر بشه بهتر زن بودن کلافه کنندس
از ۱۰ سال پیش ک ازدواج کردم سرکار و کلاس و درس و .....برو بیا راه های دور میرفتم صبح های رود پا شدم تا اخرین روز بارداریم رفتم سرکار اثاث کشی ها کردم الانم از صبح ک پا میشیم با بچه بخدا تا این لحظه ک نشستم کلا نشستن و درازکشیدن وجود نداره و تازه نی نی ک میخوابه شیفت شبم واسه تمیزکاری اشپزخونه شروع میشه خب تا مرخصی زایمانم ک حقوق داشتم پول میاوردم تو خونه والا ک زن بودن سخت ترین کار دنیاس الانم شوهرم دوست داره مثل قبل بهش ابراز عشق کنم بخدا جون ندارم و اونم خودشو واسم کج میکنه انقد خسته ام و کمر درد دارم ک نمیتونم بخوابم از دردام

دقیقاً 🥲🥲🥲

برعکس شده مردا میگن محبتم کن😃

شاید باورت نشه خیلی وقتا خوشحال میشم از اینکه ۳ تا پسر دارم
حداقل از یه جایی به بعد یکم استراحت دارم
میدونی مادر دختر بودن خیلی سخته تا آخرین روز زنده بودن همش اسیر دختری چون اون بچه میاره زایمان میکنه بخواد سرکار بره باز مادر دختر اسیره
مادرشوهرا هیچوقت به روی خودشون نمیارن و فقط برای دختر خودشون همه کاری میکنن

وای منم دوماهه برگشتم سرکار خیلی سختمه از ی طرف بچم ازم دوره گریه میکنه از ی طرف دیگ مرخصی زایمانم تموم شده بود باید برمیگشتم ولی خیلی خداییش سخته کار و بچه داری و خونه داری اشپزی منم روانی شدم درکت میکنم ...

وای بخدا کمر من صاف نمیشه
الان رفتم دوش گرفتم همینجور افتادم...🥲

ای واییی منم دلم خونه همه اینارو هم میگی اشکال نداره دیگ شوهرتم خواسته باشه کمکت نکنه درکت نکنه انگار تو این زندگی نیستی دیگ اون کارا بیشتر ب چشمتم میاد امیشه با خودم میگم نمیزارم دخترم ازدواج کنه یه روز یه مرد بیاد بشه واسش اقا بالا سر😑

هم دردیم

دقیقا شاغل بودن خیلی سخته با بچه و خونه داری و اینا درکت میکنم منم خسته ترینم