خانما لطفا ب دادم برسید 🥴
صبح شوهرم می‌ره سرکار دخترم میگه منم ببر دور بده
اگه نبره یه گریه ای می‌کنه هیجوره قابل کنترل نیست حالا دور دادن خالی هم نمی‌خواد باید ببره سوپری براش خوراکی بخره😭
هر روز صبح قبل اینکه باباش بره سرکار بیداره همش میگه بریم دور دور

دختر منم همینه برا همین وقتی خوابه شوهرم زود میره

دختر من ی مدت همینجوری بود گربه میکرد بابا منو ببر سرکار آنقدر باهاش حرف زدم دیگه نمیره میگه بابا برو سرکار شب منو ببر بیرون ی‌ چن بار هم شده که شدید گریه کنه ولی این نمیشه که همیشه عادت می‌کنه

عزیزم اصلا سوپری نبرینش به مرور خیلی بدترمیشه
من پسرمو میبزم سوپری تعجب میکنه چون زباد نمیره

ببرش اتاق یا با وسیلی مشغولش کن شوهرت قایمکی بره اینجور عادت میکنه دیگه ول نمیکنه یا بگو رفت دستشویی والا ما اینجور میکنیم باید ببرمش اتاقش اگه یوقت بیدار بشه ببین داره میره مشغول میکنم باباش سری میره

دختر منم تا بیدار بشه میگه بابا
تا باباش بیاد همش گریه و نق
بزور سرگرمش میکنم

خودت هم آماده. شو ببرش پارک. خسته بشه. دو سه روز ببری خسته میشه. یا شب ها ببرش پارک. صبح خواب بمونه

دختر منم همین ولی چنان وابسته شد الان بزرگ شد ماشاالله وقتی باش نهاد بر گریه مکنه اونم مبره با خودش