امروز تو پارک ی بچه با مامان بزرگش اومده بود

با لباس استین کوتاه نخی
و شلوارک
تو هوای ب این سردی که حداقل ی استین بلند لازم بود

حالا جدای ازینکه طفلی سردش بود و تو اون سرما مامان بزرگش خیلی محکم تابش میداد و بچه ریزه میزه داشت از تاب لیز میخورد که من گفتم مامان جان یواش تر این خیلی کوچولوعه میوفته

و جدای از بحث لباسای بچه

موضوع مهم تر این بود بچه یکسال و چهارماه رو مادربزرگ ب حال خودش گذاشته بود بازی کنه درحالیکه بچه یجوری راه میرفت انگار تازه راه افتاده و چن بار میخاوست از پلهسرسره سقوط کنه چون من دلم میشوخت همزمان با پسرم میبردمش بالا

حالا مادذبزرگه بنده خدا اورده بودش بچه لذت ببره ولی من با خودم میگفتم اخه این چه مدل مراقبته درسته قدیمیما همین بودن ولی خب الان قدیم نیس

خلاصه بچه هاتون میدین هرکسی ببره پارک حداقل چنتا توصیه بکنین

وخواهشااااا هوا رو بسنجین بعد لباس تن بچه طفلی کنین

اون بچه که سرما رو راحت خورد ولی خب مقصر این وسط کی بود بنظرتون؟

تصویر
۱۴ پاسخ

درسته ولی هرکسی صلاح بچه خودش و بهتر میدونه. و مشخصه بار اولشم نبوده ک راحت همینجوری تاب میداده یا تو پله ها سرسره ول کرده قطعا اولین بارش نبوده.اگه م بوده همون یه تلنگر کوچیک بهتر بود تا عبرتی بشه براش. همه ک مثل شما حواسشون نیس ب بچه بقیه.

و اینکه خوبه ک خانم ب شما چیزی نگفته چون تو این دور زمونه هیچکس تحمل اینکه بقیه بخوان دایه مهربون تر از مادر شن و نداره.

پهلوهای من درد گرفت بااین تفاسیر شما
چه با نامردی اورده بودتش بیرون
یک ساله و چندماهه خیلی کوجیکه اخه

کاش وقتی خدا به بعضیا بچه میده لیاقتشم بده بخدا بعضیا حسرت داشتن ی بچه رو دارن بعضیا هم عمدا یا سهوا درست مراقبت نمیکنن 😑😑

قبول دارم حرفتو

بيچاره بچه حالا هركى مقصره... تاپيكت بي ربط ب اخر من نيست... نميدونم چطور ميتونن بچه هاشونو بسپرن به بقيه ببرن پارك و بيرون... من ب باباشم ميدم تا سركوچه ببره كلى نكات ايمنى گوشزد ميكنم بهش بخدا😁

نه عزیزم این چ حرفیه بعضیا این مدلی هستن زیاد لباس تن بچه نمیکنن مثل خود من هنوزم استیم کوتاه تن بچه هام میکنم بیرون میریم دلیل نمیشه مادر بدی باشم پارک میرم دعخترم خودش میره بالا سرسره و تاب
اینجوری حس میکنم بچه هام با هر بادی بیاد سرما نمیخورن واینکه یاد گرفتن پارک میریم خودشون بازی میکنن همه مثل هم نیستیم هرکدوم یه روش داریم برای بچه هامون

بعضی‌ها واقعا بی خیالن، شایدم ب مادربچه نگفتن بردن پارک، چون مادرشوهرمن همینه پسرمو می‌بره پارک بدون لباس ،جدا از اجازه بمن نمیگه ک لااقل ی سچیشرتی چیزی بدم آنقدر گفتم ولی کو گوش شنوا🥲

ب نظرم مقصر خود بچه بوده ک زبون نداشته بگه باباجان ی لباس گرمتر تن من کنین
طفلی بچه
دلم ی جوری شد

دلم رفت واسه این عکس 🥲🤌

حالا من هر چی تن دخترمه مامانم میگه خوب بپوشون خنکه واسه این سرد میشه. مادربزرگم بی فکر بوده علاوه بر مادرپدر

