اینارومادرشوهرم برا نی نی خریده چطوره؟
شماهم مادرشوهراتون برا نی نی چیزی میخره، منظورم کادونیست

سر بار نشن چیز خریدنشون پیش کش

زنگ نمیزنه حتی حالمو بپرسه حالا‌میخاد چیز میز بخره دستشم شکست بحق امام رضا

من و جاریم باهم بارداریم اون ۴ دی زایمان میکنه و من ۲۰ دی
مادرشوهرم اونقدر که به اون توجه داره اصلا منو نمیبینه خونشون بودیم دیزی درست کرده بود خانواده من و جاریم سر سفره بودیم
واسه اون گوشت می‌ریخت تو ‌کاسه اش واسه من نخود
من گله و شکایتی ندارم ازش دست خودش نیست و مادر اونو بیشتر دوست داره ولی خدا میبینه و نمیتونه تحمل کنه دل بنده اش بشکنه
ما با مادرشوهرم رفتیم مشهد مدام به پدر شوهرم میگفت یه جا واستا میخوام واسه بچه (جاریم) یه چیزی بخرم شوهر منم عصبانی شد گفت کوفت بخوره بچه اون آدم بچه من آدم نیست
دلم شکست اون لحظه
به نظرم نه چیزی بخرن
نه رفتاری ازشون سر بزنه که دل آدم بشکنه

من خودم زمانی که مجرد بودم یا هنوز باردار نشده بودم هرکی تو خانواده ام باردار می‌شد غیر ممکن بود برم جایی و واسه تو دلیش چیزی نخرم
اونقد با شوق و ذوق براشون خرید میکردم که حد نداشت
دیشب یهویی با خودم فکر میکنم میگم خدایا چرا هیچکس مثل خودم نیست
یه نفر حتی یه نفر یه جفت جوراب هم واسه بچم نخرید بخدا توقعی نیست ها فقط فکر کردم چقد خوبی کردن و لطف زیاد باعث میشه خودمون اذیت بشیم
چقد مهربونی چیز بدیه
وقتی مهربون باشی دلت مدام میشکنه
قربون خدا برم ممنونم ازش

هیچی نخرید هیچی

مادر شوهر من از سوزشش تبریکم نگفت

خوشبحال شما..مادر شوهر من هنوز يه زنگ الكيم به من نزده يا اصلا هنوز يه كيلو ميوه ي بي ارزشم نخريده برام با اينكه ميدونه شوهرم خونه نيست

دستش درد نکنه همینو گرفته
نه والا خبر. مر گش هیچی تا الان نخریدع همشو مادرم خریده 😑حتی یه عروسکم نخریده یا جوراب با این که نوهه اولشه هنوزم زبونش برای آدم بلنده یه چیزی میگه کم نیارع اح مق

دیگ خستم کرده بخدا
من خیلی زندگیمو دوست دارم ولی اخلاق گندش نمی‌زارم آرامش داشته باشم
خود خواهی و غرورش مسخرش نمیزاره

ازش بریدم خستم خیلی
منتظرم اینا برن
برم پیش خانوادم

من چون نوه اول خانواده پدریم و مادریم هست مادرم و پدرشوهرم قبول نکردم ما چیزی بخریم همشو اونا خریدن
مادرشوهرمم هیچی نگف

بله خرید کردن !! خودشون دوست داشتن بخرن وگرنه که خانوادم همه چیز خریدن ،

برا من یه جورابم نخریدن

نه والا نمی‌خرن

ولی برا نینی میخواد طلا بخره

حالا ایشالله مادرشوهرم بره کربلا ازاونجا سوغاتی می‌خره برانینیم دخملم
🥴ولی نمیدونم طلایی بخر ن یا نه من دلم میخوادطلابخرنننن براش

مادرشوهر من لباس خریدم سرهمی و پالاز موکت برا اتاق نینی

مادرشوهر منم سه چهار دست لباس خرید با یه عروسک و یه دونه قنداق

ما همشو خودمون میخریم

اویییی جوجوووو

نوچ دستش به ماتحتش نرسه

پدرشوهرم ی دو دست لباس خریده مادرشوهرم هیچی🥴

مادرشوهر منم کلی لباس خریده تاب خریده سرویس خواب خریده حتی شامپو و حوله گرفته گفت میای خونمون اینجام داشته باشه هرسری میای دیگ وسیله با خودت بار نکنی

فعلا چنددست لباس خریدن گفتن بازم می‌خریم هرچی بخوان میدونم که نه چیزبدی می‌خرن ن چیزخوبیی

من همشو خودم میخرم

نه ما چیزی نمیخرن همشو خانواده خودم باید بخره 🙁