جاری من تازه الان رفتع تو چهار ماه
بعد هی دوست داره خودشو با من مقایسع کنه
با اینکه من وضعیتم خیلی بده،سرکلاژم،استراحتم،بلاخره ماه اخرمه و سنگین شدم و.....
و البته من ن ورم کردم ن چاق شدم ن قیافم تغییر کرده
جوری که همه میگن تا شکمتو نبینیم نمی‌فهمیم بارداری
کلا هم سه کیلو نیم تا الان اضافع کردم
شکمم هم اصلا ترک نیوفتاده فقط دوتا ریز تو پهلوم
بعد اونروز داشت میگف شکمم از الا ترک کردع و فلان من گفتم پس برا من ک هنوز ترک نکرده
با حالت عصبی پیش همه گفت منک می‌دونم دروغ میگی،من بارداری قبلیم ماه هشت بودم شکمم جان نداشت ک هط بیوفته
منم لباسمو دادم بالا دید تا دهنشو بست
بعد جاریم بچه دومشه
وضعیتش هم خوبه ک همش تو راه پنج شش ساعته می‌ره یه شهر دیگه و میاد
بعد مثلا جایی میریم یا می‌ره اتاق دراز می‌کشه یا رو مبل
بعد منی ک بخیه دارم و سنگینم روم نمیشه برم دراز بکشم میگم مثلا ادم یه شب رفتع خونه کسی زشته این کارا با اینکه خیلی اریت میشم ولی ختی تکیه نمیکنم
بعد چند روز پیش اومدم بلند شم یه دفعه واژنم تیر کشید بعد ب روی خودم نیاوردم گفتم زشته برادرشوهرام اینجان فقط یکم لنگ زدم تا رسیدم بیرون
بعد جاریم میگه چقدر بد راه میری از الان😐😐😐
بابا من ماه هشتم تموم شده چ توقعی داری ازم
بعد خودش خم نشد کفش بپوشع ب شوهرش گف بیا کفشمو پام کن نمیتونم خم شم 😐😐😐
بعد میاد هی بم میگه داری چاق میشیا،داری ورم میکنیا
اصلا گیریم من 30 کیلو چاق شدم ب تو چه اصلا
بعد اینم بگم ک تازه رفتع تو چهارده هفته از الان 5 کیلو چاق شده منی ک الان ماه نهم تازه 3 کیلو نیم اضافع کردم رو میگه چاق
بابا بلاخره یه بچه دو،دونیم کیلویی تو وجودمه چ توقعی داری

۱۹ پاسخ

وای رو مخ ترین چیز حاملگی همزمان چند نفر تو ی خانوادس

منو جاريم باهم حامله هستيم ولي اصلا همديگه رو نميبينيم خداروشكر رابطه اي باش ندارم 😀

دیگه بارداری استرس خودشو داره باز بعضیا میان یه حرفهایی میزنن که نباید بزنن نمی‌دونم چاق شدی لاغر شدی وشکم نداری

تحت هیچ عنوان تو مهمونی کمک نکن ارزشت میاد پایین مخصوص خونه مادرشوهر

وایی چق بدم میادازاین مقایسه کردن ماهایی ک سختی بیشترمیکشیم هنواینق لوس بازی درنمیاریم

چه جاری بدرد نخوری داری جاری منم حسودی می‌کنه ولی اصلا به خودم چیزی نمیگه هر چی باشه از شوهرم می‌پرسه من ۴ ماه حامله بودم یکم شکمم معلوم بود دید که گوشت مرغ نخوردم به خودم چیزی نگفت ولی وقتی رفتم بیرون به شوهرم گفته زنت حامله هستم شوهرمم گفته آره به محض اینکه از خونه ما رفت بیرون به همه زنگ زده گفته🙁😐

سگ جر بده هرچی جاری بدرد نخوره حسوده

خودش بچش چیه؟؟

چقد اینجور آدما رو مخن

باهاش قطع ارتباط کن کامل عقده ایه این آدم

خب تو چرا همونجور ک اون میگ نمیگی بهش

چقدر حسوده ، تا میتونی ازش دوری کن ، واسه روان خودت بهتره

وقتی این کارو کرد نگاش کن چند ثانیه مکث کن بعد بهش پوزخند بزن دهنشو می‌بنده دیگه هم حرف نزن

هرچی ناز کنی و ادا در بیاری تو بارداریت بهتره و راحت تری..اصلا ام نگو زشته و فلان
اینجوری سطح توقعات بقیع رو ام پایین میاری
هر موقع ام دیدی حرفی میزنع قشنگ تو روش بگو عزیزم تو هنوز چهار ماهت نشده به وضع الآن من افتادی

به نظرم با هر کی مثل خودش باید رفتار کرد
ولش کن محلش نده

خب همین بهش بگو بگو ماه نهم هااا یه بچه ۳ کیلویی تو شکمم بالاخره دگ نزدیک زایمانم باید اذیت باشم عادیه

ولش کن بابا 😕

چند روز پیش زنگ زده بود بهم بعد میگف ناهار چی داری گفتم ماکارونی
بعد میگه من چند روزیع هوس کردم حوصلع ندارم درست کنم
اینقدر دلم میخواد یکی در خونه مو بزنه با یه بشقاب ماکارونی و ترشی بیاددد
منظورش این بود واسم بیار
بعد منم با خودم گفتم من این همه استراحت بودم عمل کردم تو یه دفعه در خونمو نزدی بیای ازم سر بزنی،غذا آوردن پیشکش
ب همسرم گفتم دلم میخواد ببرم واسش ولی میبینم اون واسم کاری نکرده با خودم میگم چرا ببرم
شوهرمو گف با هرکی مث خودش ولش کن

ایندفه که چیزی گفت بگو ۵ تا انگشت باهم فرق میکنه آدمام با هم فرق میکنن پس قطعا بارداری من و توام قرار نیس مث هم باشه انقد مقایسه نکن

سوال های مرتبط