مقصر پدر مادر خود بچس

من کاملا درک کردم چی میگی
شاید بگید من سخت میگیرم اما پسرم از اول مهر آستین دار تنش بود
چون هوا خیلی گرم نبود کولر خیلی خوب خنک میکرد
و هنوزم تو پارک مراقبشم

مه لقا خانم😂😂😂

وای طفلک بچه الان سرده ،من تا حالا بچمو ندادم کسی ببره بیرون یا خونش همیشه با خودم بوده ،برای همین چیزا میترسم بخدا

سوال های مرتبط

مامان 🏵️🧚👨‍👩‍👧 مامان 🏵️🧚👨‍👩‍👧 ۲ سالگی
مامانا شما شبا هیت میرن
قربون امام حسین برم بخدا من خیلی به این ماه معتقدم ولی از بچم که واجب نیس
توی این مدت من اصلا بیرون نرفته بودم شبا قبل اینکه بچه داشته باشیم هر شب می‌رفتیم با همسرم ولی الان دوسال خیلی سختم میاد برم امشب اولین شب از محرم بود که رفتیم بیرون همسرم 11نیم از سرکارامدش رفتیم بیشتر مراسم داشت تموم میشود هوا یکم سرد بود منم نمیدونستم دخترم لباس کم بود امیدوارم مریض نشه چون آمدیم خونه هم بی حال بود همسرم میگه خوابش میاد حتما
منم گفتم از فردا شب من نمیام از بچم که واجب نیس خواب به هم ریختش الان ب زور خوابوندم شکمش صدا میداد همچین نگرانم
داخل هیت مامانای بودن بچه های کوچیک آورده بودن بعد موقع آمدن بیدارشون کردم طفلکی ها اینقدر گریه میکردن
مادر هم بیخیال آمده بود بیرون چای میخورد من همش حرص میخورد به همسرم میگفتم بچه که گناهی کرد خوب چای نخوره یکم زود بره خونه بچه بخوابونه
امشب ما هم اینگونه گذشت شما چطورین هست میرین
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام به همگی خوبید؟این روزا از حال خودم بگم بد نیستم ولی با وجود قیمت ها حالم تعریفی نداره ولی بازم به قول بقیه خدارو شکر کن بدنت سالمه بله خداروشکر
و حسابی این روزها با مهراب بازی می‌کنم و مهرابم میبینه من کار دارم اونم خودش با خودش بازی میکنه
ولی تاپیک هاتون رو میخونم که خیلی هاتون درگیر از شیر گرفتنید یا از شیر گرفتید
واقعا پروسه از شیر گرفتن اولش سخته مخصوصا شیر مادر که بچه بیش از حد به مادر وابسته هست و همینطور مادر به بچه
من خودمم بیش از حد به مهراب وابسته بودم و هستم برای شیر دادن ولی خیلی با خودم کلنجار رفتم بخاطر مهراب نباید شیر بدم باید کم کنم تا الان که یک وعده صبح میدم و تا آخر بهمن دوست دارم بدم و بعد قطع کنم
میدونم بیشتر از همه حال خودم بد میشه
چون یادمه شیر شب مهراب رو که قطع کردم همش به خودم فشار میاواردم الهام گریه نکنی ها خیلی سخت بود
و شروع کردم مهراب رو میبرم تو دستشویی دمپایی بپوشه و بهش میگم مامانی جیش داری بکن و جیشش رو میکنه ولی خب بلد نیست بگه
راستی اینم بگم تبریک میگم به اون دسته مادرهایی که بچه هاشون از زبان فارسی عبور کردن و به زبان انگلیسی رسیدن
فقط لطفا کمتر اینجا بگید که خیلی از مادرا استرس نگیرن آخه نه اینکه این بچه ها هنوز دو سالشون نشده برا همین میگم ممنون
آخه یه سری ها انقدر انتظارات زیاد از بچه دارن در حدی که میخوان بچه الان وایسه مشق هم بنویسه نکنید اینکارو بزارید بچه هاتون طبق سنشون پیش برن درسته باید با بچه کار کرد بازی کرد ولی بزارید بچه ها بچگی بکنن .🥰