۴ پاسخ

پسر منم چون الان معنی دعواهای منو وباباشو اینکه چن دفه از خونه انداختتم بیرونوبیشتر میفهمه دقیقا همین جوری شده یه مترم از من جدا نمیشه میترسه بزارم برم

عزیزم حتما برو‌ مشاوره اونم حضوری
دخترم ببر که مشاور رفتارها، واکنش ها و کارهاش رو ببینه
و قبل از اینکه بری بشین روی کاغذ حرفایی که میخوای به مشاور بزنی رو بنویس
بعد بده بهش بخونه
مشاورها درک میکنن شرایط مادر و بچه رو
پسر منم اضطراب جدایی داره تو این سن
و داریم میریم بازی درمانی که ان‌شاءالله درست بشه
نگران نباش ولی بیخیال هم نباش
حتتتتما برو مشاوره، آنلاین و تلفنی و ... هم بنظر من فایده نداره

آنلاین مشاوره بگیر عزیزم. هم تو همکده هست هم تو اپلیکیشن هرلایف... واقعا سخته اینجوری درکت میکنم، خیلی عوامل هست که موجب اضطراب میشه خودت باید با مشاور صحبت کنی ریشش پیدا شه

سلام گلم تاحالا نشده تو عصبانیت بهش بگی ی روز میذارم میرم یا بگی مامان تو نیستم مامان کس دیگه بشم و ازین حرفا؟؟

سوال های مرتبط

مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۴ سالگی
سلام،خانومایی که دوتا بچه دارین چطوری برای دومی وقت گیذارین؟ اصلا میتونید اون بازی هایی که با اولی انجام دادین یا کارهایی که یادش دادین به دومی هم یادبدین؟ من کلا دراختیاز بزرگه استم کوچیکه هم که اضطراب جدایی ش شروع شده فقط بغلش میکنم بچه به بغل به رادمهرمیرسم که دادشون درنیاد، خیلی ناراحتم نمیتونم برای دومی وقت بدارم
رادمهر هم خیلی حسادت میکنه به کوچیکه امروز دست پدرش عصبانی بود چندتا لگد محکم به کوچیکه زد مجبور شدم محکم کشیدمش از بچه دورش کردم😔مادرم میگه هیچ کس حوصله رادمهرو تداره توبد تربیتش کردی خیلی لجبازه، رادمهر عمه شو دوست داره عمه هم همش داره بهش تشر میزنه من چسبیدم به رادمهر که کمبود احساس نکنه ولی رادوین بیچاره همش تنهاست موقع غدا به جای اینکه به کوچیکه غدا بدم بزرگه می شینه روی پام میگه غذا بود قبلا اینطوری نبودا، برای رادنهر کلی غذا انگشتی میپختم الان برای رادوین فقط نون میدم دست بچه م هرروز سوپ میپزما عدای خودمونم بی نمک براش جدا میکنم ولی خیلی احساس گیجی و ناتوانی میکنم پام نمیکشه جایی برم😔
مامان دخترم❤پسرم مامان دخترم❤پسرم ۴ سالگی
امشب دلم خیلی شکست از دست شوهرم...
من یه دختر فوق العاده بدقلق و یک پسر هفت ماهه دارم که تازه اضطراب جدایی گرفته و یک لحظه نمیتونم بزارمش زمین .میگه بغلم کن.
منم شب ها که بقیه میخوابن به کارهای خونه میرسم که معمولا تا سه صبح طول میکشه.
شوهرم صبح ساعت ۸ میره سرکار و بعدازظهر که میاد میخوابه تا ساعت ۹ یا ۱۰ شب.
موقع پهن کردن یا جمع کردن سفره پسرم میدم بغلش که نگه داره من بتونم سفره جمع کنم(ظرفارم نمیشورم) یا وقتی میخوایم جایی بریم پسرم میدم نگه داره تا لباس بپوشم.یا دخترمو ببرم حمام.
امشب دخترمو بردم حمام.شوهرم کلی دعوام کرد که چرا من بچه نگه دارم؟از این خونه خسته شدم.دلم نمیخواد بیام خونه و ماشین بخرم فقط برای خواب میام خونه و از دست غرغرهای دخترم خسته شدم و....

خیلی دلم شکسته...من ۲۴ ساعته دارم دوتا بچه رو بزرگ میکنم.کلی زجر میکشم.تاپیک های قبلی رو ببینید متوجه میشین.اونوقت شوهرم به جای این که کمک حال من باشه یا حداقل غر نزنه این حرفا رو بارم کرد
شوهرتون چقدر کمک میکنه توی بچه داری؟